توییتر: مدیومی که رئیسجمهورا هم ازش حساب میبرن
🎬 پرده اول: پیام ۱۴۰ کارکتری
سال ۲۰۰۶ یه استارتاپ ساده به اسم Twitter شکل گرفت، با ایدهای سادهتر: هر کسی بتونه هر چیزی رو در لحظه، با فقط ۱۴۰ کاراکتر به اشتراک بذاره.
صداش، بیفیلتر بود. هم برای دختر دبیرستانی، هم برنامهنویس گمنام، هم روزنامهنگار منتقد.
این مدیوم کوچیک، قدرت پخش افکار لحظهای رو دموکراتیک کرد.
انگار هر گوشی یه میکروفن شده بود. یه انقلابِ بیسروصدا.

پرده دوم: قدرت در مشت، دنیا در انگشت
تو سالهای بعد، توییتر از یه پلتفرم اجتماعی تبدیل شد به یه میدان نبرد ایدهها.
اونجا بود که رئیسجمهورها شروع کردن به توییتزدن.
خبرنگارها از اونجا نقل قول میکردن.
جنبشها از دل همون ۱۴۰ کاراکتر شعله میکشیدن.
وقتی ترامپ صبحها با توییت بیدار میشد و بازارهای مالی میلرزیدن، دنیا فهمید که توییتر فقط یه اپ نیست: یه کانال ارتباطی بیواسطه با جهان شده بود.
توییتر تبدیل شد به عرصهی نبرد روایتها؛ جایی که هر کنش سیاسی باید با عصبانیتها و تحسینها سنجیده شود. توییتر با زمین بازی نامتقارن برای قدرتمندان و شهروندان عادی – یک دکمهی «فراخوان به اقدام» در یک سو و قابلیت «مسدودسازی» و «سایهاندازی» در سوی دیگر – تعادل قدرت را بههم ریخت.
توئیتها مثل گلوله، مثل فریاد، مثل جرقه در باروت عمل میکردن.
کلمات کم بودن، ولی اثر زیاد.
پرده سوم: فیلترهای ترکخورده
اما این قدرت بیقید، شروع کرد به آسیب زدن.
افراطگرایی، کمپینهای نفرت، دخالت در انتخابات، لشکرکشی فیکنیوزها، و بالاخره:
سکوت داوطلبانه یا اجباری بسیاری از کاربران.
و درنهایت، توییتر یکی از بنیانگذارانش (جک دورسی) رو از دست داد و توسط یکی دیگه از متمولترین مغزهای دنیای مدرن بلعیده شد: ایلان ماسک.
ماسک توییتر رو خرید، تغییرش داد، برندشو عوض کرد (X)، قوانین رو بازنویسی کرد، و خیلیها گفتن:
“اون چیزی که ما بهش میگفتیم توییتر، دیگه وجود نداره.”

پرده چهارم: آیندهی شفاف یا تار؟
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید.
ورود یا عضویت | خرید یا تمدید اشتراک
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.