درحال انتقال

توسعه محصول | توسعه استارت آپ| اسکیل آپ

توسعه (به انگلیسی: Development) در لغت به معنایِ پیشرفت، رشد و توسعه اس؛ بسیاری از کسب و کارها ، در مقاطع مختلفی از چرخه‌ی عمر خود، تصمیم می‌گیرند که رشد کنند و فعالیت‌های خود را توسعه دهند.
وقتی در دنیایی دیزاین ازش استفاده می‌کنیم و به کلمه prodact development می‌چسبونیمش به معنای توسعه محصول ترجمه می‌شه… هنگامی که از خلق یک محصول جدید صحبت می‌شود، با دو اصطلاح کلیدی مواجه می‌شوید:

  • توسعه محصول (Product Development)
  • طراحی محصول (Product Design)

در بسیاری از متن‌های غیرتخصصی، و حتی برخی کتاب‌های اختصاصی کارآفرینی و بازاریابی، این دو واژه با معنای نزدیک به یکدیگر و گاهی به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. اما اگر اصرار داشته باشید دقیق صحبت کنید، توسعه محصول عنوانی بزرگتر و گسترده‌تر از طراحی محصول است. در واقع، طراحی محصول را می‌توانید زیرمجموعه‌ی توسعه محصول در نظر بگیرید.

وقتی بازار را بررسی می‌کنید تا نیازهای مشتریان را ببینید و فرصتی برای عرضه‌ی یک محصول جدید پیدا کنید، درگیرِ توسعه محصول (Product Development) هستید.

اما وقتی تحقیقات و بررسی‌های اولیه را انجام دادید و درگیر ایده و پیاده سازی و جزئیات اجرایی شُدید، می‌توانید بگویید وارد فاز طراحی محصول (Product Design) شده‌اید.

و همچنین از طرفی یکی از مفاهیم مهم در دنیای استارت آپ قابلیت اسکیل آپ شدن هستش،به صورت کلی تعاریف متعددی از مفهوم اسکیل آپ در منابع مختلف وجود دارد. یکی از تعاریف معتبر، اسکیل آپ (scaleup) را شرکتی تعریف می‌کند که مدل کسب و کار خود را به یک مدل تکرار پذیر تبدیل کرده، محصول و خدمات نهایی خود را با نیازهای بازار مطابقت داده و در واقع به این اطمینان دست یافته که مدل کسب و کار آن در ابعاد کوچک، پاسخگوی نیازهای کسب و کار در ابعاد بزرگ نیز خواهد بود. در واقع  در اسکیل آپ مدل کسب و کار قابلیت مقیاس پذیری دارد.

در این درس به صورت مفصل در مورد این مفاهیم صحبت می‌کنیم، با ما همرا هباشید؛

توسعه یا پیشرفت ؟!

پیشرفت و توسعه از جمله کلماتی هستند که تقریباً همه بر روی معادل و معادل‌سازی آنها اتفاق نظر دارند، اما این اتفاق نظر به آن معنا نیست که همه‌ در مورد نحوه‌ی به کار بردن و نیز مفهوم دقیق این دو کلمه نیز، هم‌عقیده و هم‌نظر باشند:

  • توسعه = Development
  • پیشرفت = Progress

کلمات توسعه و پیشرفت در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد، مدیریت، منابع انسانی، مهارتهای فردی، تکنولوژی، علم، تمدن، سیاست به کار می‌روند و طبیعتاً در هر یک از این حوزه‌ها یک مفهوم تخصصی را بیان می‌کنند، اما مستقل از اینکه این کلمات را در چه حوزه‌ای به کار می‌گیریم، همه‌ی کاربردهای کلمه‌ی پیشرفت در یک مفهوم کلیدی مشترکند:

” پیشرفت از حرکت کردن در راستای یک هدف مشخص و نزدیک شدن به آن هدف سخن می‌گوید و معمو لا پیشرفت رو می‌تونیم با یک شاخص عددی و یا با مقایسه وضعیت فعلی و گذشته و نیز با وضعیت مطلوب بسنجیم” 

کسی که رشد کسب و کار خود را با توجه به افزایش درآمد امسال نسبت به سال گذشته می‌سنجد، در حال اندازه‌گیری پیشرفت در کسب و کار خویش است، وقتی که رشد اقتصادی را حساب می‌کنیم و برای این‌کار می‌بینیم که تولید ناخالص داخلی نسبت به سال گذشته چقدر افزایش پیدا کرده است، از منظر پیشرفت به اقتصاد نگاه می‌کنیم.

