🔍 مهندسیمحور یا طراحیمحور؟ | Engineering-led vs. Design-led Product
در دنیای توسعه محصول، یک سؤال کلیدی همیشه مطرح بوده: چه کسی تصمیمگیر اصلیه؟ تیم مهندسی یا تیم طراحی؟در بسیاری از شرکتها، رویکرد مهندسیمحور (Engineering-led) باعث شده قابلیتهای فنی محور محصول باشد، در حالی که رویکرد طراحیمحور (Design-led) بر تجربه کاربر، فرم و احساس تاکید دارد. ولی آیا یکی بر دیگری برتری دارد؟ یا هر دو در شرایطی خاص ارزشمندند؟

📜 تاریخچه مختصر:
- در دهههای گذشته شرکتهای Silicon Valley عمدتاً مهندسیمحور بودن (مثلاً HP، Intel)
- با رشد برندهایی مثل Apple، مفهوم “Design as strategy” شکل گرفت
- شرکتهایی مثل Airbnb و Tesla با ترکیب هر دو رویکرد انقلابی شدن
🧱 تعریف دقیق هر رویکرد
ویژگی | Design-led | Engineering-led |
---|---|---|
تمرکز اصلی | نیازهای انسانی، تجربه کاربر | امکانپذیری فنی، عملکرد |
تصمیمگیر اولیه | طراح، تیم UX/UI | مهندس ارشد، CTO |
روند توسعه | کشف نیاز – ایدهپردازی – تست تجربه | مشخصات فنی – طراحی معماری – پیادهسازی |
نمونه بارز | Apple، IDEO، Airbnb | Google (در فازهای اولیه)، Intel، AWS |


بیشتربخوانید: Engineering-led Design «وقتی فرم از فهم فیزیک، متریال و ساختار زاده میشود.»
Engineering-led Design رویکردی در طراحی است که در آن:
نقطه شروع، تواناییها یا محدودیتهای فنی و مهندسی است — نه صرفاً نیاز بازار یا فرم زیبای بصری.
بهبیان سادهتر:
«قبل از اینکه بپرسیم چطور باید بهنظر برسه؟، میپرسیم چطور باید کار کنه؟»
🧪 DNA یک طراحی Engineering-led
مؤلفه | توضیح |
---|---|
Physics First | ابتدا قوانین نیرو، جریان، دما، ارتعاش و… در نظر گرفته میشود. |
Material-Led Thinking | انتخاب متریال نه بر اساس ظاهر، بلکه بر اساس رفتار فیزیکی آن. |
Functional Minimalism | هر فرم، از یک نیاز واقعی مهندسی ریشه میگیرد. |
Testing-Driven Iteration | چرخههای سریع تست-خطا با نمونههای واقعی (نه فقط رندر زیبا). |
Integration of Systems | درهمتنیدگی قطعات و سازوکارها بهجای مونتاژ جداگانه. |
🧱 مثالهای واقعی و قابل لمس
1. Dyson Cyclone V10
- الهام از آئرودینامیک، بدون کیسه، با موتور مرکزی محوری.
- فرم آن بر اساس الگوی جریان هوا شکل گرفته، نه زیبایی بصری صرف.
2. Herman Miller Aeron Chair
- بر اساس ارگونومی انسانی و تحلیل فشار پشت.
- بدون فوم، با پارچهی مش تنفسی خاص که توسط مهندسین زیستمکانیک توسعه یافت.
3. Apple M1 MacBook
- ابتدا با طراحی چیپ، سیستم خنکسازی و مصرف انرژی آغاز شد. سپس بدنه و طراحی صنعتی براساس آن تنظیم شد.
4. Maglev قطارهای مغناطیسی
- مهندسی میدان مغناطیسی، تعلیق دینامیکی و کنترل دقیق → شکل بدنه و مسیر حرکت از مهندسی زاده شده، نه برعکس.
🔩 مزایا و مخاطرات این رویکرد
مزایا | چالشها |
---|---|
عملکرد بالا و واقعی | گاهی تجربه کاربر فدای پیچیدگی فنی میشود |
پتانسیل نوآوری رادیکال | ممکن است بیشازحد «سرد» یا غیراحساسی باشد |
طراحی پایدار و قابل تولید | اگر هماهنگ با دیزاین نباشد، مخاطب را از دست میدهد |
🧭 نقطهی تلاقی طراحی و مهندسی
- طراح میخواهد «زیبا، ساده، کاربرپسند» باشد
- مهندس میخواهد «قابل پیادهسازی، کمهزینه، پایدار» باشد
- مثال: طراحی اولیه AirPods توسط تیم طراحی اپل مورد مخالفت تیم مهندسی بود چون سایز تراشهها پاسخ نمیداد
- راهحل؟ همکاری از روز اول، نه پس از تکمیل هر فاز
یک محصول عالی نه فقط باید کار کند، بلکه باید دعوت به استفاده کند.
مهندس میپرسد:
🔧 «چگونه کار کند؟»
طراح میپرسد:
🎨 «چگونه لمس شود؟ دیده شود؟ درک شود؟»
و یک محصول موفق، پاسخ هر دو را یکجا میدهد.


🧠 نکته حرفهای برای تیمها:
🎯 جمعبندی:
یک محصول خوب بدون مهندسی دقیق شکست میخورد
یک محصول عالی بدون طراحی انسانی استفاده نمیشود
پس آینده، متعلق به تیمهایی است که بین هنر و علم پل میزنند.
“Engineering-led Design، هنریست که از علم آغاز میشود، اما به تجربه انسانی ختم میشود.”