مگامنو

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

طراحی روانشناسانه | Psychological Design

طراحی روانشناسانه (Psychological design) برای رسیدن به یک طرح خوب ما  لازمه بتونیم مخاطبین هدفمون رو روانشناسی کنیم تا بتونیم تجربه کاربری خوبی بهشون ارائه بدیم،
طراحی روانشناسانه ترکیبی از قواعد طراحی ، واکنش‌ و رفتار‌های انسان‌ها است؛
 ما برای انسان‌ها طراحی می‌کنیم، پس چرا از شناخت بیشتر نسبت به اون‌ها بهره نبرید؟! 

طراحی روانشناسانه

جعبه خدمات:

دوســت عزیــز ســلام،
 شما اولین بار است که به مدرسه دیزاین مراجعه می‌کنید و هنوز وارد اکانت کاربری خود نشده اید؛ مطالب این سایت برای کاربران ناشناس ناقص نمایش داده می‌شوند؛

در این سلسه مقالات که شما در حال حاضر اواسط اون هستید ما داریم با روند و اصول دیزایـن و مدیریت یک محصـول و یا همون مسیر دیزاینــر شدن آشنا می‌شیم، برای درک بهتر مفاهیم و قرار گرفتن در بهینه ترین مسیر  توصیه می‌شه از اولین‌قدم ایـن مسـیر با ما همراه بشید، چون لازمه حتما یک سری پیش نیاز هارو بـدونیـد تا مطالب براتون قابل هضم باشه؛ از طریق لینک زیر می‌تونی بری نقشه راه رو ببینی و از اولین قدم این مسیر با ما هم‌قدم بشی.

  • توضیح روانشناسی
  • انواع روانشناسی
  • مکتب های روانشناسی
  • کاربردهای روانشناسی
  • روانشناسی و دیزاین
  • جمــع‌بندی

(برای پرش به موضوع کلیک کنید)

موقعیت شما در حال حاضر:

تا بحال فکر کردید چرا تم رنگی اتاق جراحی بیمارستان و پزشک ها سبز رنگ هست؟ یا چرا توی مهد کودک ها از رنگ های پاستیلی استفاده می‌شه؟

طراحی  محصول، از قدیم رابطه دیرینه‌ای با روانشناسی اجتماعی، رفتاری و شناختی داشته است،  مثلا علم روانشناسی به ما یاد میده، چیزی که انسان‌ها را به حرکت می‌اندازد انگیزه‌ و رقابت است!  اگر چیزی که می‌خواهیم را ساده و مثل آب خوردن به دست بیاوریم، آن وقت راضی نیستیم. ما دوست داریم کار چالش داشته باشد، و از جایزه هم خوشمان می‌آید. کمتر کسی رو به دور از این قاعده پیدا میکنید!

با نگاهی به هرم سلسله‌مراتبی نیازهای مازلو (Maslow) متوجه میشیم درست بالای نیازهای پایه ما، نیازهای روحی و روانی‌مان نشسته‌اند. این نیازها هستند که باعث می‌شوند ما میل به چیزهای مختلف اشتیاق داشته باشیم، با هم همکاری کنیم، رقیب هم شویم، بسازیم، و نابود کنیم.

روانشناسی مطالعه ذهن و رفتار است که شامل تأثیرات زیست شناختی، فشارهای اجتماعی و عوامل محیطی است که بر چگونگی تفکر، عملکرد و حس افراد تاثیر می گذارد. با استفاده از علم روانشناسی، روانپزشکان (متخصص اعصاب و روان) و روانشناسان به معالجه اختلالات روانی و شناخت روان انسان ها مشغول اند.
به دست آوردن درک غنی تر و عمیق تر از روانشناسی می تواند به افراد کند تا بینشی نسبت به اعمال خود و نیز درک بهتری از دیگران دست پیدا کنند.

روانشناسی در ابتدا هم از فلسفه و هم از زیست شناسی به وجود آمد. مباحث مربوط به این دو موضوع به زمان متفکران پیشین یونانی، از جمله ارسطو و سقراط بر می گردد.

