قیمت گذاری | چطور برای محصولاتمون قیمت بذاریم؟
مسلما هر شرکت و سازمان برای محصولات و هر آنچه که ارائه میدهد، هزینهای را دریافت میکند و انجام این فرایند قیمت گذاری نام دارد. یعنی شما با توجه به برخی از مسائل، قیمتی را برای محصول خود در نظر میگیرید و با فروش آن کسب درآمد میکنید، به فرایند اعمال قیمت به سفارشهای خرید و فروش خواه به صورت دستی یا خودکار، قیمتگذاری گفته میشود.
ارائه محصولات بهتر نسبت به سایر رقبا و استفاده از گامهای صحیح در انتخاب استراتژی برای رسیدن به موقعیت مطلوب در مقابل رقبا، جزء اصول مهم برای رسیدن به سودآوری در مدل کسب و کار میباشد؛ بنابراین یک بنگاه باید قادر به قیمتگذاری محصولاتش به گونهای باشد که بتواند درآمدهایی متناسب با ارزش ارائه شده به مشتری بدست آورد و به این ترتیب موقعیتش را نسبت به مشتریان، کالاهای مکمل، رقبا و تازه واردان بالقوه حفظ نماید.. قیمتگذاری مهمترین جزء از مدل کسب و کار میباشد و تصمیمات در مورد آن تأثیر زیادی بر روی سودآوری بنگاه به همراه دارد.
دقت داشته باشید که فرایند قیمت گذاری، با توجه به برخی از عوامل صورت میگیرد. از جمله عوامل تاثیرگذار بر این موضوع، میتوان به مواردی چون هزینه کلی مواد به کار رفته در فرایند تولید، هزینههای جانبی و سودی که تولید کننده در نظر میگیرد، اشاره کرد؛
پیش نیاز درس: بازاریابی چیست؟
دوســت عزیــز ســلام،
چنانچه اولیـن بارِ که به محبیدیزاین مراجـعه میکنیـد لازمه بدونید که در این سلسه مقالات ما داریم با روند و اصول دیزایـن و مدیریت یک محصـول و یا همون مسیر دیزاینــر شدن آشنا میشیم، برای درک بهتر مفاهیم و قرار گرفتن در بهینه ترین مسیر توصیه میشه از اولینقدم ایـن مسـیر با ما همراه بشید، چون لازمه حتما یک سری پیش نیاز هارو بـدونیـد تا مطالب براتون قابل هضم باشه؛
از طریق لینک زیر میتونی بری نقشه راه رو ببینی و از اولین قدم این مسیر با ما همقدم بشی؛
موقعیت شما در حال حاضر:
اگر علاقه داشتید، به همراه موسیقی مطالعه کنید:
تصور کنید که وارد یک فروشگاه شدهاید و قصد دارید یک نوشیدنی بخرید. نوشیدنی اول قیمت خیلی پایینی دارد، شما آن را نمیخرید چون فکر میکنید این قیمت عجیب است و ممکن است کیفیت خوبی نداشته باشد.
نوشیدنی دوم مربوط به یک شرکت بزرگ و مورد اعتماد است که از کیفیت آن مطمئنید، ولی قیمتش بسیار بالاست. چنین قیمتی به نظر شما اصلاً منطقی نمیآید، هرچند کیفیت خوبی هم داشته باشد.
چشمتان به نوشیدنی سوم میافتد. قبلاً محصول دیگرش را خریده بودید، کیفیت خوبی داشته و تجربه خوبی دارید. قیمت آن هم بنظرتان منطقی است. آن را میخرید.
