درحال انتقال

تعریف:استارت آپ

« Back to Glossary Index

به انگلیسی: Start up


معانی فارسی: شرکت تازه تأسیس، شرکت نوپا، شروع کردن، سردرآوردن از؛ به وجود آمدن، (ناگهان) پدیدار شدن 3- (موتور و غیره) روشن کردن


توضیح بیشتر: استارت آپ از اون کلمه های تازه وارد به فرهنگ فارسیِ که هیچ کس تابحال من ندیدم تعریف درستی ازش ارائه بده و هر متخصصی وابسته به کسب و کار خودش اصرار داره که شرکت ما یک شرکت استارت آپیه!، که البته طبیعی ام هست، چون تو خود فرهنگ غرب هم که زادگاه این لغت تعریف درستی ازش ندارن افراد؛ بطور خلاصه، استارت آپ به شرکت‌ها و یا کسبُ‌کارهایی گفته می‌شه که معمولاً به تازگی و درنتیجهٔ کارآفرینی ایجاد شده‌ان و رشد سریعی دارن، و در جهت تولید راه حلی نوآورانه خدماتی رو ارائه می‌دن؛ ایجاد تغییر هدف مشترک همه استارتاپ هاست که تغییر ایجاد کرده، نوآوری کنند، و شیوه‌های سنتی انجام کارها را دگرگون سازند؛

مسئله فقط عرضه‌ محصولات جدید نیست، استارتاپ می‌تواند روی اجرای کارها هم متمرکز شود، یعنی نحوه عرضه محصول؛ مثلاً چه کسی فکرش را می‌کرد که می‌شود پوسته‌ای مصنوعی روی میوه‌ها کشید تا برای مدت طولانی‌تری تازه بمانند؟ بله، امروز استارتاپ هایی از این‌ دست، پا به میدان گذاشته‌اند؛ بنابراین برای پاسخ به سؤال “استارتاپ چیست؟” آسان‌تر است که بگوییم، استارتاپ چیزی است که جهان را تغییر داده و کارها را تسهیل می‌کند. بیشتر بخوانید

« بازگشت به واژه نامه

مفید بود؟

نظرات بسته شده است.