محصولات میانفرهنگی: وقتی یک محصول باید در توکیو، پاریس و تهران کار کند
در عصر جهانیشدن طراحی، محصول شما فراتر از مرزها سفر میکند. اما آیا طراحی آن در توکیو جواب میدهد، در پاریس جذاب است و در تهران قابلاستفاده؟ محصولات میانفرهنگی (Intercultural Products) پلی میسازند میان فرهنگها، زبانها و عادات گوناگون. در این پست، چالشهای اصلی و اصول طراحی برای سه بازار متفاوت – توکیو، پاریس و تهران – را بررسی میکنیم تا بتوانید محصولی واقعیاً جهانی خلق کنید.

ترمینولوژی و پیشینه:
- Localization: تطبیق محتوا و واسط کاربر با زبان و معیارهای فرهنگی.
- Global UX: تجربه کاربری یکپارچه در همه بازارها با حداقل تغییرات بصری.
- Transcultural Design: طراحیای که از ترکیب نمادها و عناصر فرهنگی متنوع الهام میگیرد و یک هویت مشترک میسازد.
- جهانیسازی (Globalization): دهه ۱۹۹۰ و ظهور وب، مرزها را کماهمیت کرد.
- میانفرهنگی (Intercultural): امروز فراتر از ترجمه است؛ فرهنگ، معنا، نمادها و نیازها را در هم میآمیزد.
- محلیسازی (Localization): اوایل ۲۰۰۰ با ترجمه و تغییر واحد پول و تاریخ آغاز شد.
- Cultural Dimensions (مدل هافستد): ابزاری برای تحلیل تفاوتهای فرهنگی بر اساس ۶ بُعد مانند فاصله قدرت، فردگرایی، اجتناب از عدم قطعیت و…
- Context Mapping: تکنیکی برای درک فضای فرهنگی یک گروه کاربری خاص با ابزارهایی مثل دفترچه روزانه، عکس، نقشه ذهنی و روایت شخصی
- Universal Design vs. Glocal Design:
Universal: طراحی برای همه، با حداقل بومیسازی
Glocal: طراحی با هستهی جهانی + لایهی بومی
وقتی محصول فرهنگ را در آغوش میکشد؛ از شینبویا تا شانزهلیزه تا میدان نقشجهان
تصور کن محصولی طراحی کردی: یک اپ، یک ابزار پوشیدنی، یا حتی یک صندلی. حالا باید هم در پاریس مورد توجه قرار بگیره، هم در تهران کار کنه، هم در توکیو حس ناهماهنگی نده. طراحی چنین محصولی فقط بحث ترجمهی زبان یا تغییر رنگ نیست؛ اینجا با لایههای عمیقتری از فرهنگ، معنا و عادت سر و کار داریم. در این پست از باشگاه پرورش محصول، میریم سراغ طراحی میانفرهنگی (Cross-Cultural Product Design)؛ جایی که محصول باید پلی باشه بین تفاوتها، نه قربانیشون. 🎎 فرهنگها فقط رنگ و غذا نیستن؛ تفاوت فرهنگی یعنی تفاوت در:
- طرز فکر نسبت به زمان (مثلاً مونوتایم vs پولیتایم)
- حریم خصوصی و فضا (مثلاً فاصلهی بین افراد در محیط عمومی)
- ارزشهای اجتماعی (فردگرایی در آمریکا، جمعگرایی در ژاپن)
- نمادها، رنگها و ژستها (مثلاً علامت OK در برخی کشورها بیاحترامی محسوب میشود)
محصول میانفرهنگی (Intercultural Product) محصولیه که برای استفاده در چند فرهنگ طراحی شده، بدون اینکه تجربهی کاربر در یکی از اون فرهنگها ناقص، گیجکننده یا توهینآمیز بشه. برخلاف لوکالیزیشن صرف (مثلاً ترجمه یا تغییر واحد پول)، طراحی میانفرهنگی یعنی:
- شناخت تفاوتهای عمیق فرهنگی (رفتاری، معنایی، زیباییشناسی)
- طراحی انعطافپذیر برای پاسخگویی به این تفاوتها
- ساختن حس “بومی بودن” بدون از دست دادن هویت اصلی محصول
چالش طراحی برای توکیو، پاریس و تهران: چگونه یک محصول در سه جهان فرهنگیِ متفاوت بهدرستی کار میکند؟
- بعدهای فرهنگی (Hofstede): اختلاف در استقلال فردی، قدرت و اجتناب از عدم قطعیت
- رنگ و سمبولیسم: مثلاً رنگ قرمز در ژاپن شانس میآورد، در ایران هشدار میدهد و در فرانسه هیجان را تداعی میکند
- قطعیت قوانین و مقررات: استانداردهای حفاظتی داده و پرداخت در سه بازار متفاوت
- زبان و میکروکپی: جهت نوشتار (RTL vs LTR)، لحن رسمی/دوستانه
