ویکتور پاپانک | Victor Papanek
ویکتور پاپانک | Victor Papanek
ویکتور پاپانک طراح محصول در سال ۱۹۲۵ در شهر وین متولد شد و پس از اقامت کوتاهی درانگلیس در سال ۱۹۳۹ به آمریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۹۴۶ به عنوان شهروند آمریکا پذیرفته شد. وی از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۸ به تحصیل رشته طراحی صنعتی و معماری در (Cooper Union) نیویورک و بعد در رشته مکانیک در انستیتو تکنولوژی ماساچوست (Massachusetts Institute Of Technology یا( MIT مشغول شد. وی سپس به تحقیقاتی در زمینه های مردم شناسی، روان شناسی و بیولوژی پرداخت.
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. بخشی از محتوا مختص اعضاء و مشترکین میباشد.
خرید یا تمدید اشتراک | ورود یا عضویت
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. بخشی از محتوا مختص اعضاء و مشترکین میباشد.
خرید یا تمدید اشتراک | ورود یا عضویت
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.
متن گفت و گو مصطفی میرفندرسکی با ویکتور پاپانک
پاپانک به مدت سی سال با سازمان بهداشت جهانی یونسکو و یونیدو همکاری داشته و هنوز در زمره ی مراجع اصلی تئوری طراحی صنعتی به شمار میرود. او در حال حاضر، به نوشتن و تدریس در دانشگاه تگزاس مشغول است.
ویکتور پاپانک (Victor Papanek) برای طراحان صنعتی ایران نامی آشناست. این آشنایی بیشتر به خاطر کتاب معروفش،
طراحی برای جهان واقعی (Design For The Real World)به وجود آمده که گرچه بیش از بیست سال از انتشار آن میگذرد، ولی هنوز اعتبار و جذابیت خود را برای خواننده حفظ کرده است. اگر بتوان گرایشهای تئوریک طراحی صنعتی را به شرح زیر به سه بخش تقسیم بندی کرد، بی تردید می توان «ویکتور پاپانک» را به عنوان یکی از معروفترین پیروان گرایش سوم و شاید هم بنیانگذار آن دانست. این گرایشها عبارتند از : اول – گرایشی که بر ایجاد و تأمین تقاضای خرید کالا در سیستم سوداگرانه تأکید دارد و آمریکاییها و ژاپنیها مشخصترین پرچم داران آن هستند. دوم – گرایشی که به تشخیص نیازها و تقاضاهای جوامع کشورهای پیشرفتهی صنعتی و یافتن راه حلهای منطقی متناسب با مسائل زیست محیطی، اقتصادی و رفاهی – اجتماعی آنان میپردازد؛ معروفترین پیروان این گرایش، کشورهای اسکاندیناوی هستند. سوم – گرایشی که به کل جهان ، اعم از جوامع پیشرفته و جوامع عقب مانده ، به عنوان یک مجموعهی به هم پیوسته مینگرد. در این نگرش، طراح به مثابهی عنصری است که توان ایجاد تعادل در بین اجزای به هم پیوستهی جهان را دارد و مسؤولیتی تاریخی برای رفع معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این جهان، با تکیه بر دانش و قابلیتهای خلاقهاش، برعهدهی اوست. کارنامهی پاپانک که گسترهی وسیعی از نوشتن ، گفتن و عمل را در دوره ای طولانی در نقاط مختلف دنیا و سازمانهای بین المللی به ویژه سازمان ملل دربرمیگیرد، حاکی از تعهد وی به نگرش سوم و نتایج مثبت و تاثیرات تفکرات او در جهان پیرامون ماست . تابستان امسال (۱۳۷۲) که برای شرکت در کنگره ی دوسالانهی ICSID در شهر «گلاسکو» اسکاتلند حضور داشتم، از پیش مطلع شده بودم که ایشان نیز به عنوان سخنران در کنگرهی مزبور شرکت دارد و موفق شدم از فرصت استفاده کرده، به منظور انعکاس نظریات وی در مجله ی دستاورد، مصاحبهی کوتاهی با او انجام دهم. در حین گفت وگو دائماً علاقهمندان وی برای آشنایی با او به ما نزدیک شده، صحبت را قطع میکردند. به همین دلیل مطالب زیر را نمیتوان یک مصاحبهی رسمی نامید. برگ سبزی است؛ تحفه ی درویش.
مصطفی میرفندرسکی: آقای پاپانک! شاید برایتان عجیب باشد، اما شما معروفترین شخصیت در بین طراحان صنعتی ایران – که البته تعدادشان زیاد نیست و از نظر سنی هم اغلب از من جوانتر هستند – میباشید. مجلهای را نیز که ملاحظه میکنید، حاصل فعالیت همانهاست که على رغم تعداد اندکشان، بسیار فعالند. من از سالها پیش، از طریق کتابتان با افکارتان آشنا بودهام و در فرصتهایی که به دست آوردهام، سعی کردهام نظریاتتان را برای نسل جدید طراحان صنعتی ایران توضیح دهم. متاسفانه سالهای زیادی است که از فعالیتهای شما بی خبر بودهام و حتی دفاتر سازمان ملل و یونسکو در ایران نتوانستهاند در یافتن نشانی شما به من کمکی کنند. آیا همکاریتان با سازمان ملل هنوز هم ادامه دارد؟
ویکتور پاپانک: از اینکه میشنوم طراحان صنعتی ایرانی با من آشنا هستند، خوشحالم. در سالهای گذشته، چند دانشجوی ایرانی داشتم که همگی جوانان فعال و باهوشی بودند و نمیدانستم که این رشته در ایران نیز وجود دارد. البته پس از فارغ التحصیل شدنشان، دیگر خبری از آنها ندارم. اما فکر نمیکنم که به ایران بازگشته باشند، چون به خاطر دارم که همگی ساکن آمریکا بودند… در مورد سازمان ملل نیز، سالهاست که همکاریام را با آنها قطع کرده ام. زیرا بخصوص در دوره ی به قدرت رسیدن جمهوریخواهان و نفوذ آنان در سازمان ملل، سازمانهایی مانند بونسکو و یونیدو دچار ضعف و فساد شدهاند و از اهداف خود به
دور افتادهاند. به همین دلیل من نیز دیگر ، همکاری با آنها را به صلاح ندانستم.
م.م: من شخصاً تصور میکردم که به خصوص در شرایط فعلی و تخفیف تنشهای سیاسی بین دو ابرقدرت، ناشی از نابودی شوروی، رسالت سازمان ملل برای حل مسائل جهانی افزایش یافته و قاعدتاً بایستی در این زمینه فعالتر شده باشد.
و.پ: متاسفانه این طور نیست و تاثیر قدرت متمرکز شدهی آمریکا، باعث ایجاد مساله شده است.
م.م: در شرایط کنونی، وضع جهان را چگونه ارزیابی میکنید و مسائل رودرروی طراحان صنعتی چه هستند؟
و. پ: مساله ی بزرگ جهان، نفعپرستی بی حد وحصر قدرتهای بزرگ و لطمهی عظیمی است که این موضوع به محیط زیست زده است. متاسفانه تسلط این ابرقدرتها بر ابزارهای ارتباط جمعی باعث شده که ابعاد فاجعه بسیار کوچکتر از آن چیزی که هست، نشان داده شود. به عنوان مثال، سال گذشته سیل عظیمی ایالات مرکزی و مجموعاً نیمی از کشور آمریکا را در خود فرو برد که میزان خسارات و تلفات به بار آمده بسیار بیشتر از تعدادی است که در سیستمهای خبری منعکس گردید. تمامی سعی دولتمردان در کوچک نشان دادن ابعاد قضبه و به خصوص سرپوش گذاشتن بر علل حادثه بود. عامل اصلی این سیل، به هم خوردن سیستم آب و هوایی نیمکره شمالی، ناشی از فعالیتهای غیرمسئولانهی کشورهای صنعتی و صدمه وارد کردن به اکوسیستم جهانی است . آمار و ارقام ، نشان دهندهی فدا شدن حقوق اساسی مردم جهان در برابر نفع پرستی عدهای کوچک ولی قدرتمند است که با ابزاری که در اختیار دارند، حقایق را وارونه جلوه میدهند و از تغییر روش خود در برخورد با حقوق دیگران، شانه خالی می کنند، فاجعهای که در کشور من رخ داد، قطعاً آخرین نخواهد بود و باید منتظر تکرار آن در سایر نقاط جهان نیز باشیم.
م.م: طراحان صنعتی به عنوان عضوی از جامعهی جهانی چه میتوانند بکنند؟
و.پ: متاسفانه بازار کسب و کار، طراحان مورد نیاز خود را خلق میکند. علی رغم اینکه در دو دههی گذشته به مسائل زیست محیطی در سطوح دانشگاهی توجه بیشتری شده است، ولی روند توسعهی صنعتی و تقسیم کار جهانی، آنان را به به دنبال خود میکشاند و طراحان جوان، برای کسب درآمد بیشتر، مسوولیتهای خود را برای ارتقاء کیفیات زندگی مردم فراموش میکنند و معمولا امکان اعمال نظریات تعیین کننده نیز به آنان داده نمیشود.
م.م: شما که تجربهای طولانی در کار و آموزش طراحان صنعتی کشورهای در حال توسعه داشتهاید، در مورد طراحان کشور من (ایران) که در شرایط خاص سیاسی و اجتماعی، زندگی، تحصیل و کار میکنند چه نظری دارید؟
و.پ: متاسفانه من آنچنان گرفتار بودهام که از اتفاقات روی داده در کشور شما در سالیان گذشته، بی اطلاعم و از اسلام هم چیز زیادی نمیدانم، ولی در همان حدِ دانش خویش تصور میکنم که شما از یک فرصت استثنایی در مقایسه با طراحان کشورهای دیگر -برخوردار هستید.
م.م: چگونه؟
و. پ: تا آنجا که میدانم، تفکر اسلامی دارای ارزشهای منحصر به فردی است. یکی از مهمترین این ارزشها، بخشش است. بخشش خصوصیتی است که میتواند انسان را قادر به گذشت سازد و در شرایطی که معیارهای اخلاقی و سایر ادیان بزرگ، هر روز در مقابل ضدارزشهای مادی ضعیفتر میشوند و طراحان نیز به تبع آن، جز به نفع شخصی نمیاندیشند، این فرصت کمیاب وجود دارد که طراحان ایرانی با برخورداری از نیروی بخشش و گذشتن از حرص و آز حاکم بر این حرفه، به مسائل جامعهی خود با دیدی جامع بنگرند و راه حل مناسب را بیابند. میدانم که در پیاده شدن یک جامعهی ایده آل مبتنی بر ارزشهای اسلامی، مشکلات زیادی بروز میکند. ولی طراحان جوان شما این شانس را دارند که همچنان که از نیروی اخلاقی این تفکر بهره میگیرند، در حفظ این ارزشها به طور واقعی و ملموسی موفق شوند و نتایج مادی کار خود را نیز مشاهده کنند.
م.م: شما اکنون به چه فعالیتی مشغولید؟
و.پ: اکنون بیشتر به آموزش و تدریس میپردازم و دربارهی کتاب جدیدم نیز در حال کار کردن هستم. در این کتاب به مسالهی محیط زیست ، بیشتر توجه شده است. فکر میکنم که سنم اجازهی فعالیتهایی به وسعت گذشته را نمیدهد.
م.م: آقای پاپانک! از اینکه وقتتان را به من دادید متشکرم. آیا میتوانم امیدوار باشم که این گفت و گو در آینده نیز ادامه پیدا کند و یک رشتهی ارتباطی بین من و سایر طراحان ایرانی با شما آن هم در دنیایی که خود، به خوبی از مشکلاتش در ارتباط باما طراحان آگاه هستید به وجود بیاید؟
و. پ: البته! خوشحال میشوم که از فعالیتهای شما بیشتر مطلع شوم و فاکس منزل من همیشه آمادهی دریافت پیامهای شماست.