کسی که معتقد است به اندازه‌ی کافی به عنوان فروشنده در شرکت کار کرده و امروز باید به مدیر فروش تبدیل شود، برای پیشرفت خود تلاش می‌کند.
کسی که احساس می‌کند با قبول شدن در دانشگاه، یک مرحله در زندگی رو به جلو رفته است، ورود به دانشگاه را از جنس پیشرفت می‌بیند.
کسی که احساس می‌کند درس خود را خوانده و امروز باید وارد مرحله‌ی بعدی زندگی یعنی ازدواج و زندگی مشترک بشود، انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌هایش را از جنس پیشرفت می‌بیند.

اینکه در برخی تصمیم‌ها و انتخاب‌های خود و تحلیل شرایط موجود، با عینک پیشرفت به مسائل نگاه کنیم نه تنها اشتباه نیست، بلکه لازم هم هست. اما همیشه باید توجه داشته باشیم که برای سنجش وضعیت موجود و برنامه ریزی و انتخاب مسیر مناسب از میان مسیرهای پیش رو، عامل دیگری را هم باید مد نظر قرار داد و آن توسعه است.

اما توسعه دقیقا به چه معناس؟

 ساده‌ترین تعریف از توسعه (که در حوزه‌های مختلف علم و اقتصاد و سیاست و کسب و کار قابل درک و پذیرش باشد)پیشرفت همه جانبه است. تغییراتی که فقط در یک جنبه سنجیده نمی‌شوند و رشدی که فقط با یک پارامتر ساده قابل اندازه‌گیری نیست و عموماً به سادگی روی یک نمودار هم قابل ترسیم نخواهد بود.

* کسی که درآمدش در محیط کار بهتر می‌شود، از نظر درآمد (و حتی شغل) پیشرفت کرده است. اما الزاماً توسعه را در محیط شغلی خود تجربه نکرده است. توسعه وقتی به دست می‌آید که ترکیب درآمد، اختیارات، مسئولیت‌ها، وظایف، اعتبار، تنش شغلی و سایر پارامترهای سنجش کیفیت محیط کار، بهبود پیدا کرده باشد.

* ما در یک مهارت ساده، پیشرفت می کنیم. مثلاً در مهارت تایپ با صفحه کلید پیشرفت می‌کنیم. در استفاده از نرم‌افزار Excel پیشرفت می‌کنیم. اما وقتی مهارت کمی گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌شود (مثلاً مهارت کار با کامپیوتر)، بیشتر از پیشرفت باید به توسعه فکر کنیم. اینکه ترکیب مناسبی از مهارتهای تایپ، جستجو در وب، کار با Excel و استفاده از نرم‌افزارهای تخصصی را در خود پرورش دهیم. البته وقتی مهارت کار با کامپیوتر را در خود توسعه دادیم، اگر به مهارتهای دیگری مانند مهارتهای ارتباطی،#مهارت مذاکره، مهارت مدیریت استرس و ده‌ها مهارت دیگر فکر نکنیم، احتمالاً به تدریج به فردی با مهارت پیشرفته در حوزه‌ی کار با کامپیوتر اما توسعه نیافته برای محیط کار تبدیل می‌شویم.*

