کامران دیبا | Kamran Diba
کامران دیبا | Kamran Diba
مـلـیّـت: ایرانی
حرفه: معمار
کامران دیبا ، یکی از شخصیتهای حاضر، حاذق و حساس معماری معاصر کشور ما به حساب میآید. کامران دیبا در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۱۵ در شهر تهران متولد شد.
او معمار، شهرساز،نقاش و معمار مدرنیست ایرانی مقیم اسپانیا و فرانسه است.
همزمان با مدرنیزاسیون ایران در دوران پهلوی در یک دوره کوتاه ۱۰ ساله او طراح و معمار مجموعههای مسکونی و عمومی مهمی بوده است. از جمله:فرهنگسرا و پارک شفق تهران، موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و پروژه ی نیمه تمام شهرجدید شوشتر.
خاندان طباطباییهای از خانوادههای درباری ایران از دوره قاجاریان بودند. پدر او «اسفندیار دیبا» دندانپزشک و مادر او از علاقهمندان به معماری و طراحی داخلی بود. کامران دیبا ، پسر دایی فرح پهلوی آخرین ملکهی ایران است.
دوران تحصیلات
کامران دیبا در سال ۱۳۳۵ تحصیل در رشته معماری را در دانشگاه هاوارد، شهر واشینگتن دی.سی را آغاز کرد. وی در زمان تحصیل، با مراجعه به کتابخانه کنگره آمریکا، به دانش خود در زمینههای فلسفه و روانشناسی افزود. در سال ۱۳۴۳ دانش آموخته این رشته شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعهشناسی ادامه داد.
بازگشت کامران دیبا به ایران
در سال ۱۳۴۵ به تهران بازگشت اما برخلاف تصور اولیه، محیط فرهنگی ایران را برای تفکرات و ایدههای نوگرای خود مناسب نمیبیند.
«وقتی رسیدم تهران با یک محیط بسته روبه رو شدم، یک جامعه سنتی جاافتاده و بلکه از بعضی جهات عقب افتاده»
حتی ارتباط نزدیک خویشاوندی با فرح پهلوی نیز راهگشای تحقق ایدههای او در جامعه آن دوران ایران نبود. او یک سال بعد، رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور «DAZ» شد.
«DAZ»در ایران پروژههای بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوری که در سال ۱۹۷۷، صدوپنجاه پرسنل داشت.
وی به سنتهای بومی و هم چنین نیازهای جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقهمند بود.
یکی از مراکز هنری که طی چندسال اخیر خیلی مورد توجه و بازدید واقع شده و به مرور به کاربری اصلی خود نزدیک شده است، موزه هنرهای معاصر تهران میباشد که بخش عظیمی از جذابیت آن، به بنای ماندگار آن مرتبط است.
کامران دیبا به عنوان مشاور و برنامهریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت میکرد همکاری داشت.
کامران دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود.
ویژگیهای مشترک در طرحهای کامران دیبا
- حفظ سکوت وسکون و وقار در تمام کارهایش
- تاکید بر محورها در طرحهای معماری و شهرسازی
- شکست پی در پی مسیرها و محورهای بصری
- توجه به جزئیات و آرایش سطوح
- مونتاژ احجام نسبتا ساده که در آنها شکاف بازشوها و حجم قابل توجه ستونها
- استفاده از آثار هنری حجمی در طراحی فضاهای شهری و محوطه سازی و باغسازی
- گرایش مسلط به درآمیختگی (معماری ایرانی با معماری مدرن)
گرایشهای فکری و نظری کامران دیبا
- علاقهی او به وجوه اجتماعی معماری یا به تعبیر خود او (معماری انسانی)
- علاقه و احترام به سنتهای بومی و الگوهای ساختاری و همچنین نیازهای جامعه شهری مدرن برای رسیدن به آسایش
- عدم تصرف محیط برای ایجاد مکان
- در آمیختگی کارهای او با محیط اطراف خود که باعث شده است که کارهایش در عین بدیع بودن غریب و بیگانه نباشد.
- بهره گیری از الگوهای معماری ایران به شیوه های اصیل و منحصر به فرد در کارهایش
اعتقاد و علاقه دیبا
کارهای دیبا در دوره ی ۱۲ سالهی فعالیتش در ایران نمایانگر علاقهی خاص او به وجوه اجتماعی معماری یا به تعبیر خود او «معماری انسانی» است.
منظور او از معماری انسانی کار متعهد و سودمند برای جامعه و مردم بود.
