کهن الگوهای روانشناسی تکاملی در طراحی
💡 آیا میدانستید که مغز ما هنوز هم مثل اجداد اولیهمان طراحیها را تفسیر میکند؟
روانشناسی تکاملی، پلی است میان گذشته و حال. این شاخه از روانشناسی به ما نشان میدهد که چرا مغز انسان در طول میلیونها سال تکامل، الگوهایی خاص را به عنوان ایمن، جذاب یا مهم تشخیص داده است. در طراحی محصول، استفاده از این الگوها میتواند تجربه کاربری را عمیقتر و موثرتر کند.

بیشتر بخوانید: آشنایی با کهنالگوهای یونگ
کهنالگوهای یونگ (به انگلیسی: Jungian archetypes) در روانشناسی تحلیلی آن دسته از اشکال ادراک و دریافت را که به یک جمع به ارث رسیدهاست کهنالگو یا سَرنمون میخوانند. هر کهنالگو تمایل ساختاری نهفتهای است که بیانگر محتویات و فرایندهای پویای ناخودآگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است. مانند اساسیترین کنشهای زیستی احتمالاً مهمترین تصاویر ابتدایی در همهٔ دورانها و نژادها مشترک است.
یک کهنالگو را میتوان همچون یک ذخیرهٔ هوشافزا، یک نقش سر، یا یک اثر ارثی تصور کرد که از طریق تراکم تجربیات روانی بیشماری که همواره تکرار شدهاند تکوین یافتهاست. تصاویر ابتدایی محصول و مرتبط با دو عامل هستند: فرایندها و رویدادهای طبیعی که پیوسته تکرار میشوند و عوامل تعیینکننده درونی زندگی روانی و کل زندگی. این تصاویر با کمک طبیعت دوگانه به خوبی میتوانند هر دو دسته دریافتهای بیرونی و درونی را هماهنگ سازند و به آنها معنا بخشند و اعمال انسان را در راستای همین معنا هدایت کنند. این تصاویر با هدایت غرایز ناب به درون قالبهای نمادی، انرژی روانی را از سردرگمی عظیمی که ادراک محض پدیدمیآورد، خلاصی میبخشد. از این جهت این تصاویر قرینهٔ ضروری غرایز هستند، ولی افزون بر آن مکانیسمی هستند که بدون آن در یک وضعیت جدید ممکن نبود.
کهنالگوها نیز همانند دیگر مفاهیم تعریفشده در روانشناسی تحلیلی دارای دو ماهیت فردی و جمعی هستند. هرگاه نیروهای کهنالگویی در مقیاس گسترده فعال شوند، میتوان انتظار نتایج خطرناک یا سودمندی داشت، زیرا کهنالگوها تعیینکنندهٔ نگرشهای روانی و رفتار اجتماعی فرد و جمعند و هر کهنالگو حاوی هر دو دستهٔ ویژگیهای مثبت و منفی است. اگر محتویات مثبت کهنالگو نتوانند بهطور ناخودآگاه بروز کنند، بلکه سرکوب شوند انرژی آنها به جنبههای منفی کهنالگو منتقل میشوند و در این حال پس از مدتی آشفتگیهای جدی و غیرقابل کنترل در روان انسان و در جامعه بروز خواهد کرد.
کهنالگوها عناصر فاسدنشدنی ناخودآگاه هستند اما شکل و شمایل آنها اغلب تغییر میکند. کهنالگوها عناصر روانی همبسته با غرایزند که یونگ در کتاب انسان و سمبولهایش آنها را چنین توصیف میکند:ادراک، غریزه از خود دقیقاً به همان ترتیب است که خودآگاهی ادراک از فرایند عینی زندگانی است.
یونگ کهنالگوها را دارای جایگاهی مهم در ناخودآگاه جمعی انسانها میداند. بهسبب همین ویژگی ناخودآگاه، برای یافتن و درک آنها باید به بررسی رفتار، هنر، اساطیر، مذهب یا رویاهای افراد پرداخت. کهنالگوها بهباور یونگ، انگارهها و تصاویری جهانی و باستانی و رونوشت روانی غرایز هستند. آنها عوامل ارثی پنهانی هستند که چون به خودآگاه میرسند، در برهمکنش با جهان خارج برای افراد یا فرهنگها شکل تصویر یا بازنمودهای رفتاری را مییابند.
غریزه و کهن الگو
غریزهها و کهن الگوها عواملی هستند که هر دو در ساختن ناآگاه جمعی دست دارند. اختلاف این دو در این است که غریزه حالت وجودی است و کهن الگو حالت درک و دریافت. غریزه تکانهای طبیعی است که به صورت کنش و واکنش عادی بروز میکند و کهن الگو به صورت اندیشه و تصویر در آگاهی پدید میآید. با وجود این تمایز، از یکدیگر مستقل نیستند و عمیقاً به هم مربوطند زیرا کهن الگوها تصویری از غرایز و الگوهای رفتار غریزیاند.