*یا مثالی دیگر در شطرنج، یک حرکت به تنهایی می‌تواند به عنوان پیشرفت یا پسرفت تفسیر شود: کسی که پیاده‌اش را قربانی می‌کند تا وزیر روبرویی را از صفحه به بیرون براند، پیشرفت کرده است. کسی هم که اسب خود را بدون برنامه و دلیل خاصی و صرفاً به دلیل بی‌دقتی، در مقابل پیاده‌ی روبرو قرار می‌دهد و آن را از دست می‌دهد،‌ پسرفت کرده است. اما به نظرم می‌رسد برای ارزیابی توسعه، لازم است کل صفحه‌ی شطرنج را ببینیم و موقعیت کلیه‌ی مهره‌های خودمان و حریف را در نظر بگیریم. هر حرکتی (حتی حرکتی که ممکن است در نگاه ساده‌تر، پسرفت محسوب شود)‌ که بتواند جایگاه کلی من را در مقابل حریف در کل بازی بهتر کند یا زمین بازی را به زمین بهتری برای من تبدیل کند، گامی به سوی توسعه بوده است. شاید همین است که تحقیقات می‌گویند شطرنج بازان حرفه‌ای، حرکت‌ها را نمی‌بینند بلکه کل صفحه را می‌بینند و درست همانطور که ما چهره‌‌ی انسانها را می‌بینیم ودر کل احساس می‌کنیم که حالشان بهتر یا بدتر شده، می‌توانند بفهمند که با یک حرکت، چهره‌ی کلی صفحه بهتر یا بدتر می‌شود و همین است که شطرنج‌بازان برتر می‌توانند با ده‌ها نفر به صورت موازی بازی کنند.*

توسعه محصول (Product Development)

خب، حالا که مفهوم توسعه رو بهتر درک کردید بذارید بیشتر در مورد توسعه محصول صحبت کنیم، بحث فرایند توسعه محصول (Product Development)  مانند بسیاری از مباحث دیگه در مدیریت، از کارخانجات بزرگ برای تولید انبوه و مقیاس‌های بزرگ مطرح شد و سپس به تدریج در کسب و کارهای کوچک مورد توجه و استقبال قرار گرفت؛

همونطور که گفتیم فرآیند دیزاین محصولات فرآیندی پویاست و هیچوقت متوقف نمی‌شه،  به این صورت که دیزاین هر محصول با توجه به بازخوردهایی که از کاربران دریافت شده و همچنین ایده‌های جدید خالقین آن محصول بهتر شده و بصورت نسخه‌ای جدید ارائه می‌شه؛

 اینکه محصول با کیفیت تولید کنیم؛ نگرش خوبی است، اما آیا به تنهایی جواب می‌دهد؟ بیایید با یک مثال ساده این مساله را بررسی کنیم.

شرکت کداک (Kodak) را یادتان هست؟ اگر هم یادتان نیست اشکالی ندارد. کداک، یک شرکت تولیدکنندۀ دوربین و لوازم جانبی عکاسی است که زمانی برای خودش بروبیایی داشت. اگر 10-12 سال پیش از کسی می‌پرسیدیم از کدام برند نگاتیو عکاسی بخرم یا کدام دوربین آنالوگ بهتر است، به احتمال 90% کداک را پیشنهاد می‌کردند. تازه فقط همین نیست، دوربین کداک در اولین فرود انسان بر کرۀ ماه هم حضور داشته و تصاویری را به ثبت رسانده است! اما…

اما صد حیف که این موفقیت‌ها دوام چندانی نداشت. پس از مدتی شرکت قدرتمند کداک در سرازیری سقوط قرار گرفت، و سرانجام در سال 2012 اعلام ورشکستگی کرد!

اشتباه کداک این‌جا بود: عصر عکاسی دیجیتال شروع شده بود، و کداک بدون اینکه به تغییرات بازار توجهی داشته باشد، همچنان اصرار داشت کیفیت محصولات فعلی خود را بهبود ببخشد. اما دیگر بحث کیفیت محصول مطرح نبود، محصولات کداک پاسخ نیازهای مشتریان را نمی‌داد! به‌همین دلیل هم بود کداک بخش بزرگی از بازار را از دست داد، روزبه‌روز ضعیف‌تر شد و در نهایت به خاطره‌ها پیوست. فکر می‌کنید مشکل اصلی کداک، با وجود محصولات خوب و با کیفیت چه بود؟

در مقابلِ شرکت کداک، رقیب دیرینۀ او، یعنی فوجی‌فیلم (FujiFilm)، از فرصت پیش آمده به‌خوبی استفاده کرد، به‌سرعت خود را با رشد سریع فناوری دیجیتال وفق داد، محصولات خود را مطابق نیازهای مشتریان ساخت و توانست به موفقیت‌های خوبی هم برسد. نمودار زیر روند سوددهی این دو شرکت را بین سال‌های 2000 تا 2013 نشان می‌دهد.