کلمه “روانشناسی” خود از واژه یونانی psyche روان گرفته شده است که در معنای واقعی کلمه به معنی “زندگی” یا “جان” است. معانی مشتق شده از کلمه شامل “روح” یا “خود” است.

ظهور روانشناسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی جداگانه و مستقل هنگامی به وجود آمد که Wilhelm Wundt اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در سال ۱۸۷۹ در لایپزیگ (Leipzig)، آلمان تأسیس کرد.

در طول تاریخ روانشناسی، مکاتب فکری مختلفی برای توضیح ذهن و رفتار انسان شکل گرفته اند. در برخی موارد، بعضی از مکاتب فکری برای مدتی بر رشته روانشناسی تسلط یافتند.

انواع روانشناسی

رشته ای وسیع و متنوعی است و شامل مطالعه اندیشه، رفتار، پیشرفت، شخصیت، احساسات، انگیزه و موارد دیگر می شود. در نتیجه، بعضی از شاخه های تخصصی و فرعی مختلفی پدیدار شده است. در زیر بعضی از زمینه های اصلی تحقیق و کاربرد رشته فوق آمده است:

روانشناسی بالینی: ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات روانی را عهده دار است.

روانشناسی شناختی: به مطالعه فرایندهای فکری انسان اعم از توجه، درک، حافظه، تصمیم گیری، حل مسئله و کسب زبان می پردازد.

روانشناسی رشد: به بررسی رشد و پیشرفت انسان در طول زندگی پرداخته. این شاخه از روانشناسی فقط به تغییرات جسمی نمی پردازد بلکه شامل توانایی های شناختی فرد، اخلاق و رفتار، عملکرد اجتماعی فرد، هویت و سایر زمینه های زندگی است.

روانشناسی صنعتی و سازمانی: حوزه ای در روانشناسی است که از تحقیقات روانشناختی برای افزایش عملکرد کاری و انتخاب کارمندان استفاده می کند.

روانشناسی اجتماعی: بر رفتار گروهی افرد، تأثیرات اجتماعی بر رفتار فرد، نگرش ها و پیش داوری، ادراک اجتماعی، انطباق، پرخاشگری و مباحث مرتبط تمرکز دارد.

روانشناسی سیاسی: علمی نوپاست این شاخه رفتار سیاسی، سیاستمداران و سیاست را از منظر روانشناسی ارزیابی می کند.

روانشناسی دین: مجموعه ای از روی آورد های دینی را از منظر روانشناسی مورد مطالعه قرار می دهد.

روانشناسی تربیتی: این شاخه نحوه ی یادگیری افراد، روند آموزش، تفاوت های فردی در یادگیری و … را مورد مطالعه قرار می دهد.

روانشناسی خانواده: مطالعه این شاخه در زمینه مشکلات و معضلات در خانواده و روابط خانواده و تاثیرات آن ها بر روی یکدیگر می پردازد.

مکتب های روانشناسی

ساختارگرایی: ساختارگرایی وونت و تیچنر جز اولین مکاتب فکری بوده است. هدف از این رویکرد تحلیل ساختار های ذهنی فرد می باشد.

کارکردگرایی: روانشناس و فیلسوف ویلیام جیمز با مکتبی از اندیشه، معروف به کارکرد گرایی علاقمند شد. هدف این رویکرد بررسی این مسئله است که ذهن چگونه کار می کند که جاندار موفق به انطباق و سازگاری با محیط و عمل در آن می شود. این مکتب روانشناسی را دانش تجربه ی هشیار به شمار می آورد.

رفتارگرایی: واتسون بنیانگذار رفتارگرایی می باشد. وی معتقد بود که تقریبا همه ی رفتار ها حاصل شرطی شدن است و محیط از راه تقویت عادت های خاص رفتار را شکل می دهد. به طور کلی این مکتب از نگاه به تأثیرات درونی بر رفتار دور شد و در پی آن بود که به مطالعه رفتارهای قابل مشاهده بپردازد.