شما همیشه با قیمت کالاها برخورد داشتهاید و چنین تجزیه تحلیلهایی را در ذهن خود انجام دادهاید؛ ولی تا بهحال به این موضوع فکر کردهاید، قیمتی که در فروشگاهها روی کالاها میبینید از کجا آمده؟ یعنی تولیدکننده چطور به یک قیمت مشخص برای محصولش میرسد؟ اگر خودمان یک محصول داشته باشیم چگونه قیمت گذاری کنیم که مشتری احساس کند که آن کالا ارزش خریدن را دارد؟
ما در این مقاله 2 بخش جذاب برای شما داریم: اول اینکه قیمت را با توجه به چه چیزهایی باید تعیین کنیم و بعد به سراغ مدلهای مختلف قیمتگذاری میرویم و میبینیم که این روشها چگونه و چه زمانی باید استفاده شوند تا بیشترین سود را برای شما داشته باشند.
اگر موافق باشید، ابتدا از دلایل اهمیت زیاد آشنایی با قیمت گذاری شروع کنیم!
چرا دانستن استراتژی های قیمت گذاری مهم است؟
چهار بخش بازاریابی که از آن به عنوان 4p یاد میشود، شامل محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان توزیع (Place) و ترویج (Promotion) هستند که به ترکیب همه اینها آمیخته بازاریابی می گویند. قیمت تنها بخش آمیخته بازاریابی است که درآمد ایجاد میکند، به همین دلیل هم بخش جذاب ماجراست.
اهمیت قیمتگذاری آنجا مشخص میشود که ما برای مقایسه دو محصول مشابه، اول به قیمت آن نگاه میکنیم. میدانید که همه چیز از همان نگاه اول آغاز میشود و اگر محصول شما انتخاب نشود شاید نتوانید برتری خود را به محصول مشابه نشان دهید،بنابراین قیمتگذاری حساسیت خاص خودش را دارد. لحظهای که شما در قیمتگذاری اشتباه میکنید، لحظهای است که یا سودتان، یا اعتبار کسبوکارتان را نابود میکنید.
مفاهیم مهم در قیمت گذاری
برای تعیین قیمت یک محصول ابتدا باید با سه مفهوم زیر آشنا شویم:
- قیمت (price): هزینهای است که مشتری پرداخت میکند تا از کالا و خدمات ما استفاده کند.
- هزینه (cost): هزینههای ثابت و متغیری که برای تولید یک محصول صرف شده است.
- ارزش (value): ارزش یک کالا، یعنی اینکه مشتری بداند بیشتر از پولی که پرداخت کرده، مزایا دریافت کرده است. ارزش برای مشتری فقط به کالایی که میخرد نیست. به متغیرهای زیادی بستگی دارد: مثلاً تصویر برند در ذهن مشتری (Brand Image)، خدمات پس از فروش یا حتی مواردی مانند اعتبار شرکت و… .
استراتژیهای قیمت گذاری
برای قیمت گذاری سه استراتژی کلی داریم:
- قیمتگذاری بر حسب هزینه (Cost-Based Pricing)
- قیمتگذاری برحسب ارزش کالا در ذهن مشتری (Perceived-Value Pricing)
- قیمتگذاری بر اساس بازار (market-based pricing)
قیمت گذاری بر حسب هزینه (Cost-Based Pricing)
در این رویکرد، هزینههای تولید را جمع بزنید و میزان سود مطلوبتان را هم مشخص کنید؛ در نتیجه قیمت برابر میشود با هزینه بهعلاوه سودی که میخواهید داشته باشید (Cost-Plus).
گاهی هم فروشندهها برای هر کالا میزان مشخصی سود دریافت میکنند. معمولاً عمدهفروشها یا بازاریها چنین قیمتگذاریای دارند. به قیمت خریدشان به ازای هر کالا مثلاً 500 تومان اضافه میکنند و میفروشند (Markup Pricing).
تولیدکننده بر حسب بازگشت سرمایهای که میخواهد داشته باشد قیمتگذاری میکند. برای تعیین میزان بازگشت سرمایه هم معمولاً به میانگین سود صنعت نگاه میکنند. مثلاً اگر در صنعت کیف و کفش چرم بازگشت سرمایه 20% باشد، تولیدکننده 20% به هزینه تولید کالا اضافه میکند و قیمت میگذارد. (Target-Return Pricing)
قیمت گذاری بر حسب ارزش کالا در ذهن مشتری (Value-based Pricing)
«قیمتگذاری بسیار ساده است. مطمئن باشید مشتریها حتی یک پنی هم بیشتر از ارزش واقعی کالا پرداخت نخواهند کرد.»
رون جانسون، مدیرعامل جی سی پنی
در این استراتژی، قیمت بر اساس همه ارزشی که برای مشتری ایجاد میشود تعیین میشود؛ یعنی چه؟
شرکتها بیش از یک کالا به شما میفروشند. آنها برخورد خوب، خدمات پس از فروش، یا حتی حس اعتماد به برند را به شما میفروشند. همه اینها جزو ارزشهایی است که مخاطب برایش پول میدهد. اگر میخواهید خوب این موضوع را درک کنید ببینید تا حالا پیش آمده به خاطر اعتماد به فروشنده از جای خاصی خرید کنید؟ یا اینکه بروید از فروشگاهی خرید کنید چون حس چرخیدن در آن فروشگاه را دوست دارید؟
استاد بزرگواری میگفت که نگویید که اپل (برندهای دیگر) پول برندش را میگیرد! حسی که شما از داشتن گوشی اپل میگیرید جزو ارزشهایی است که اپل برای شما ایجاد کرده است!
این مثال موضوع را روشنتر میکند:
کاترپیلار (Caterpillar) تولیدکننده ماشینآلات سنگین و ساختمانسازی و …، قیمتش نسبت به سایر رقبا بیشتر است. مثلاً اگر تراکتور ساخت شرکتهای دیگر 90,000$ است، تراکتور ساخت کاترپیلار 100,000$ است و مشتریهای خوشحال خودش را هم دارد. بازاریابهای کاتر پیلار میگویند ما این مبلغ اضافی را برای بادوام بودن محصولمان، خدمات مشتریان و برای اعتمادی که ایجاد میکنیم از مشتری دریافت میکنیم.
قیمت گذاری بر اساس شرایط بازار
گاهی قیمتگذاری بر اساس شرایط بازار صورت میگیرد. مثلاً اینکه ببینیم در بازار قیمت این محصول چند است؟ یا رقبا با چه قیمتی میفروشند؟ یا اینکه با توجه به شرایط بازار و اقتصاد، مردم چقدر حاضرند برای این محصول هزینه کنند. این سادهترین روش ممکن است؛ ولی داستان به همینجا ختم نمیشود.
محصولات لوکس و پریمیوم
محصول لوکس Luxury
لوکس بودن و برند لوکس (Luxury Brand) از جمله اصطلاحاتی است که این روزها زیاد به چشم و گوش ما میخورد. لاکچری هم از دیگر لغاتی است که در لغت به معنای لوکس هست.
محصول لوکس به کالایی گفته می شود که خواهان زیادی دارد اما همه مردم قادر به خرید آن نیستند.
قیمت یک کالای لاکچری بسیار بیشتر از ارزش واقعی آن محصول است.
محصولات لاکچری هیچوقت وار حراج نمی شوند.
افراد بسیاری آرزو دارند روزی درآمد بسیار بالایی داشته باشند و از برندهای لوکس خرید کنند. بعضی از کارآفرینان و صاحبان برند هم، علاقهمندند که با ساختن برندهای لوکس، به این نیاز پاسخ دهند.
کاپفرر (که ما او را به واسطهی کتاب مدیریت استراتژیک برند میشناسیم) کتابی دارد با عنوان Luxury Strategy یا «استراتژی لوکس گرایی».
او در بخشهای مختلف کتاب خود، ویژگیهای مختلفی را برای برندهای لوکس برمیشمارد و به طور خاص، برندهای لوکس را از برندهای پریمیوم (Premium Brands) تفکیک میکند.