 

توسعه کسب ِ کار (Business Development)

به عنوان مثال، یک کسب و کار دارای محصول یا خدماتی است که در یک منطقه مانند غرب کشور موفق است. تیم توسعه کسب و کار، پتانسیل گسترش بیشتر را ارزیابی می‌کند. پس از بررسی دقیق، تحقیق و مطالعه باید این محصول یا خدمت، به منطقه‌ی دیگری نیز گسترش یابد. برای مثال در جنوب کشور نیز ارائه شود.

شرکت‌ها ابتدا باید بازار هدف‌شون رو شناسایی کنن بعد ازون به سراغ بخش بازار و مشتریان بروند، پیشنهادات برای بروزرسانی یک محصول و یا سبد محصولات یک شرکت هر ساله افزایش می‌یابد، زیرا مصرف‌کنندگان به دنبال انواع بیشتری از محصولات هستند. شرکت‌هایی که قادر به تولید محصولات جدید نیستند، از رقابت خارج می‌شوند و از عواقب آن رنج می‌برند. 

شرکت‌ها نه تنها از سوی رقبا، بلکه نیازهای مصرف‌کننده، فناوری و چرخه عمر محصولات با خطراتی مواجه هستند. توسعه محصولات جدید چالش‌هایی را به همراه دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که 95 درصد از محصولات جدید در ایالات‌متحده شکست می‌خورند و در اروپا نرخ شکست 90 درصد است.

برای حمایت از توسعه محصول  بکارگیری راهبرد سازمانی مفید است و مدیر محصول نقش پر رنگی در ارائه راهکار برای توسعه محصول دارد.

 شرکت‌های شاخص باید مقداری از منابع مالی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهند. دیگران به کارمندان خود امکان اختصاص مقدار مشخصی از زمان را در توسعه محصول جدید می‌دهند. سپس، شرکت‌ها باید روند توسعه را سازماندهی کنند. این امر می‌تواند توسط مدیران با تجربه در توسعه محصول و یا توسط تیمی از بخش‌های مختلف شرکت دارای توانایی توسعه محصولات، انجام شود.

امروزه، شرکت‌ها روند مرحله‌ای را برای توسعه محصول دنبال می‌کنند.

این اتفاق در محصولات فیزیکی بصورت ارائه نمونه جدیدی از محصول و بعضا با نامی جدید، و در محصولات دیجیتال بصورت یک بروزرسانی نمود پیدا می‌کند.

قضیۀ محصول فقط به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بعد از بررسی کامل و دقیق نیاز مشتریان بازار، و تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه محصولی باید بسازیم، لازم است روی جنبه‌های دیگر محصول (مثل: شکل، عملکرد، دوام، بسته‌بندی، تعمیرپذیری، کیفیت و نام محصول) هم تحقیق و تصمیم‌گیری کنیم.

اسکیل آپ (scaleup) چیست؟

[um_loggedin]

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. بخشی از محتوا مختص اعضاء و مشترکین می‌باشد.

ورود یا عضویت

restricet content notice 3 دیزاین کلاب

خرید یا تمدید اشتراک | ورود یا عضویت

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.

[/um_loggedin]

معرفی کتاب اسکیل کسب‌و‌کارها

منابع مختلفی برای موضوع اسکیل ‌آپ وجود دارد ولی یکی از کاربردی ترین منابع کتاب اسکیل کسب‌و‌کارها است که توسط گروه مشاوران غزال به فارسی ترجمه شده است و در اختیار شما قرار دارد.