گشتالت گرایی: گشتالت واژه ای آلمانی است به معنای شکل یا شکل بندی و به مکتب ورتایمر، کافکا و کهلر اطلاق می گردد. روانشناسان در این مکتب عمدتا به مبحث ادراک توجه داشتند و معتقد بودند که تجربه های ادراکی مبتنی بر طرح هایی هستند که محرک ها و سازمان تجربه آن ها را تشکیل می دهند. آن ها به ادراک حرکت، نحوه ی ارزیابی اندازه و نمود رنگ ها تحت تاثیر روشنایی توجه داشنتد. در نتیجه نیز به تفسیر هایی ادراک مدار در مباحث یادگیری، حافظه و حل مسئله گرایش پیدا کردند.

روانکاوی: مدتی نگذشت که مکاتب فکری نخستین جای خود را به بعضی رویکرد های غالب و تأثیرگذار در روانشناسی دادند. روانکاوی زیگموند فروید تمرکز ویژه ای بر چگونگی تأثیر ذهن ناخودآگاه بر روی رفتار انسان دارد. به طور کلی هسته ی اصلی نظریه وی مفهوم ناهشیار است که شامل: افکار، نگرش ها، تکانه ها، امیال، انگیزه ها و هیجان هایی است که فرد از وجودشان آگاهی ندارد.

انسان گرایی: با گذشت زمان رویکرد انسان گرایی بر اهمیت رشد فردی و خودشناسی تمرکز کرد.

شناختی: تا دهه 1960 و 1970، انقلاب شناختی باعث شروع تحقیقات در مورد فرآیندهای ذهنی درونی. اعم از: تفکر، تصمیم گیری، توسعه زبان و حافظه شد.

 با وجود این که مکتب های فکری ذکر شده گاهی به عنوان نیروهای رقیب شمرده می شوند، اما همه دیدگاه ها در درک ما از این رشته نقش داشته اند.

کاربردهای روانشناسی

بارز ترین کاربرد آن در زمینه سلامت روان است که روانشناسان از اصول، تحقیقات و یافته های بالینی برای کمک به بیمار در مدیریت و غلبه بر علائم پریشانی روانی و اختلال روانی استفاده می کنند. برخی از کاربرد های آن عبارتند از:

  • تدوین برنامه های آموزشی
  • ارگونومی (علم تلفیق کار و شرایط کار با ویژگی ها و نیاز های انسان)
  • اطلاع رسانی در مورد سیاست های عمومی
  • درمان اختلالات روانی
  • افزایش عملکرد فرد
  • سلامتی و رفاه شخصیت
  • تحقیقات روانشناسی
  • کمک به خود
  • طراحی برنامه های اجتماعی
  • درک مباحث رشد کودک

گنجاندن همه کارهایی که در این رشته انجام می گیرد فقط در یک تعریف مختصر دشوار است. اما مباحثی از قبیل پیشرفت، شخصیت، افکار، احساسات، عواطف، انگیزه ها و رفتارهای اجتماعی فقط بخشی از چیزی که این رشته در پی فهم، پیش بینی و توضیح دارد را نشان می دهد.

روانشناسی و دیزاین

این محتوا فقط برای کاربران وارد شده است.لطفا برای مشاهده این مطلب وارد شوید.

 

طراحی محصول و روانشناسی

طراحی همیشه درباره ی مردم و مسائل مربوط به آنها بوده است و همینطور نیز خواهد ماند. اینکه یک طراح بداند که هم نوع های خود به چه صورت فکر می کنند، اولین قدم خلق کردن طراحی بخصوصی برای مردم است.
از نکات باالا استفاده کنید و با مطالعه ی بیشتر درباره ی روانشناسی جدا از پیشرفت در کار خود، خودتان و روانتان را نیز بهتر بشناسید.

درصـد پیشـرفت شما در این مسیـر:
مسیر دیزاینر 8%

دوستش داشتید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *