سریال «Hello Tomorrow!» پروتوتایپ محصولات آینده
سریال «Hello Tomorrow!» یک مجموعهی علمی-تخیلی با حالوهوای رترو-فیوچریستی (Retro-futuristic) است که در سال ۲۰۲۳ توسط Apple TV+ پخش شد. این سریال فضای آیندهگرایانه را با استایل دهه ۵۰ میلادی ترکیب میکند، چیزی شبیه دنیای Fallout اما با طعم لطیفتر و رنگارنگتر.
این سریال با فضایی برگرفته از دنیای «آیندهی نوستالژیک» مخاطب را به سال ۱۹۵۷ میلادی میبرد، اما جهانی را به تصویر میکشد که در آن تکنولوژیهای پیشرفتهٔ سفر فضایی و کلونیهای ماه (Moon Colonies) کاملاً عادی شدهاند.
مشخصات کلی
- نام: Hello Tomorrow!
- ژانر: علمی-تخیلی، درام، کمدی سیاه
- تعداد فصلها: ۱
- پلتفرم پخش: Apple TV+
- بازیگران اصلی:
- Billy Crudup در نقش جک بیلینگز
- Hank Azaria
- Alison Pill
- سازندگان: Amit Bhalla و Lucas Jansen

🎬 خلاصهٔ داستان
هارو (با بازی بیل بوچ)، شخصیت اصلی سریال، یکی از فروشندگان پرشور شرکت «Lunar Marketing & Brokerage Company» است. او و تیمش در تورهای تبلیغاتی سرخوشانهای شرکت میکنند تا مردم را متقاعد کنند در «ستلند» (SydLand) — اولین کلونی ساکن در ماه — سهام بخرند یا زمین رزرو کنند.
هر قسمت، حول تلاشهای پرشور و گاهاً کمکیهای هارو برای تضمین آیندهای روشن در ماه میچرخد؛ درحالیکه رگههای تلخی از واقعیت و فساد اقتصادی هم در زیر پوستهٔ تبلیغاتیِ پُر زرقوبرق موج میزند.
سریال بهنوعی حس تبلیغات Optimistic آیندهگرایانهی دهه ۵۰ آمریکا را بازسازی میکند: ماشینهای پرنده، یخچالهای سخنگو، آدمهای با لبخندهای مصنوعی… همهچیز شبیه یک رؤیای تبلیغاتی است، اما زیر این ظاهر رنگارنگ، نوعی پوچی و بحران هویت نهفته است.
🎨 ویژگیهای طراحی دنیای سریال
سریال Hello Tomorrow! نه فقط به خاطر داستان، بلکه بهخاطر طراحی بصری منحصربهفردش، به منبع الهامی برای علاقهمندان به طراحی خودرو، ربات و دنیای آیندهنگر تبدیل شده.



۱. «فیوچر نوستالژیک» (Retro-Futurism)
- مبلمان و فضاهای داخلی: لابیهای مجلل با خطوط خمیده، صندلیهای کرومی صیقلی، دیوارهای حصیری با پوشش مخملی و طیف رنگهای پاستلی (سبزآبی درخشان، صورتی ملایم، کرم و کرومی) یادآور دههی ۵۰–۶۰ آمریکا است.
- مد و لباس: مردان با کتوشلوارهای باریک، کراواتهای نازک و کلاه فدورا ظاهر میشوند، زنان در پیراهنهای پُرچین، دستکشهای کوتاه و موهای مرتبشده به سبک «گیجگاهی نرم». تمام اینها اما در کنار دستگاههای پیشرفته و ظاهری «فوقالعاده شیکِ فضازده» قرار میگیرد: بخشی از یقهها یا آستینها با پارچهٔ فلزی و هولوگرام تزئین شده است.
- مکانیزمهای وسایل نقلیه فضایی: خودروهایی که به جابه غلبه کردن و سفینههای فضایی و موشکها با فرمهای آهنگین و انحنادار، طراحی شدهاند—شبیه جتهای ماسکلادی که اگر در دههی ۵۰ ساخته میشدند، میتوانستند پرواز کنند. تاچپنلهای آیندهگرا روی لبهی دیوارها، اعلانات فضایی و پنلهای شیشهای هوشمند که اطلاعات قیمت زمینهای ماه را لحظهای نشان میدهند، از دیگر المانها هستند.
۲. ترکیبِ «گذشته/آینده» در تولید تصویر (Production Design)
- استودیوهای داخلی مانند «شورلاین فیلم» برای خلق محیطی از دشتهای ماه (ستلند) از مواد مصنوعی و مدلهای سهبعدی استفاده کردند. چشماندازهای شهری سمت ماه پیوندیست میان ساختمانهای مینیمالگرای دههی ۱۹۵۰ و ساختارهای دههی ۱۹۷۰ که مدرن و سازمانیافته دیده میشوند.
- رنگگذاری غالباً بر اساس کنتراست «خاکستری–نقرهای» (برای نشان دادن فلز و سفینه) در کنار رنگهای گرم کلاسیکِ دههی ۵۰ (طلایی کمرنگ، کرم، آجری تیره) شکل میگیرد تا هم حس «تکنولوژی آینده» منتقل شود و هم احساس «گرما و نوستالژی» در دل بیننده زنده بماند.
۳. طراحی کاراکتر و لباس (Costume Design)
- هارو: کتوشلوار کاملاً اندازه، کراوات ساده با رنگ گرم (بژ یا آجری کمرنگ) و کفش پولیششدهی مشکی. در دست چمدان چرمی باریکی دارد که لوگوی «Lunar Marketing» با طلای مات برجسته شده.
- همکاران فروشنده: لباسهای سفید یا کرمرنگ با نشان شرکت روی جیب سینه. لباسها روکشی نیمهبراق دارند که در نور فلورسنت دفاتر آژانس فضایی میتابد.
- ساکنان ستلند: لباسهایی با پارچههای فناوریبالا (hi-tech fabric) که در محیط خشن ماه قابلیت کنترل دما و فیلتر گردوغبار داشته باشد. معمولاً کیفدستیهای کوچکی از جنس «فایبرگلاس بادوام» یا «الیاف کربنی» به همراه دارند.
- مأموران دولتی و سرمایهگذاران: کتوشلوار کلاسیک مشکی یا خاکستری، کراواتهایی با پترن گلولهای (Pin-dot) که نشانهی ثروت و خوشسلیقگی است.


4. طراحی خودرو و ربات ها :
- فرم بدنه نرم و یکپارچه
طراحی این ون پرنده با بدنهای گرد و آیرودینامیک، یادآور فرم خودروهای Streamline Moderne دهه ۵۰ امریکاست. در عین حال با حذف چرخ و پرواز نزدیک زمین، حسی از آینده را القا میکند. - طراحی رباتهای خدماتی (راست تصویر)
ربات کوچکی که در تصویر دیده میشود (شبیه به کالسکه نیمهباز)، ترکیبی از طراحی خانگی و کاربردیست. نه ترسناک، نه خشن، بلکه صمیمی و تا حدی بامزه. - استفاده از رنگهای کلاسیک – آیندهنگر
رنگ آبی تِیل (Teal Blue) با جزئیات نقرهای، انتخابی هوشمندانهست؛ هم به گذشته ارجاع میدهد، هم به آینده. تلفیق زیباییشناسی mid-century modern با تکنولوژیهای تخیلی. - معلق بودن بدون منبع نیرو مشخص
حذف کامل مکانیزم پرواز، به بیننده اجازه میدهد تمرکزش بر فرم و روایت تصویری بماند. این کار باعث تقویت حس جادویی و فراتکنولوژیک این دنیا میشود.
🧭 روند روایت و فضای احساسی
۱. تضاد «خوشبینی فروشنده» با «تلخی واقعیت»
- صحنههای فروش (Pitch) هارو در لابیهای شیشهای بزرگ با نور گرم و موسیقی جَز زنده آغاز میشود: او با انرژی بالا حرف میزند، لبخند میزند، دوربین روی چهرهٔ معصوم و بیباکش زوم میکند.
- لحظاتی بعد، دوربین سریعاً کات میزند به پشت صحنه: جایی که او نیروهای فروش دیگر را سرزنش میکند، اعتراضات کارگران پالایشگاه را بررسی میکند یا به گزارشات عدم بازگشت سرمایه نگاه میکند. تضاد احساسی از «آسمان ابری» به «نور خیرهکنندهٔ لابی» همزمان برقرار میشود.
۲. طراحی صدا (Sound Design)
- صدای دههی ۵۰ (موسیقی جَز، راکابیلی) در هنگام معرفی شرکت و تبلیغات فضایی شنیده میشود. وقتی هارو وارد خانه/کابین خود میشود، صدایی ملایمتر و خصوصی (مثل پیانو آرام) جایگزین میشود.
- افکتهای فضایی (صدای «موتور جت»، «هیس تلمتری»، «آژیر هشدار کمبود اکسیژن») در موقعیتهای بحرانی مارا با دلهرهٔ سفر فضایی همراه میکنند.


✨الهام بگیرید
📌 جمعبندی
Hello Tomorrow! یک تجربهٔ بصری و داستانی است که با الهام از گذشته و تخیل آینده، مخاطب را به دنیایی دعوت میکند که در آن امید و سوداگری در هم تنیده شدهاند. از منظر طراحی، سریال یادآوری میکند که:
- هویت بصری میتواند همزمان حس نوستالژی و پیشرفت را القا کند.
- ترکیب فرم و فناوری مرز بین واقعیت و رؤیا را کمرنگ میکند.
- طراحی محصول/محیط وقتی با لایههای احساسی همراه شود، تأثیر عمیقتری بر مخاطب میگذارد.
- ترکیب جالب سبک معماری Mid-century modern با آیندهگرایی خیالی