ترکیبهای فارسی مشابه
کلمه کهن الگو، که به عنوان ترجمه برای archetype، این اصطلاحِ یونگ، مصطلح گشتهاست، پیشتر با ترکیبهای دیگری به عنوان معادل، به زبان فارسی ترجمه میشده، از جمله:
- باستانگونه
- سنخهای کهن
- صورت نوعی
- صورت ازلی
- باستان نمون
🧠 روانشناسی تکاملی
مغز ما در محیطی شکل گرفته که پر از چالشهای بقا بوده است؛ از پیدا کردن غذا تا شناخت خطرات. بسیاری از واکنشهای ذهن ما به طراحیها، ریشه در همین نیازهای اولیه دارند.الگوهای روانشناسی تکاملی نشان میدهند که بسیاری از رفتارهای انسانی میتوانند از سازگاریهای تکاملی ناشی شوند که به بقای نسلها و بقا در برابر تهدیدات مختلف کمک کردهاند. در نتیجه، این الگوها بهطور مستقیم در شکلگیری روابط انسانی، تعاملات اجتماعی، و تصمیمگیریهای فردی تأثیر میگذارند.
برای مثال:
✅ رنگهای گرم (مثل قرمز و نارنجی): نشانهای از غذا (میوههای رسیده) یا هشدار (خطر آتش).
✅ تصاویر چهره انسان: ما ذاتاً به چهرهها واکنش نشان میدهیم، زیرا در گذشته تشخیص دوستان از دشمنان برای بقا حیاتی بود.
✅ الگوهای طبیعی (مثل شکل موج یا خطوط ارگانیک): یادآور منابع طبیعی مانند رودخانهها یا مسیرهای امن.
بیشتر بخوانید: نگاهی به 8 کهن الگو روانشناسی تکاملی:
در روانشناسی تکاملی الگوها یا «پترن»هایی وجود دارند که از جنبههای مختلف رفتاری انسانها در طول تکامل ناشی شدهاند. این الگوها در حوزههای مختلف زندگی انسان تأثیرگذار بودهاند و به ما کمک میکنند تا رفتارهای انسانی را بهتر درک کنیم. در اینجا چند نمونه از این الگوها را به همراه زمینههایشان بیان میکنم:
1. الگوی انتخاب شریک (Mate Selection)
قدمت: این الگو از زمانهای بسیار قدیم در روند انتخاب شریک جنسی انسانها وجود داشته و به بقای نسلها کمک کرده است.
توضیح: انسانها معمولاً به دنبال ویژگیهایی در شریک زندگی خود میگردند که به بقای نسل کمک کند. برای مثال، مردان بیشتر به ویژگیهای ظاهری مانند زیبایی یا تناسب اندام اهمیت میدهند، چون این ویژگیها میتوانند نشاندهنده سلامت و باروری باشند. زنان نیز تمایل دارند به مردانی که منابع اقتصادی یا ویژگیهای حمایتگر دارند، علاقهمند شوند، زیرا این ویژگیها میتوانند به بقای نسل کمک کنند.
2. الگوی مراقبت از فرزند (Parental Investment Theory)
قدمت: این الگو از زمان پیدایش زندگی اجتماعی در گونههای مختلف حیوانات و انسانها موجود بوده است.
توضیح: بر اساس این نظریه، هرچه میزان سرمایهگذاری والدین در مراقبت از فرزند بیشتر باشد، احتمال بقای فرزند نیز افزایش مییابد. برای مثال، در انسانها، مادران معمولاً بیشتر از پدران در مراقبت از فرزندان سرمایهگذاری میکنند.
3. الگوی رقابت و همکاری (Cooperation and Competition)
قدمت: این الگو در جوامع انسانی و حیوانی از زمانهای بسیار دور برای بقا و جلب منابع ضروری وجود داشته است.
توضیح: انسانها در تعامل با یکدیگر تمایل به همکاری و رقابت دارند. در مواردی که منافع مشترک وجود دارد، انسانها تمایل به همکاری دارند (مثلاً در شکار یا کشاورزی). اما در شرایطی که منابع محدود هستند، رقابت برای منابع میتواند بروز کند.
4. الگوی ترس از خطر (Fear of Threats)
قدمت: این الگو در دوران تکامل انسانها برای بقا در برابر خطرات و تهدیدات محیطی شکل گرفته است.
توضیح: انسانها بهطور طبیعی به تهدیدات واکنش نشان میدهند. این واکنشها میتوانند شامل ترس از موجودات شکارچی، بیماریها یا تهدیدات اجتماعی باشند. این ترسها به بقا کمک کردهاند زیرا باعث میشوند انسانها از خطرات اجتناب کنند.
5. الگوی تعصب گروهی (In-group/Out-group Bias)
قدمت: این الگو در انسانها و بسیاری از حیوانات اجتماعی وجود دارد و ریشه در تکامل اجتماعی دارد.
توضیح: انسانها تمایل دارند که اعضای گروه خود را نسبت به دیگران ترجیح دهند و این تمایل ممکن است در برابر گروههای خارجی به شکل تعصب یا دشمنی بروز کند. این الگو میتواند در شرایط مختلف اجتماعی و سیاسی دیده شود و در تکامل جوامع انسانی برای تقویت اتحاد درونگروهی و مقابله با تهدیدات خارجی مفید بوده است.
6. الگوی نیاز به تعلق (Need to Belong)
قدمت: این نیاز از دوران ابتدایی تکامل انسانها وجود داشته است.
توضیح: انسانها تمایل دارند که در گروهها و جوامع اجتماعی عضو باشند. این نیاز به تعلق به گروهها و روابط اجتماعی برای بقای فردی و اجتماعی ضروری است، زیرا ارتباطات اجتماعی میتواند به حمایت عاطفی، منابع و امنیت کمک کند.
7. الگوی پاسخ به استرس (Stress Response)
قدمت: این الگو بهعنوان یک پاسخ تکاملی به تهدیدات محیطی در طول تاریخ انسانها وجود داشته است.
توضیح: انسانها به تهدیدات و فشارهای روانی واکنشهایی همچون «فرار یا مبارزه» دارند. این پاسخها از دیرباز برای مقابله با تهدیدات فوری مثل شکارچیان مفید بودهاند، اما در دنیای مدرن نیز در برابر استرسهای روانی مانند فشارهای شغلی یا اجتماعی بروز میکنند.
8. الگوی خاطرات مثبت و منفی (Positive and Negative Memories)
قدمت: این الگو در فرایندهای تکاملی برای بقا و اجتناب از خطرات شکل گرفته است.
توضیح: انسانها تمایل دارند خاطرات منفی یا تهدیدآمیز را بیشتر بهخاطر بسپارند تا از وقوع دوباره آنها جلوگیری کنند، در حالی که خاطرات مثبت معمولاً به فراموشی سپرده میشوند. این پاسخ تکاملی باعث میشود انسانها در برابر خطرات محافظت شوند و از تجربههای منفی اجتناب کنند.
🔍 چگونه روانشناسی تکاملی را در طراحی به کار ببریم؟
۱. استفاده از رنگها برای انتقال پیام:
رنگها بر احساسات و تصمیمات کاربران تأثیر فوری دارند.
- سبز: آرامش و امنیت (شبیه به طبیعت).
- آبی: اعتماد و ثبات (آسمان و آب).
- قرمز: انرژی، فوریت یا هشدار (آتش یا خون).
۲. ایجاد حس آشنایی با تصاویر انسانمحور:
- استفاده از چهرههای خندان یا چشمهای مستقیم میتواند حس ارتباط و اعتماد ایجاد کند.
- مثال: صفحات فرود (Landing Pages) که در آنها یک فرد در حال استفاده از محصول دیده میشود، نرخ تعامل بالاتری دارند.
۳. بازآفرینی الگوهای طبیعی:
- طراحیهایی که شبیه به طبیعت هستند، ذهن را به آرامش دعوت میکنند.
- مثال: رابط کاربری ارگانیک (مانند اپلیکیشنهایی که از منحنیها به جای خطوط تیز استفاده میکنند).
۴. بهینهسازی برای تصمیمگیری سریع:
- مغز ما از میانبرهای ذهنی (Cognitive Biases) استفاده میکند تا تصمیمات را سادهتر کند. طراحیها باید این میانبرها را تقویت کنند.
- مثال: دکمههای CTA (Call to Action) با رنگهای واضح و متن کوتاه و مستقیم.
💡 نکات حرفهای: چرا مغز انسان به طراحیهای خاص واکنش نشان میدهد؟
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید.
ورود یا عضویت | خرید یا تمدید اشتراک
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.
جمعبندی
طراحیهایی که ذهن انسان را بهطور طبیعی جذاب مییابند، بر اساس اصول روانشناسی تکاملی ساخته شدهاند. این اصول، ابزارهایی قدرتمند در دست طراحان هستند تا محصولاتی ماندگار و جذاب خلق کنند.
🎯 چالش شما: در طراحی بعدی، یکی از این اصول را به کار بگیرید و تأثیرش را بررسی کنید.