محصول پریمیوم PREMIUM – ممتاز
برندهای پریمیوم، گرانقیمت هستند. اما متناسب با قیمت بالایی خود، ارزش کارکردی بالایی هم به مشتری عرضه میکنند. به زبان سادهتر، با وجود قیمت بالا، مشتری احساس میکند که به ازاء این قیمت، چیزی هم گیرش آمده است.
معنای لغوی Premium اعلا و برتر می باشد، مهم است در همین ابتدای امر بدانیم که معنی کلمه پریمیوم با کلمه لوکس یا لاکچری که به تازگی بسیار متداول شده است متفاوت است :
Luxury: incomparable top-tier work of art ( legacy , scarcity)
Premium : comparable premium value (aiming luxuray)
لاکچری (luxury) در فرهنگ فارسی به معنای لوکس، اشرافی، مدرن، مجلل می باشد.
واژه لاکچری که به آن لاکژری یا لاکشری هم می گویند همراه با کالاها و یا خدمات خیلی لوکسی به کار برده می شود که مردم عادی قادر به خریدن آن ها نیستند و در واقع لاکچری بودن به معنی زندگی اشرافی است.
و اما برای پریمیومی شدن چه باید کرد؟ مانند هر اقدام دیگری در زندگی، برای پریمیوم شدن هم ما به یک زیرساخت نیاز داریم، در واقع پریمیوم به معنای ارائه خدمات بیشتر نیست بلکه به معنای کیفیت برتر خدمات یا رفتار و عملکرد با تجربه ای متفاوت می باشد .
مثلا در حیطه شخصی می توان گفت همه مردم برنامه ریزی یا صحبت می کنند اما یک فرد پریمیومی به گونه ای دیگر و متفاوت انجامش میدهد. همه لباس می پوشند ولی بعضی افراد بیشتر به چشم می آیند .
محصول، شخص یا سازمان پریمیوم لوکس نیست، اما مردم نمی توانند در مقابل نخریدن آن مقاومت به خرج دهند. ( Cant stand not buying it )
با پریمیوم میتوانیم مرحله به مرحله به برندی تبدیل می شویم که مردم نمی توانند در مقابل نخریدن محصولاتمان و گوش دادن به صحبت های ما و یا حتی مجالست با ما مقاومت داشته باشند. برای پریمیومی شدن با ما همراه باشید.
چگونه قیمت گذاری کنیم؟
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. بخشی از محتوا مختص اعضاء و مشترکین میباشد.
خرید یا تمدید اشتراک | ورود یا عضویت
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.
جمعبندی
سیاستها و روشهای قیمتگذاری را گفتیم. حالا شمایید که باید با توجه به هدف و جایگاهتان بهترین قیمت را انتخاب کنید. میدانم؛ قیمت خیلی وسوسه کننده است و هر کس دوست دارد با تعیین قیمت بالاتر، سود کلانی از محصولات خود به دست بیاورد؛ ولی حواستان به این موضوع باشد که معمولاً مصرف کنندهها قیمت را در ذهن خود تحلیل میکنند؛ با قیمتهای سابق و دیگر کالاها مقایسه میکنند؛ از صحبت با دوستان، خانواده و یا از اینترنت حدودی از قیمت در ذهن خود تصور میکند؛ اصولاً مصرفکنندهها برای هر محصولی یک کف و یک سقف قیمت در نظر دارند. اگر محصول ارزش زیادی برایشان ایجاد کرده باشد و حس خوبی نسبت به آن داشته باشند تا سقف قیمت برایش هزینه میکنند.
شما به عنوان خریدار نظرتان راجع به قیمت یک محصول چیست؟ برای چه مزایایی از محصول حاضرید پول بیشتری پرداخت کنید؟ نطراتتان را با ما در میان بگذارید.
آدرس مطلب
داشبورد
سطح و نقش شما بعد از ثبت نام در سایت قابل مشاهده خواهد بود.
متأسفیم، اما شما به این بخش از محتوا دسترسی ندارید