فیدمطالب

حاشیه‌نویسی واژه:پارادایم

« Back to Glossary Index

به انگلیسی: Paradigm


به فارسی: الگوواره یا اندیشگان


توضیح بیشتر: پارادایم سرمشق و الگویی مسلط و چهارچوبی فکری و فرهنگی است که مجموعه‌ای از الگوها و نظریه‌ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده‌اند. هر گروه یا جامعه‌ای «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگوواره‌ای که به آن عادت کرده است تحلیل و توصیف می‌کند. پارادایم در گسترده‌ترین معنای خود، به عنوان معادل واژه‌ی تغییر نگرش به کار می‌رود. اگر به سخنرانی‌های اساتید انگیزشی یا مدرسان بازاریابی شبکه‌‌ای گوش بدهید، می‌بینید که پارادایم را به این معنا به کار می‌برند. مثلاً می‌گویند: «پارادایمت را عوض کن. تو دیگر نباید کارمند باشی. باید زیرشاخه‌های خود را داشته باشی و یک امپراطوری مالی بسازی.» و یا این‌که: «این فیلم را ببین تا پارادایم تو شیفت پیدا کند.» مقالاتی که در فوریس و فست‌کامپنی و بسیاری از نشریات کسب و کار هم می‌خوانیم، غالباً (اما نه همیشه) همین کاربرد عمومی اصطلاح پارادایم را مد نظر قرار داده‌اند.

پارادایم (Paradigm): لنزی که دنیا را از آن می‌بینی!

ریشه‌شناسی و تعریف

واژه‌ی Paradigm از یونانی paradeigma گرفته شده که به معنی الگو، مدل یا نمونه است. این واژه در زبان مدرن به مفهومی عمیق‌تر تبدیل شده: یک چارچوب فکری که طرز فکر، درک و تصمیم‌گیری ما را شکل می‌دهد.

پارادایم یعنی چارچوب ذهنی‌ای که تعیین می‌کند چه چیزی را ببینیم و چطور آن را تفسیر کنیم.
پارادایم یک نقشه‌ی شناختی است که مسیر اندیشه و خلاقیت را تعیین می‌کند.

مترادف‌ها و متضادها

  • مترادف‌ها: الگو، مدل ذهنی، طرز فکر، چارچوب فکری
  • متضادها: بی‌نظمی فکری، عدم انسجام در تفکر، ذهنیت باز بدون سیستم

چرا پارادایم مهم است؟

🔹 پارادایم یعنی قوانین نانوشته‌ای که حتی نمی‌دانیم داریم!
🔹 جهان را همان‌طور که هست نمی‌بینیم، بلکه همان‌طور که پارادایم‌مان اجازه می‌دهد، می‌بینیم.

💡 مثال:

  • قبل از کوپرنیکوس: پارادایم علمی می‌گفت زمین مرکز جهان است.
  • بعد از کوپرنیکوس: پارادایم تغییر کرد و زمین را به‌عنوان سیاره‌ای در حال گردش به دور خورشید دیدیم.

🔄 تغییر پارادایم = تغییر درک و تصمیم‌گیری!


انواع پارادایم در طراحی و نوآوری

🎨 در دیزاین:

  • پارادایم مدرن: فرم تابع عملکرد است.
  • پارادایم پست‌مدرن: فرم و عملکرد در هم تنیده‌اند، معنا و تجربه مهم‌تر از عملکرد صرف است.

🚀 در فناوری:

  • پارادایم عصر صنعتی: نیروی کار انسانی و تولید انبوه
  • پارادایم عصر دیجیتال: اتوماسیون، داده‌محوری و هوش ماشینی

📱 در تجربه‌ی کاربری (UX):

  • پارادایم قدیمی: کاربر باید خودش را با نرم‌افزار تطبیق دهد.
  • پارادایم جدید: نرم‌افزار باید خودش را با کاربر تطبیق دهد.

پارادایم شیفت (Paradigm Shift) چیست؟

🔄 پارادایم شیفت یعنی یک تغییر اساسی در طرز فکر یا مدل ذهنی یک حوزه‌ی خاص.
💡 معمولاً این تغییرات در پی کشف‌های جدید، شکست نظریه‌های قبلی یا تغییر در نیازهای جامعه اتفاق می‌افتند.

مثال‌های معروف از تغییر پارادایم:

  • از دیزاین مبتنی بر محصول → به دیزاین مبتنی بر تجربه
  • از تبلیغات سنتی → به تبلیغات مبتنی بر داده و تعامل کاربر
  • از اقتصاد خطی → به اقتصاد چرخشی و پایدار

حرفه‌ای‌: چطور پارادایم را در طراحی تغییر دهیم؟

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. 

ورود یا عضویتخرید یا تمدید اشتراک

برای دسترسی کامل به صدها درس و محتوای تخصصی در باشگاه طراحی شما نیاز به ثبت نام و تهیه اشتراک دارید. بخشی از مطالب مختص مشترکین می‌باشد

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.


 

چالش کردن باورهای قدیمی: آیا چیزی که “همیشه این‌طور بوده”، هنوز هم بهترین راه است؟
گوش دادن به کاربران: بسیاری از تغییرات پارادایمی از نیازهای واقعی کاربران نشأت می‌گیرند.
ادغام تکنولوژی‌های جدید: پارادایم‌های جدید معمولاً از ابزارهای جدید قدرت می‌گیرند.
تفکر سیستمی: درک روابط بین اجزا به ما کمک می‌کند پارادایم‌های ناکارآمد را بشکنیم.

تغییر روش ساخت ساعت | یک مثال کلاسیک

سال‌هاست در دوره‌های مدیریت کسب و کار، برای تغییر پارادایم از صنعت ساعت‌سازی مثال می‌زنند (+). تصور کنید در سال ۱۹۶۸، ساعت‌سازان سوئیسی حاکم بلامنازع بازار جهانی ساعت بودند. ۶۵٪ تمام ساعت‌هایی که در جهان فروخته می‌شد،‌ سوئیسی بود. از نظر سود هم، ۸۵٪ کل سود صنعت ساعت‌سازی در جهان در اختیار سوئیسی‌ها بود. سال ۱۹۶۹ شرکت سیکو برای اولین بار ساعت کوارتز را به بازار عرضه کرد. ساعتی که مبنای عملکرد آن، قطعات مکانیکی نبود.

ساعت‌سازان سوئیسی نخواستند یا نتوانستند این تغییر را بپذیرند. آن‌ها مفروضاتی داشتند که باعث می‌شد فکر کنند این محصول جدید،‌ هرگز بازار را در اختیار نخواهد گرفت.

مگر می‌شود مردم ساعت‌های دقیق و ظریف سوئیسی را با آن اصالت و قدمت کنار بگذارند و به سراغ ساعت‌هایی بروند که پایه‌ی الکترونیکی دارند؟

مدت زیادی برای تغییر فضای صنعت ساعت لازم نبود. در سال ۱۹۸۰ سهم بازار ساعت‌سازان سوئیسی در جهان به حدود ۱۰٪ رسیده بود. حدود ۵۰۰۰۰ از ۶۲۰۰۰ کارگاه ساعت‌سازی سوئیسی هم که ۱۹۶۸ مشغول کار بودند، در سال ۱۹۸۰ دیگر وجود نداشتند.

آیا کوهن حاضر است چنین تغییری را به معنای تغییر پارادایم بداند؟ نمی‌دانیم.

از یک سو به نظر می‌رسد کوهن در سطوح بسیار بنیادی مثل فیزیک و ترمودینامیک فکر می‌کرده است. از سوی دیگر، در کتاب ساختار تأکید می‌کند که مفروضات و اصول پذیرفته‌شده در هر حوزه‌ی تخصصی را می‌توان مصداق پارادایم دانست.

به هر حال، مستقل از نظر کوهن، امروز در فضای کسب و کار، چنین تغییرات بنیادینی را که مفروضات و ساختار یک صنعت را دگرگون می‌کنند پارادایم شیفت می‌نامند.

یک مثال از مارشال مک‌لوهان درباره‌ی تغییر پارادایم

 مارشال مک لوهان تحلیل جالبی از ظهور چرخ دارد که می‌تواند به درک بهتر مفهوم پارادایم کمک کند. البته او در این تحلیل از اصطلاح پارادایم استفاده نمی‌کند. اما همین مفهوم را شرح می‌دهد.

مک لوهان توضیح می‌دهد که دو گروه مختلف از مردم، اختراع چرخ را به دو شکل متفاوت دیده‌‌اند و تفسیر کرده‌اند.

عده‌ای نگاه مهندسی داشتند و چرخ را صرفاً‌ به عنوان ابزار دیدند. ابزاری که می‌توانست بارها را سریع‌تر جابه‌جا کند و فشاری را که بر شانه‌ی گاو‌ها بود کاهش دهد. ابزاری که بارها را می‌توان سریع‌تر برد و گاو‌ها فشار کمتری را تحمل خواهند کرد و گاری‌ها را می‌توان بزرگ‌تر ساخت.

اما کسانی که به نگاه کلان اقتصادی مجهز بودند و از این زاویه تحلیل می‌کردند، می‌توانستند بفهمند که چرخ می‌تواند یک پارادایم شیفت در حوزه‌ی اقتصاد باشد و همه‌ی مفروضات و مدل‌های قبلی را بر هم بریزد.

اختراع چرخ، به معنای پایان اقتصاد بومی بود. پس از ظهور چرخ، خودکفایی و استقلال دیگر برای یک روستا ارزش و معنا ندارد.

چرخ، حمل و نقل را ارزان و ساده می‌کند. حالا به سادگی می‌شود محصولات کشاورزی و دامداری و سایر کالاها را از روستایی به روستای دیگر و از شهری به شهر دیگر جابه‌جا کرد. بنابراین کارها تخصصی‌تر خواهد شد.

شاید کاشت بسیاری از میوه‌ها در برخی شهر‌ها اقتصادی نباشد و از رونق بیفتد. دامی که در نقطه‌ مشخصی از کشور پرورش می‌یافت، اکنون می‌تواندبه نقطه‌ی دیگر کشور منتقل شود. شهر‌ها و روستاها به نقطه‌های دورتر دسترسی پیدا خواهند کرد و محصولات خود را خواهند فروخت. پس از اختراع چرخ، صرفاً تولید محصولاتی منطقی است که تولیدکننده در آن‌ها از مزیت نسبی برخوردار باشد.


جمع‌بندی: پارادایم، چارچوبی برای نوآوری یا قفسی برای تفکر؟

🚀 اگر پارادایم‌های فعلی را نشناسی، نمی‌توانی آن‌ها را بشکنی!
💡 بزرگ‌ترین طراحان و نوآوران تاریخ، کسانی بودند که پارادایم‌ها را تغییر دادند. تو چطور؟

مفید بود؟

نظرات بسته شده است.