توضیحات
هدف الیستر کرول و بنجامین یسکوویتز، در کتاب تحلیل ناب این است که به شما نشان دهند چگونه میتوانید استارتاپتان را با استفاده از دادههای موجود سریعتر و بهتر آغاز کنید.
تحلیل ناب، یکی دیگر از کتابهای مرجع است. شما فکر میکنید ایدهتان، میتواند دنیا را تکان دهد یا شما را تبدیل به یک فرد موفق و ثروتمند کند. آیا واقعا اینطور خواهد بود؟ یا ممکن است در ابتدا همه چیز خوب پیش برود و ناگهان خراب شود؟ شما نیاز به اطلاعات زیادی دارید. میکروکتاب تحلیل ناب (Lean analytics) به شما کمک میکند تا بدانید این اطلاعات را از کجا باید به دست آورید و چگونه آنها را تحلیل کنید تا به نتایج درست برسید. فرقی ندارد شغلتان چیست، این میکروکتاب را باید بخوانید.
به طور کلی، ذات جنبش استارتاپ ناب را میتوان در یک تفکر خلاصه کرد: چیزی که میتوانید بسازید را نفروشید، بلکه چیزی را بسازید که بتوانید بفروشید. تحلیل ناب، به این معنی است که چطور با اطمینان چیزی را که میتوانید بفروشید، مشخص کنید. در عمل، تحلیل ناب، نوعی هنر در درست فهمیدن چیزی است که مردم میخواهند بخرند. شما این کار را با جمعآوری اطلاعاتی که از پرسش به سوالات زیر آمده است، به دست میآورید. برخی از این پرسشها عبارتند از:
– پرریسکترین بخش طرح شما کدام است؟
– برای دنبال کردن این ریسکها از چه معیارهایی میتوانید استفاده کنید؟
– چگونه میتوانید این ریسکها را کاهش دهید؟
– چگونه میتوانید با تکرار فعالیتها در مسیرتان پیشرفت کنید؟
تحلیل میتواند همه این پرسشها را به معیارهای آماری تبدیل کند و این معیارها برای پیدا کردن حقیقت به شما کمک میکنند، حتی اگر نتایج به دست آمده ناراحت کننده یا شرمآور باشند. با مشخص کردن پرریسکترین بخشهای طرح کسبوکارتان و اعمال برخی روشهای کم هزینه در آن حوزهها خیلی سریع و آسان متوجه خواهید شد چه چیزهایی برای شما مناسب هستند و چه چیزهایی مناسب نیستند. این سرعت یادگیری به شما این توانایی را میدهد که خود را با شرایط جدید هماهنگ کنید و به این ترتیب میتوانید با موفقیت به سمت جلو حرکت کنید. «اگر نمیتوانید چیزی را اندازهگیری کنید قطعا نمیتوانید آن را مدیریت کنید.»
تحلیل به شما اطمینان میدهند که دادههای کافی جمعآوری و بررسی کردهاید. هر دوی این فعالیتها (ناب و تحلیل) شیوه تفکر شما را درباره تاسیس و رشد یک شرکت به شکلی بنیادین متحول میکند. این دو، تنها یک فرآیند ساده نیستند، بلکه نوعی نگرش محسوب میشوند.
الیستر کرول (Alistair Croll)، کارآفرین، نویسنده و یک سخنران حرفهای است. اما تخصص او در بیگ دیتا و محاسبات ابری و استارتاپ است. او چندین شرکت در زمینههای مختلف و یک شرکت سرمایهگذاری خطر پذیر راهاندازی کرده است. الیستر تا به امروز 4 کتاب نوشته که همه آنها جزء پرفروشها بودهاند.
بنجامین یسکوویتز (Benjamin Yoskovitz) نیز نویسنده و کارآفرین است که 15 سال تجربه در کسبوکارهای مبتنی بر وب دارد. او اولین شرکتش را در سال 1996 تاسیس کرد و در سال 2011 آن را با مبلغ زیادی به سلزفورس فروخت. تجربه او در زمینه کسبوکار وی را تبدیل به یکی از مشاوران مهم در این زمینه کرده که سالانه به شرکتهای بزرگ مشاوره میدهد.
در بخشی از کتاب تحلیل ناب میخوانید:
هنگامی که یک مدل کسبوکار را به شکلی منطقی تجزیه میکنید همیشه با 5 جز اصلی روبرو میشوید:
کانال اکتساب: نحوه آشنایی مشتریان بالقوه با شما.
تاکتیکهای فروش: شیوه متقاعد کردن افراد برای اینکه به کاربران و در نهایت به مشتریان شما تبدیل شوند.
منبع درآمد: چگونگی تبدیل کردن تراکنشهای مشتری به پول.
نوع محصول: ارزشی که کسبوکار شما در ازای دریافت پول برای مشتریان فراهم میکند.
شیوه تحویل: نحوه تحویل محصول به مشتریهایی که برای آن پول پرداخت کردهاند.
بسته به اینکه این اجزا چگونه ساختار پیدا کردهاند 6 مدل کسبوکار عمومی وجود دارد که به طور گسترده در کسبوکارهای آنلاین و فیزیکی جهانی استفاده میشوند:
1. تجارت الکترونیکی
2. سَس (SaaS)
3. اپلیکیشنهای موبایلی
4. رسانه
5. محتوای تولید شده توسط کاربر
6. بازارهای دو وجهی
بیشتر کسبوکارها در یکی از این دستهبندیها قرار میگیرند و برخی هم نه، اما در دنیای واقعی ارتباطات نزدیکی میان آنها وجود دارد. برای مثال یک رستوران تراکنشی است درست مانند تجارت الکترونیک. یکی کسبوکار حسابداری خدمات تکراری ارائه میکند مانند یک شرکت سَس (SaaS) و به همین ترتیب در کسبوکارهای به ظاهر متفاوت شباهتهای ساختاری زیادی پیدا میشود. به احتمال زیاد میتوانید به راحتی مدلی را که به اندازه کافی به کسبوکارتان نزدیک باشد پیدا کنید تا بتوانید درسهای مهمی درباره تحلیل یاد بگیرید و آنها را در کسبوکار خودتان اعمال کنید.
دیدگاه کاربران
افزودن نظر جدید