علاقهی بسیار او به طراحی شهری، شهرسازی و باغسازی نیز از همین گرایش فکری سرچشمه گرفته است.
در واقع، او تمایلی به طراحی بناهای خصوصی نداشت ( تنها کار خصوصی او طراحی منزل شخصی دوستش پرویز تناولی پیکره تراش بود) و تمامی توجهش به طراحی ساختمانهای عمومی و فرهنگی عام المنفعه و مسکن انبوه معطوف بود که در اغلب آنها نقش ایدهساز و برنامهریز را هم به عهده داشت.
کامران دیبا میگوید:
دلم نمیخواست برای طبقات بالا ویلا طراحی کنم.
در آن هنگام اعتقاد داشتم که معماری، به خصوص در ایران، عملاً فقط در خدمت طبقه بورژوا و دولتمندان جامعه است و از طریق شهرسازی بهتر میتوان در جهت برآورد نیازهای جامعه گام برداشت.
به همین دلیل بود که پس از اتمام تحصیل در رشته معماری، فوقلیسانس جامعهشناسی گرفتم و در طراحی شهرک کلمبیا (بین واشنگتن و بالتیمور) مشارکت کردم.
کارم را در ایران با تأسیس دفتری با عنوان «موسسهی شهرسازی و تهیه طرحهای اجتماعی» آغاز کردم که خیلیها در ابتدا فکر میکردند یک موسسه دولتی است.
اما خیلی زود فهمیدم که دستیافتن به پروژههای مورد علاقهام چندان آسان نیست.
کامران دیبا در مورد سنت در معماری چنین میگوید:
اگر ما بخواهیم فقط در مورد سنت صحبت کنیم، این بحث غیر کالبدی است و اصلا معماری نیست؛
پس منظور جنبههای سنتی میباشد که مربوط میشود به یک واکنش بین سنت و محیط کالبدی.
ما راجع به تاثیر این واکنش با معماری صحبت خواهیم کرد که آیا میتوانیم با جبر و زور، سنتها را مدرن کنیم و یا آنها را از بین ببریم؟
آیا کارهایی که در این زمینه کردند موفق بوده یا اینکه این سنتها هنوز زندهاند و ما باید آنها را در معماری رعایت کنیم؟
واقعیت این است که سنت به صورت یک فکر اجتماعی نقش موثری را بازی میکند و این غیر قابل انکار است.
حالا سنتها بعضی به صورت “آگاه” و بعضی عوامل ناشی از سنت هستند که بصورت “ناآگاه ” هستند.
اصلا اگر سنت را زیر پا بگذاریم، عکس العمل انسانی صد در صد منفی خواهد بود.
بطور مثال اگر کسی احتیاج داشته باشد که در منزلش یک اطاق پذیرایی داشته باشد
و اگر ما به او اطاق پذیرایی ندهیم، آن اطاقی که برای خودش گذاشتهایم را اطاق مهمان میکند و خودش در راهرو زندگی میکند.
یعنی زندگیاش را در راهرو میگذراند.
پس عملا سنتها و عادات هستند که باعث میشود یک ایرانی شب تابستان بنشیند در حیاطش و اگر ما بخواهیم این را از او بگیریم، ممکن است دور حیاطش حصیر بچسباند که باز بتواند آنجا بنشیند.
پس نتیجه میگیریم که اقداماتی که با سنت تناقض دارد ممکن است یک عکس العمل منفی و یا شورش رقیق به وجود آورد.
اثر بعضی سنتها به صورت “ناآگاه ” هستند که من فکر میکنم تا اندازهای مهمتر باشند.
به خاطر اینکه دلیل ناراحتی مشخص نیست و این عامل به صورت یک مرحله ناآگاهی میباشد که در رفتار و عمل مردم تاثیر میگذارد.
این را نمیشود زود ارتباط به موضوع بخصوصی داد.
مثلا یکی از محیطی بدش میآید ولی دلیلش را نمیداند و یا در یک عمارتی نمیخواهد برود.
پس سنت خیلی مهم است و اگر منظور ما بوجود آوردن یک معماری انسانی باشد باید انسانها و خواستههایشان را در نظر بگیریم، حتی خواستههایی که روشن نیستند و “ناآگاه” هستند و اگر رفتار و خواستههای افراد را در نظر نگیریم عملا نمیتوانیم معماری انسانی بوجود آوریم.
آثار برجسته کامران دیبا
پیش از انقلاب ۱۳۵۷
پارک شفق
نخستین کار وی معماری پارک شفق در محله یوسفآباد تهران بود.
فرهنگسرای شفق، نخستین فرهنگسرای ایران است.
زیرا نخستین باری بود که مجموعهای با امکان انجام چند فعالیت فرهنگی، در کنار یکدیگر قرار میگرفتند.
طراحی مسیرهای این پارک به گونهای است که ادامه مسیرهای پیاده رو از کوچههای اطراف آن است؛ بنابراین، افراد پیاده در هنگام تردد، از میان آن عبور میکنند.
گودی که امروزه در آن وسایل بازی کودکان است، تا پیش از ساخت بوستان، گودال دفع زباله بوده است.
همچنین پایه پلهای این پارک بر اساس معماری پلهای اصفهان و نرده راهروهای روی این پلها بر اساس نردههای جایگاه سالن تئاتر ساخته شدند.
موزه هنرهای معاصر تهران
نمای کلی موزه هنرهای معاصر تهران در گوشه غربی پارک فرح (بوستان لاله کنونی) در سالهای نخست گشایش.
موزه هنرهای معاصر تهران در ضلع باختری بوستان لاله تهران قرار دارد.
بخشی از هزینه ساخت ساختمان و خرید آثار بینالمللی این موزه، مستقیماً از سوی شرکت ملی نفت ایران تأمین شده است.
هدف کامران دیبا از ساخت این موزه را «جمعآوری هنر زمان و در دسترس عموم قرار دادن» آن میداند.
ابعاد این موزه (با مساحت تقریبی ۲۰۰۰ مترمربع) برای جمعآوری آثار هنری در ایران، طراحی شده است.
معماری این بنا، بازتاب ایدههای روشنفکری و هنری آن دوران، یعنی تلاش برای ایجاد دوستی میان سنت و نوگرایی و همچنین معماری ایرانی و غربی است.
سقفهای نیم هلالی موزه یادآور بادگیرهای سنتی ایران است. وی مؤسس و نخستین مدیر موزه بود.
کریم امامی، مهدی کوثر و داریوش مهرجویی اعضای هیئت مدیره موزه هنرهای معاصر تهران بودند.
گالریهای این مجموعه، گرد محور یک فضای مرکزی مانند موزه گوگنهایم نیویورک بر روی یکدیگر قرار گرفتهاند.
دلیل پایان یافتن راهروی گالری به زیرزمین ساختمان در این است که انتهای راهروی این زیرزمین به فضای داخلی بوستان لاله ادامه پیدا میکند.
حوض آب طولانی کنار گالری، اشاره به وجود حوض آب در خانههای ایرانی دارد.
همچنین این حوض بی آنکه مانع دیداری ایجاد کند، مانع از ورود افراد به ساختمان میشود.
حوض روغن وسط گالری (ساخت هنرمند نوریوکی هاراگوچی) نیز نشانی از حوض آب در وسط خانههای ایرانی است.
مجموعه آثار موجود در این گالری، یکی از نفیسترین مجموعههای هنری هنر نوگرا و هنر معاصر جهان در خارج از اروپا و آمریکای شمالی است.
باغ موزه، بر اساس ویژگیهای باغ ایرانی ساخته شده.
آن مجسمههایی از هنرمندان شناخته شده سده بیستم میلادی به چشم میخورند.
مانند: رنه ماگریت، آرنالدو پومودورو، ادوآردو چیلیدا، هنری مور، ماکس ارنست، ماکس بیل، آلبرتو جاکومتی و پرویز تناولی
فرهنگ سرای نیاوران
ساخت فرهنگ سرای نیاوران همزمان با ساخت موزه هنرهای معاصر تهران انجام شد.
این دو اثر، فرم و کاربرد زیادی با یکدیگر دارند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، بدون موافقت کامران دیبا، تغییراتی در ساختمان این فرهنگسرا ایجاد شد.
این بنا از لحاظ اقلیم در موقعیت معتدل کوهستانی است و به علت وجود بادهای شمالی، معماری فرهنگسرا به صورت شرق و غرب طراحی شده است.
نورگیری این بنا از چهار طرف صورت میگیرد.
گرچه ساختمان فرهنگ سرای نیاوران به صورت قسمتهای مجزا طراحی شده و بعد در کنار هم قرار گرفته اما با بدعتهای خاص طراح ارتباطی صحیح و جستجوگر میان دو ساختمان بوجود آمده است.