این کتاب توسط فردی نوشته شده که سالها در حوزه اسکیل و رشد بسیاری از بیزینسها تجربه دارند و به صورت تخصصی بر موضوع اسکیل آپ کار کرده اند. کتاب شامل ۱۲ ابزار است که مدیران و صاحبان استارتاپها و دیگر کسب و کارها میتوانند به کمک آن به رشد و اسکیل بپردازند.

 

کتاب اسکیل کسب‌و‌کارها، ۴ اصل مهم در زمینه کسب و کار معرفی می‌کند که باعث می‌شود شما نیز مسیری درست را در جهت موفقیت بیشتر استارتاپ خود در پیش بگیرید. این اصل‌ها شامل کارکنان، استراتژی، اجرا و نقدینگی می‌باشد. آگاه بودن از این ۴ اصل می‌تواند مسیر را هموارتر سازد و به آن سرعت بیشتری ببخشد.

نکته مهم:

وقتی از مراحل توسعه محصول یا فرایند طراحی محصول یا سایر اصطلاحات مربوط به این حوزه صحبت می‌کنیم، باید به خاطر داشته باشیم که این مراحل قرار نیست مانند یک الگوریتم به شکل کاملاً مکانیکی اجرا شوند. ممکن است بارها میان این مراحل، عقب و جلو برویم و حتی گاهی ترتیب آن‌ها را تغییر دهیم.

مثلاً ممکن است در مرحله‌ی نیازسنجی، صرفاً تصویری کلی از نیاز بازار به دست بیاورید و وقتی طراحی اولیه محصول را انجام دادید، تازه متوجه شوید که اصلاً باید چه نیازهایی را بسنجید.

در چنین شرایطی، ممکن است بخشی از فرایند توسعه محصول، یک یا چند بار تکرار شود. ضمن این‌که هر یک از این مرحله‌ها می‌توانند نقطه توقف توسعه محصول باشند. به این معنا که به نتیجه برسیم مفروضات اولیه‌ی ما نادرست بوده و بهتر است این پروژه را متوقف کرده یا به شکل دیگری پیگیری کنیم.

جمع‌بندی

کلمات توسعه و پیشرفت در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد، مدیریت، منابع انسانی، مهارتهای فردی، تکنولوژی، علم، تمدن، سیاست به کار می‌روند و طبیعتاً در هر یک از این حوزه‌ها یک مفهوم تخصصی را بیان می‌کنند، اما مستقل از اینکه این کلمات را در چه حوزه‌ای به کار می‌گیریم، همه‌ی کاربردهای کلمه‌ی پیشرفت در یک مفهوم کلیدی مشترکند:

” پیشرفت از حرکت کردن در راستای یک هدف مشخص و نزدیک شدن به آن هدف سخن می‌گوید و معمو لا پیشرفت رو می‌تونیم با یک شاخص عددی و یا با مقایسه وضعیت فعلی و گذشته و نیز با وضعیت مطلوب بسنجیم”

سبد یا پورتفولیوی یک محصول، شامل تمام محصولاتی است که یک سازمان داراست. پورتفولیوی یک محصول ممکن است از دسته‌های مختلفی از محصولات، خطوط تولید مختلف و در‌‌نهایت خود محصول تشکیل شده باشد؛
در مقالات بخش توسعه محصول به ایده پردازی توسعه سبدمحصولات سازمانی و خدمات شرکت های مختلف استارت آپی و صنعتی و …. خواهیم پرداخت؛

تعداد محصولاتی که امروز دارید، قدرت فردای سازمان شما را تعیین می‌کند. به همین دلیل، زمینه مدیریت پورتفولیوی محصول درحال افزایش است. گرچه مدیریت پورتفولوی محصول یک وظیفه مهم برای بازرگانان کوچک نیست، مدیریت پورتفولیو برای شرکت‌ها ضروری است و منجر به سازمانی قوی با اهداف برنامه ریزی شده و تخصیص منابع بهینه می‌-شود.

مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *