مگامنو

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

زیبایی شناسی | Aesthetic

زیبایی‌شناسی (به انگلیسی: Aesthetic)
 زیبایی‌ شناسی  مفهومی در رابطه با مصرف‌کننده هنر است،
 هر انسان ادراکی از زیبایی دارد که با دیدن یک اثر هنری به دست می‌آید، زیبایی‌شناسی رابطه نزدیکی با مفهوم فلسفه هنر دارد اما متفاوت از اونه،
 زیبایی در دیدگاه ملت‌ها، فرهنگ‌ها و اقوام و افراد متفاوت به اشکال گوناگونی تعریف می‌شود؛ لذا نمی‌توان یک تعریف واحد و جهان‌شمول از آن ارائه کرد، چندین فیلسوف برجسته تاریخ از جمله بورک، کانت و هگل نظریاتی پیرامون زیبایی شناسی مطرح کرده‌اند
 در وهله اول شنیدن این جمله زیاد نامفهوم بنظر نمیاد،، اما وقتی یکم بیشتر مورد توجه قرارش می‌دیم، می‌بینیم وسط بحثای فلسفی گیر کردیم…

جعبه خدمات:

دوســت عزیــز ســلام،
 شما اولین بار است که به مدرسه دیزاین مراجعه می‌کنید و هنوز وارد اکانت کاربری خود نشده اید؛ مطالب این سایت برای کاربران ناشناس ناقص نمایش داده می‌شوند؛

در این سلسه مقالات که شما در حال حاضر اواسط اون هستید ما داریم با روند و اصول دیزایـن و مدیریت یک محصـول و یا همون مسیر دیزاینــر شدن آشنا می‌شیم، برای درک بهتر مفاهیم و قرار گرفتن در بهینه ترین مسیر  توصیه می‌شه از اولین‌قدم ایـن مسـیر با ما همراه بشید، چون لازمه حتما یک سری پیش نیاز هارو بـدونیـد تا مطالب براتون قابل هضم باشه؛ از طریق لینک زیر می‌تونی بری نقشه راه رو ببینی و از اولین قدم این مسیر با ما هم‌قدم بشی.

(برای پرش به موضوع کلیک کنید)

موقعیت شما در حال حاضر:

بله در واقع زیبایی شناسی شاخه از فلسفه اس که به ماهیت زیبایی ، سلیقه، هنر می‌پردازه ، همچنین زیبایی‌شناسی قابلیتیِ برای درکِ بهترِ ادراکات و همچنین پدیده‌های سخت مانند تندیس و پدیده‌های نرم مانند موسیقی که باعث تغییر در روحیه و نگرش فرد می‌شه اس….

سؤالی که در اینجا میخوام مطرح کنم اینه که آیا زیبایی و زیبایی شناسی مطلقِ یا نسبی؟
یعنی آیا اون چیزی که زیبا است فی  ذاته زیباست یا نه، قطع نظر از اینکه انسانی زیبایی آن را درک بکند یا درک نکنه!
 مثل خیلی چیزها که در عالم وجود داره، مثلا قله دماوند وجود دارد و مرتفع ترین قله ها در این منطقه است، خواه انسانی در عالم باشد که آنرا درک بکند یا نباشد آن فی حد ذاته برای خودش وجود داره؟
آیا زیبایی هم حقیقتی است که وجود دارد یا یک رابطه مرموزه بین فرد ادراک کننده و ادراک شده؟

تقریبا تمام افراد بشر (به غیر از معدود افرادی که دچار بیماری های خاصی هستند) از زیبایی لذّت می برند و همواره سعی می کنند تا زیبایی را در هر زمینه ای جستجو کرده و به آن دست یابند. در این میان برخی افراد به دلایلی چون مشغله کار و امور روزمره زندگی، تفکرات خاص، عدم صرف وقت و هزینه، عدم داشتن مهارت و یا پشتکار و… از جستجو و یا خلق زیبایی دست کشیده و تنها به استفاده از یافته های دیگران در این زمینه بسنده می کنند.

نقطه مقابل این افراد، گروهی هستند که بنابر احتیاجات روحی و یا تمایلات و نیازهای خاص شخصی، همواره در پی خلق زیبایی هستند.

