درحال انتقال

تعریف:انتزاعی

« Back to Glossary Index

به انگلیسی: abstract


معانی به فارسی: تجریدی، مجرد، ذهنی، معنی، آبستره، مفهومی که از طریق انتزاع ( تفکیک ) در ذهن حاصل شده باشد-  زائیده فکر


متضاد انتزاعی: عینی، انضمامی


برابر پارسی: آهنجیده


ترکیبات کلمات که با انتزاعی به کار میروند:

طراحی انتزاعی
انتزاعی و انضمامی، دو مفهوم متقابل در فلسفه
سازه انتزاعی در ریاضیات
هنر انتزاعی
عکاسی انتزاعی
هیجان نمایی انتزاعی
پویانمایی انتزاعی
نوع داده انتزاعی
لایه انتزاعی سخت افزاری
مدل های انتزاعی پایگاه داده ها
جبر انتزاعی یا جبر مجرد


توضیح بیشتر: احتمالاً شما هم چنین جملاتی را شنیده‌اید: «کتابِ … را خواندم. پر از مفاهیم انتزاعی بود و نمی‌شد به سادگی آن را درک کرد.» «سخنرانی … را گوش دادم. بسیار مجرّد و انتزاعی حرف می‌زند. از مسائل امروز ما خیلی فاصله دارد.» «حرف‌های انتزاعی واقعاً خسته‌کننده‌اند.»

کلمات «مجرّد» و «انتزاعی» تقریباً معنای مشابهی دارند و در گفتگوهایی که به ذهن و ذهنیت و استدلال و تحلیل ربط دارند، زیاد به کار می‌روند. بنابراین برای درک بهتر مباحث مدل ذهنی باید این کلمات را بهتر بشناسیم.

ممکن است این درس کمی خسته‌کننده باشد، چون دربارهٔ مفاهیم انتزاعی است! اما اگر کمی با دقت و حوصله آن را بخوانید، تکلیف‌تان تا حد خوبی با این اصطلاح مشخص خواهد شد.

معنی کلمه انتزاعی چیست؟

دو اصطلاح انتزاعی و مجرّد تقریباً معادل Abstract در زبان انگلیسی هستند. اصطلاح Abstract Thinking هم به تفکر انتزاعی ترجمه می‌شود.

احتمالاً یکی از معانی ابسترکت را می‌شناسید: چکیده. در مقاله‌های دانشگاهی معمولاً یک بخش Abstract وجود دارد که در آن چکیدهٔ مقاله را در چند جمله می‌نویسند. «چکیده» کمی با «خلاصه» فرق دارد. خلاصه شکل کوتاه‌شدهٔ یک متن است. اما چکیده، عصاره و مهم‌ترین نکته‌های آن است.

اما چرا در عربی (و فارسی) از کلمهٔ انتزاع به عنوان معادل Abstract استفاده شده؟ به خاطر این که ریشهٔ انتزاع به «ایجاد فاصله و جدا کردن» بازمی‌گردد. حتی در زبان عربی، به کسی که از خانهٔ خود دور است و به میوه‌ای که از درخت جدا شده «نزیع» می‌گویند.

انتزاعی به مفهمومی ذهنی اطلاق می شود. آنچه به ذهن مرتبط است و از جهان ملموس به دور. همچنین انتزاعی به برخی شیوه های هنری نیز گفته می شود. شیوه هایی که به ذهنیت گرایی گرایش دارند. برای مثال در نقاشی به آثاری اطلاق می شود که ارتباطی با اشکال مادی و ملموس ندارد و بیشتر از شکل های هندسی تشکیل شده اند.

یک مثال برای درک بیشتر انتزاع:

دو گربه‌ای را که در تصویر زیر آمده با هم مقایسه کنید:

انتزاعی یعنی چه

در سمت راست، تصویر یک گربه را با جزئیات فراوان می‌بینید؛ یک گربهٔ کاملاً مشخص. آن‌قدر دقیق که اگر در خیابان گربه‌ای مشاهده کنید، می‌توانید با اطمینان بالا بگویید که آیا همین گربهٔ داخل عکس است یا نه.

در سمت چپ، تصویری بسیار کلی از گربه می‌بینید. شکل و ترکیب اجزای بدن این گربه مشخص است و هر کس آن را ببیند متوجه می‌شود که تصویر یک گربه را دیده است. اما نکتهٔ مهم این است که تصویر سمت چپ، مربوط به یک گربهٔ خاص نیست. بلکه تصویر «همهٔ گربه‌ها» است. در این تصویر، جزئیاتی که کمتر اهمیت داشته حذف شده و فقط ویژگی‌های بنیادی گربه (گوش‌ها، پوزه، شکل بدن و دم) باقی مانده است. پس می‌توان گفت این تصویر صرفاً اصل و عصارهٔ «گربه بودن» را نمایش می‌دهد و نه یک گربهٔ خاص را. به زبانی دیگر می‌توان گفت: گربهٔ سمت چپ از گربهٔ سمت راست انتزاعی‌تر است.

« بازگشت به واژه نامه

مفید بود؟

نظرات بسته شده است.