امیرحسین محبی | AH.Mohebbi

سخت ترین کار برای من تابه این سن این بوده که خودم و مهارت هام رو معرفی کنم، این پست شاید بتونه شروع خوبی باشه. البته اینکه خودمم هنوز نمی‌دونم در پاسخ به سوالِ شغل‌ت چیه؟ چه چند کلمه‌ای رو بذارم کنار هم که هویت من رو تعریف کنه… همیشه به طرف می‌گم اگر منظورت اینه از کجا پول در می‌آرم؟ من از توی همه جا دوست دارم پول در بیارم، فقط کافیه من رو تو راه بدن… اما اگر سوال اینه به چه کاری مشغول‌م؟ (بیزنسم‌چیه؟ (آخه می‌دونید که بیزنس از بیزی بودن میاد)) لیست‌ش به بلندای آرنج‌مه بشین تا بهت بگم…

من به معنای واقعی کلمه عاشق طراحی محصول جدید و توسعه محصولات موجود هستم. توی برخی رشته‌ها که علاقه داشتم مثل معماری، طراحی سایت، طراحی سه بعدی بیشتر عمیق شدم و توی برخی رشته ها مثل برنامه نویسی، موسیقی و نوشتن دارم سطحی تر باهاشون برخورد می‌کنم.

 یعنی وقتی دفترچه یادداشت هام یا پروژه هایی که تا به این سن اجرا کردم رو مرور میکنم، انقدر تنوع و نوآوری توشون می‌بینم که ضمن تحسین خودم، می‌گم آخه مگر می‌شه آدم این همه کار بلدباشه؟بعد اون امیرحسین متواضع درونم صداش میاد که نه بابا اینکه چیزی نیست، کلی از تو خفن تر وجود داره توی این زمینه… 

اگر بخوام خیلی مصاحبه ای و خلاصه وارد معرفی خودم بشم که باید بنویسم: “امیرحسین محبی، متولد 16/12/1372 در مشهــد در خانواده‌ای نه آنچنان مذهبی چشم به جهان گشود” اما خب ما انقلاب کردیم، سایت زدیم، بالارفتیم و پایین اومدیم تا خودمون رو خلاصه نکنیم و هرچی دلمون می خواد منتشر کنیم… از طرفی من اصولا برای کاربرهایی تولید محتوا می‌کنم که چندین صفحه متن بدون اینتر رو با حوصله و تا انتها میخونن، پس منم طولانی و با حوصله می‌نویسم اگر خسته شدید فردا ادامه شو بخونید اصلا به من چه.

اولین بار که فکر داشتن سایت در ذهنم شکل گرفت 16 سال اینام بود – البته یَــد طولایی در دنیای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی داشتم قبل ازون هم، اوایلی که با شبکه اینترنت آشنا شده بودم و با هیجان توی تمام شبکه های مجازی اکانت می‌ساختم برمی‌گرده به سال 81-82، از یاهو360 و فیسبوک وتوییتر بگیر تا نیم‌باز ُ وی‌چت ُ تامبلر! اولین وب‌لاگی هم که ساختم همون موقع‌ها توی بلاگفا بود و مطمئنم دلتون نمی‌خواد مطالبی که اونجا می‌ذاشتم رو بخونید…

کلا نوشتن و داکیومنت کردن مطالب از علاقمندی هامه و از طرفی راستش حس اینکه یک Community دنبال‌ت کنن هم همیشه واسم هیجان انگیز بوده، هیجان ازین بابت که بدونی حرفی که میزنی ممکنه روی افراد دیگه  تاثیر بذاره پس مواظب حرف هایی که از دهان‌ت خارج می‌شه باش! و این چالش اون امیرحسینِ جستجوگر و کنجکاو رو در درون من زنده می‌کرد و دوستش داشتم، و این جستجو ها من رو ارتقا می‌ده و حس خوبی ازش می‌گیرم؛ من دهه هفتادشمسی رو شروع انقلاب دیجیتال در ایران می‌دونم، روزگاری که کلی محصولات جدید تکنولوژیکی داشت بین مردم دست به دست می‌شد، از فیلم و نوار ویدئویی بگیر تا LNB و کارت های قفل شکن!

 انقلاب دیجیتال رفتار آدما رو به سرعت داشت تغییر میداد در اون زمان و من خودم رو (و طبیعتا هم نسل های خودم رو) از متولدین قرن تکنولوژی ازشون یاد میکنم، راستش من فکر می‌کنم اینترنت اومده که ما رو بی‌نیاز کنه از همه چیز، و یکی از مهم‌ترین چالش های این روزها نحوه درست استفاده کردن ازونه ، خوبه که مدیتریت‌ش کرد و خوبه که ازش به نحوه احسن استفاده کرد، پس منم خواستم سوار این موج بشم چون عاشق تکنولوژی و فناوری های جدیدم! عاشق نبوغ بشر و زیاده خواهیشم، عاشق این‌م که ایده های جدید رو ببینم، بررسی کنم و توسعه بدم… خودم رو در تیم طراحی محصولات محبوبم تصور می‌کنم و ایده هام برای بهتر شدنشون رو توی یک دک ذخیره می‌کنم. بخش تمرین توسعه سبد محصولات ازین دست ایده‌هاست.

خب… داشتم از خودم می‌گفتم رفتیم تو حاشیه… هیچ وقت نفهمیدم منظور از Biografi و خلاصه نوشتن از خود آدم چیه! من راستش اصلا نمی‌تونم خودم رو تو کلمات جا بدم (یه مدت تو بیوم نوشته بودم اینو :)))! یعنی تو دکتر یا مهندس یا … منظور عالی ترین سطح کیفی یک زمینه هم که باشی، وقتی توی این نقش فرو بری دیگه تا آخر عمرت ممکنه نتونی ازش خارج شی! اما من انقدر توی زمینه های گوناگون فعالم و دنبال تجربه های جدیدم همه‌ش که فکر می‌کنم حیفه خودم رو تویک سری چیزای محدود خلاصه کنم، توی این چند صباح عمر… و واقعا هیچ چیز دندون گیری هم تا بحال حداقل پیدا نکردم تو دنیا که بهش بچسبم؛ بعدم اصلا چه معنی داره یه تریلی لقب پشت اسم آدم، والا… ما انقلاب کردیم که این القاب از بین بره… اره خلاصه خیلی بیوگرافی خاصی نیست همینقدر بدونید یک آدم معمولی هستم، نشسته پشت یک لب‌تاپ (در حالی که کافی می‌خورم و کانتری گوش می‌دم) براتون تولیدمحتوای مفید انجام می‌دم و شما هم اگر دوستش دارید با خرید اشتراک ویژه و یا معرفی محصولات فروشگاه شتاب براش یک کار مفید انجام بدید! و در نهایت به نظر من زندگی یعنی راضی نشدن به وضع موجود و مدام سؤال پرسیدن و پا توی ناشناخته ها گذاشتن، سؤال‌ها و مسیرهایی که مدت‌هاست پدرمادر و اطرافیانمون ما رو از پرسیدن و پاگذاشتن توی اون‌ها با باورهای محدود کننده  دور کرده‌ان، توی این سایت سعی کردم نشون بدم که دیزاین چطور می‌تونه به ما در بهتر کردن زندگی کمک کنه، ازونجایی که دیزاین با مشکلات و چالش های واقعی شروع می‌شه،‌ اون‌ها را به مسئله تبدیل می‌کنه، دنبال راه‌حل‌ها می‌گرده و تلاش می‌کنه کیفیت زندگی رو ارتقا بده، پس دیزاین رو دست کم نگیرید!