ساختمان این بنا با بتون مسلح اجرا شده است.
طراح با ترکیبی میان بافت (بتون و سنگ)، فرم (سازه هندسی)، و نسبت توانسته ساختار جدی از معماری سنتی و مدرن خلق نماید.
سردر ورودی این بنا به صورت متقارن ایجاد شده به عنوان پیش ورودی برای دسترسی به در اصلی فرهنگسرا، این سردر برگرفته از ساختار هشتی در معماری سنتی است.
حیاط مرکزی یکی دیگر از نمودهای سنتی است که در این بنا استفاده شده است، این قسمت دارای آب نما و باغچه است و درهای اصلی ساختمان به آن باز میشود.
مسجد موزه فرش ایران
مسجد موزه فرش ایران یکی از شاخصترین نمونههای مینیمالیسم و پیوند میان سنت و نوگرایی است.
مسجد دانشگاه جندیشاپور
طراحی مسجد دانشگاه جندیشاپور (که پس از انقلاب نام آن به «دانشگاه شهید چمران اهواز» تغییر یافت) نیز به عهده کامران دیبا بوده است.
شهر جدید شوشتر
پروژه نیمه تمام «شهر جدید شوشتر» (۱۳۵۳–۱۳۵۹) در نزدیکی شهر قدیمی شوشتر خوزستان که وی معمار و برنامهریز آن بود
بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونههای ساختمانی سنتی اسلامی است.
وی این شیوه را جایگزین طراحی بر اساس الگوهای غربی (که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود) نمود.
این شهر با تراکم افقی و ظرفیت جمعیتی بیش بر ۳۰٬۰۰۰ نفر برای طبقه کارگر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد.
چهار راهها، میادین عمومی و محلههای کوچک در اطراف آن شکل میگرفتند و وجود باغها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت میکرد.
به خاطر بهرهگیری از معماری اسلامی، در سال ۱۳۶۵ جایزه معماری آقاخان به کامران دیبا تعلق گرفت.
در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم، که به مناسبت فرارسیدن سال ۲۰۰۰ میلادی در لسآنجلس برگزار شد به عنوان طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان به نمایش گذاشته شد.
فعالیت پس از انقلاب
حضور کامران دیبا در ایران در سال ۱۳۵۷ به دلیل اوجگیری اعتراضات انقلابی و توقف پروژههای عمرانی در ایران، پایان یافت.
و او تصمیم گرفت که برای مدتی از ایران خارج شود.
در صورتی که این مسافرت به ترک همیشگی ایران و زندگی در اسپانیا و فرانسه انجامید و دیگر به ایران بازنگشت.
پروژههای خارج از ایران وی شامل طرحهای خانهسازی در ایالت ویرجینیا و طرح توسعه هتلها در اسپانیاست.
فعالیتهای فرهنگی کامران دیبا
- شرکت در نمایشگاه نقاشی دوسالانه ونیز (۱۳۴۰)
- شرکت در نمایشگاه نقاشی دوسالانه پاریس (۱۳۴۲)
- برپایی نمایشگاه نقاشی در گالری رئالیته آمریکا (۱۳۴۱)
- شرکت در دومین کنگره معماری ایران (۱۳۵۱)
- بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داض (۱۳۴۶)
- شرکت در مسابقه جایزه معماری آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معماری شهرک شوشتر (۱۳۶۵)
طرحهای اجرا شده کامران دیبا
- پارک و فرهنگ سرای شفق
- موزه هنرهای معاصر تهران
- دفتر مخصوص ملکه ایران
- پارک و فرهنگ سرای نیاوران
- منزل مسکونی (موزه) پرویز تناولی
- نمازخانه جنب موزه فرش
- مسجد جندیشاپور
- شهرک شوشتر
- موزه فرش تهران
- استراحتگاه ساحلى كاركنان شركت نفت محمود آباد
- ویلای «پیرونه» (اسپانیا)
- ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا)
جوایز
جایزه معماری آقاخان ، برای پروژه شهر جدید شوشتر
طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم در جشن سال ۲۰۰۰ در لسآنجلس، برای پروژه شهر جدید شوشتر
مروری بر آثار کامران دیبا
ویدئوی گفتگو با کامران دیبا
آدرس مطلب
داشبورد
سطح و نقش شما بعد از ثبت نام در سایت قابل مشاهده خواهد بود.
متأسفیم، اما شما به این بخش از محتوا دسترسی ندارید