- الگوهای رفتاری: زمانبندی اعلانها، انتظار کاربر از سرعت پاسخگویی
بیشتربخوانید: مثالهایی از طراحی میانفرهنگی موفق:
📦 مثالهایی از طراحی میانفرهنگی موفق
✔ Airbnb
در ژاپن: سادهسازی و احترام به فضاهای کوچک
در ایران: ترجمه دقیق، هماهنگی با ملاحظات حریم خصوصی
✔ IKEA
در چین: افزایش سرویسدهی حضوری برای احترام به خرید خانوادگی
در آمریکا: تأکید بر DIY و دستورالعملهای دقیق
✔ Duolingo
با طراحی روایتمحور و کاراکترهای جهانی مثل Duo، بهجای اتکا به فرهنگ زبانی خاص، تجربهای بازیگونه و بامزه خلق کرده
اصول طراحی میانفرهنگی
1. تحلیل بُعدهای فرهنگی
بُعد فرهنگی | توکیو (ژاپن) | پاریس (فرانسه) | تهران (ایران) |
---|---|---|---|
Individualism (IND) | 46 | 71 | 41 |
Power Distance (PDI) | 54 | 68 | 58 |
Uncertainty Avoidance | 92 | 86 | 59 |
«تحلیل بُعدهای فرهنگی» استفاده از چارچوب هافستد (Hofstede’s Cultural Dimensions)
برای مقایسه تفاوتهای فرهنگی بین کشورهاست. این چارچوب توسط Geert Hofstede بر اساس تحقیقات گستردهاش در IBM در دهههای ۱۹۷۰ و ۸۰ توسعه داده شد. در ادامه توضیح میدم هر عدد و ستون چه معنیای داره:
🔢 ساختار جدول:
و حالا توضیح هر بُعد:
- Individualism (فردگرایی):
این عدد نشان میدهد چقدر افراد در یک جامعه خود را مستقل از گروه (خانواده، سازمان…) میدانند.- ژاپن (46): تعادل بین گروهگرایی و استقلال
- فرانسه (71): فرهنگ نسبتاً فردگراتر
- ایران (41): گرایش بالاتر به جمعگرایی، اهمیت زیاد خانواده و گروه
- Power Distance (فاصله قدرت):
نشان میدهد چقدر مردم نابرابری قدرت را میپذیرند.- ژاپن (54): احترام به سلسلهمراتب ولی با مشارکت نسبی
- فرانسه (68): ساختار سلسلهمراتبی قویتر
- ایران (58): احترام زیاد به بزرگترها و مدیران، اما با گاهی عدم پذیرش اقتدار کامل
- Uncertainty Avoidance (اجتناب از عدمقطعیت):
میزان ناراحتی مردم از موقعیتهای مبهم و ناشناخته- ژاپن (92): جامعهای با برنامهریزی دقیق، بیزاری از ریسک
- فرانسه (86): قانونمدار، با نگرانی از بینظمی
- ایران (59): میزان متوسط؛ آمادگی برای انعطاف، اما با تمایل به چارچوب
🎯 هدف از این تحلیل:
برای اینکه یک محصول در هر سه فرهنگ بهخوبی کار کند، باید این تفاوتها را در طراحی لحاظ کرد. مثلاً:
- در ایران ممکنه کاربر انتظار راهنمایی و ارتباط انسانی بیشتری داشته باشه (جمعگرا + فاصله قدرت)
- در ژاپن باید رابط کاربری بسیار واضح و قابل پیشبینی باشه (اجتناب از عدمقطعیت بالا)
- در فرانسه میتونی بیشتر روی تجربه شخصیسازیشده تمرکز کنی (فردگرایی بالا)
2. رنگ و فونت
- قرمز، آبی، سبز: بررسی معانی نمادین هر رنگ در هر فرهنگ
- تایپوگرافی: خوانایی با کاراکترهای ژاپنی، لاتین و فارسی
3. میکروکپی و لحن
- ژاپن: رسمی، بدون شوخطبعی
- فرانسه: دوستانه، ادبی
- ایران: ترکیبی از رسمی و صمیمی با نکات محاورهای
4. قوانین و ملاحظات فنی
- دادهها و حریم خصوصی: GDPR در اروپا، مقررات داخلی در ایران
- درگاههای پرداخت: Suica/PayPay، Carte Bancaire، شاپرک
نکات حرفهای
جمعبندی
محصولات میانفرهنگی درباره اتصال نیستن، درباره همزیستی هستن. وقتی محصولی میسازیم که مرزها رو رد میکنه ولی فرهنگها رو حفظ، وارد یک مرحله بالاتر از طراحی میشیم؛ طراحی بهمثابه دیپلماسی نرم.
تمرین طراحی محصول
سناریو: طراحی فرایند ثبتنام یک اپلیکیشن توریستی که باید در توکیو، پاریس و تهران فعال شود.
- مرحله ۱: تعیین ترجیحات کاربری (زبان، ارز، نوع سفر)
- مرحله ۲: انتخاب تصویر هدر برای هر شهر
- مرحله ۳: تنظیم اعلانهای Push با زمانبندی محلی