اما آیا این قبیل افراد دارای خصوصیت منحصر به فردی هستند که توانایی خلق زیبایی را دارند؟ چه چیزی در تفکر این افراد وجود دارد که آنها را از دیگران متمایز می کند؟

در نگاه اول پاسخ به این سوال کمی مشکل می نماید اما با کمی صحبت در مورد مقوله زیبایی یا زیبایی شناسی خود به روشنی پاسخ آن را در خواهید یافت. در فرهنگ فارسی عمید، واژه “زیبا” چنین معنا شده است:زیبا – زیبنده، زیبان، نیکو، خوب، خوشنما، خوبرو. همچنین در روان شناسی واژه Aesthetics به معنای زیبایی شناختی است.

اگرچه بشر پس از سالیان سال زندگی در کره خاک طبق تجربه و تحقیق به الگوهایی (چون تناسبات، هم نشینی یا کنتراست رنگ ها، فرم ها و…) برای خلق زیبایی دست یافته است ولی هرگز هیچ انسانی نتوانسته است تعریف دقیقی از زیبایی ارائه دهد.

حتما تابحال دیدید که انسانی، شی یا انسان دیگری ( معشوقش ) در نظرش فوق العاده زیبا است، و حال آنکه یک انسان دیگر او را زیبا نمی بیند پس معلوم می شود به قول این اشخاص زیبایی حقیقت مطلقی نیست، یعنی ممکن است یک انسان در نظر انسانی در نهایت زیبایی باشد، و همان انسان در نظر انسانهای دیگر اصلا زیبایی نداشته باشه
داستان معروف مجنون همین است مجنون که در وصف لیلای خودش اینهمه شعر و غزل گفت، هارون الرشید خیال کرد لیلا لعبتی است که نظیر او در دنیا پیدا نمی شود وقتی آن لیلای بدوی وحشی را از بیابان آوردند دید یک زن عادی سیاه سوخته ای است که اصلا هیچ قابل توجه نیست

به مجنون گفت روزی عیبجوئی *** که پیدا کن به از لیلا نکویی
که لیلا گر چه در چشم تو حوری است *** به هر عضوی ز اعضایش قصوری است
چو مجنون این سخن بشنید آشفت *** در آن آشفتگی خندان شد و گفت
تو مو بینی و مجنون پیچش مو *** تو ابر و او اشارتهای ابرو..
.گر در کاسه چشمم نشینی *** بجز از خوبی لیلی نبینی

این هم خودش مسئله ای که ثابت میکنه بر خلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی، عشق می آفریند، بر عکس : عشق، زیبایی می آفرینه،
یعنی اول زیبایی وجود نداره که بعد در اثر زیبایی، عشق ایجاد بشه، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی رو خلق می کنه؛
البته این یک نظر افراطیِ نمی شود وجود زیبایی را در خارج به کلی انکار کرد
اگر هیچ سنجه ای برای تشخیص زیباتر نیست، پس مثلا یک دیزاینر، یک آرتیست چطوری داره تصمیم میگیره؟  بنظرم من یکسری قرارداد ها به مرور زمان به وجود اومده که چه چیزهایی زیباس و چه چیزهایی نیست 
و اگر سنجه هایی هستند که می توان تا حدودی زیباتر را تشخیص داد، پس باید بپذیریم که زیبایی تماماً نسبی نیست؛

درواقع خود تعریفی که از زیبایی ارائه می شه می تونه دامنهٔ بحث رو بسیار وسیع یا بسیار محدود کنه؛ به علاوه برخی سعی کرده اند زیبایی را در یک موضوع عینی به خصوص جستجو کنن: مثلاً در انواع مختلف هنر، درانسان، اشیاء، طبیعت و چیزهای دیگر.
به طور معمول از واژه زیبایی شناسی به عنوان معادلی برای واژه انگلیسی‌”Aesthetics‌” استفاده می‌شود‌. معنی تحت الفظی آن را می‌توان با مراجعه به دائره المعارف‌های معتبر جهانی جستجو کرد‌،
 دائره المعارف‌ ویکیپدیا در این باره بیان کرده‌:‌
«‌زیبایی‌شناسی به معنای وسیع کلمه نظریه‌ای است در باب زیبایی، به هر دو معنای جلوه زیبایی یعنی زیبایی طبیعی و زیبایی هنری‌‌»
و دائره المعارف بریتانیکا در توضیح این واژه‌، نوشته است‌:‌
“‌مطالعات فلسفی در حوزه زیبایی و سلیقه‌”. بنا به توضیح دائره‌المعارف فلسفه اینترنتی، زیبایی شناسی به شکل دقیق، نظریه زیبایی یا به گونه‌ای بسیار وسیع تر فلسفه هنر را بیان می کند”
 دلبستگی سنتی به زیبایی درقرن هجدهم ‌دچار خود گستردگی شد، تا آن حد که به جایگاهی رفیع دست یافت. از 1950یا پس ازآن برخی ‌از مفاهیم زیبایی شناسی ناب به بحث درباره ادبیات گسترش یافته است. حتی بیشتر به شکل سنتی، فلسفه هنر متمرکز بر معانی خود است‌، اما به تازگی نقطه تمرکز، با تجزیه دقیق جنبه های هنری که به وسعت جایگزین می شوند باز‌تر شده است .

 براستی چگونه می توان تمام پدیده ها و اشیاء جهان پیرامون را بطور قاطع به دو قطب زیبا و زشت تقسیم کرد؟ 

فیلسوفان و هنرمندان از ابتدای تاریخ بر سر زیبایی اختلاف نظر داشتند به صورتی که افلاطون زیبایی را هماهنگی اجزا با کل می‌دانست و اون رو به دو نوع زیبایی طبیعت و زیبایی هندسه، خط و دایره تقسیم می‌کرد.

زیبایی هندسی که افلاطون بنیان گذارش بود رو لوکوربوزیه زیبایی مهندسی نامیده‌.
هگل بر اساس نظریات افلاطون، قائل به دو نوع زیبایی طبیعی و هنری بود.
تئوری کانت از زیبایی ناب، چهار جنبه را درنظر داشت‌: آزادی از مفاهیم، عینیت، بی‌علاقگی بیننده، و الزام آن.

در هر حال تصدیق یقینی برای وجود خارجی زیبایی بسیار مشکله، از قرن هیجدهم به بعد، مفهوم زیبایی بیشتر جنب روانشناسی به خود گرفت و در ارتباط با ادراک دیده شد. از آنجایی که عوامل روانی و اجتماعی بر ادراکات انسان اثرات مهمی بر جای می‌ذارن، در احساس او از زیبایی نیز مؤثرن.
 ارزش زیبایی شناختی یک فضا هنگامی قابل ادراک می‌شود که بتواند خود را به عنوان یک موجود مستقل از ذهن برای ناظر مطرح کرده و ذهن او را به فعالیت وا دارد. رابط کاربری محصول ما و عناصر زیبایی شناسانه اون یک هویت به محصول ما می‌بخشن که بهش می‌گیم هویت‌بصری محصول که در دروس آینده بهش بیشتر می‌پردازیم.

{پادکست مرتبط: در اپیزود  پادکست کمی بهتر در مورد نسبیت و نسبی بودن زیبایی مفصل صحبت شده }

این محتوا فقط برای کاربران وارد شده است.لطفا برای مشاهده این مطلب وارد شوید.

جمع‌بندی

هیچ محصول و به بیان دیگر هیچ شیئی وجود نداره که مورد استفاده انسان باشه ، بدون داشتن ویژگی های اصیل در علم طراحی محصول ، اعم از :
 -عناصر زیبایی شناسانه 
( فرم ، بافت و رنگ )
رعایت تناسبات اندام سنجی در ابعاد و فرم محصول ( ارگونومیک )
 –کارکرد فنیِ صحیح محصول ( نسبت به ماموریت هایی که برای انجام آنها طراحی و ساخته می شود )
تناسب همه جانبه اون محصول با دیگر محصولات ( عناصر موجود در محیطی که محصول توسط کاربر در آن محیط به کار گرفته خواهد شد)
صرفه اقتصادی ( قیمت اون نسبت به نمونه های مشابه )
و…

 رعایت نکردن این قواعد در طراحی باعث می‌شه محصول مورد استقبال مصرف کنندگان قرار نگیره و پروژه تجاری سازی ایده ، با شکست مواجه می شه،ما در مدرسه محبی دیزاین می‌خوایم طراحی رو طوری یاد بگیریم که هم خودمون از طراحی‌مون راضی باشیم، هم کارفرما و هم کاربرهایی  که از محصول ما استفاده می‌کنن!
همونطور که گفتیم طراحی از زیر شاخـه های دیزاینِ و طراحی تنها ابزاری در دست دیزاینره تا بتونه ایده های خودش رو بهشون پرُ بال بده و امروزه کار حتی از گذشته راحت تر شده و ابزار های طراحی بسیار مدرن تر و حرفه ای تر شدن،
 به عنوان یک طراح در هر حرفه ای از دیزاین که بخواید فعالیت کنید، باید ابزار های طراحی رو بشناسید؛ توی قدم بعد با این ابزار ها آشنا می‌شیم. با من همراه باشید.

درصـد پیشـرفت شما در این مسیـر:
مسیر دیزاینر 5%

دوستش داشتید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *