فیدمطالب

مسئله چیست و مشکل کدام است؟

حل مسئله (Problem Solving) بخشی از فرآیند تفکر است، حل مسئله پیچیده‌ترین بخش هر عملیات فکری تصور می‌شود، به عنوان یک روند مهم شناختی تعریف می‌گردد که محتاج تلفیق و مهار یک سری مهارت‌های بنیادین و معمولی است. حلّ مسئله وقتی مطرح می‌شود که یک موجود زنده یا یک سامانهٔ هوش مصنوعی نداند که برای رفتن از یک موقعیت به موقعیت دیگر باید چه مسیری را بپیماید. این نیز خود بخشی از روند یک مسئلهٔ بزرگ‌تر است که یافتن مسئله و شکل‌دهی مسئله بخشی از آن می‌باشد.

تفکر دیزاین - حل مسئله

حل مسئله در هسته اصلی تکامل انسان قرار دارد و روشی برای درک بهتر مسائلی است که در محیط اطراف‌مان اتفاق می‌افتند. گاهی اوقات، افراد مهارت حل مسئله (Problem-Solving) را با مهارت تصمیم گیری (Decision-Making) مترادف و هم‌معنی فرض می‌کنند؛ ما مهارت حل مسئله را بزرگتر و فراگیرتر از مهارت تصمیم گیری در نظر می‌گیریم. به عبارتی، با شما قرار می‌گذاریم که تصمیم گیری را به انتخاب بهترین گزینه از میان گزینه‌های پیش رو هم‌معنا بدانیم. مهارت حل مسئله به عنوان برخورد فعالانه در جستجو و تشخیص مسئله‌ها، مشکلات و فرصت‌ها، استفاده از منطق و مهارت قضاوت در جمع آوری و تحلیل اطلاعات و جستجو و خلق راهکارها، مقایسه‌ی راهکارهای مختلف و انتخاب بهترین شیوه برای مواجهه با یک مسئله تعریف می‌شود. ما همچنین از حل مسئله برای شناسایی مواردی که می‌خواهیم تغییر دهیم استفاده می‌کنیم و سپس کارهایی که باید انجام شود را برای ایجاد نتیجه مطلوب مشخص می‌کنیم. حل مسئله منبع همه اختراعات جدید، تحولات اجتماعی و فرهنگی و مبنایی برای اقتصاد مبتنی بر بازار است. برای درک بهتر این موضوع با ما همراه باشید.

تفاوت بین حل مسئله و تصمیم گیری: …

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. 

ورود یا عضویتخرید یا تمدید اشتراک

برای دسترسی کامل به صدها درس و محتوای تخصصی در باشگاه طراحی شما نیاز به ثبت نام و تهیه اشتراک دارید. بخشی از مطالب مختص مشترکین می‌باشد

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.


 

تفاوت “مسئله” و “مشکل”

🔴 مشکل (Trouble)
مشکل یه حس مبهمه. یه جایی از کار می‌لنگه، ولی دقیقاً نمی‌دونیم چی؟ کجا؟ چرا؟

  • ممکنه باعث نارضایتی، نگرانی یا ناراحتی بشه.
  • هنوز توصیف دقیق و واضحی ازش نداریم.
  • حس می‌کنیم یه تغییری باید اتفاق بیفته، اما چی؟ معلوم نیست.

مسئله (Problem)
مسئله زمانی شکل می‌گیره که مشکل رو شفاف کرده باشیم.

  • وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب مشخص شدن.
  • چالش اصلی اینه که چطور از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برسیم.
  • یه مسیر مشخص برای حل کردنش وجود داره، حتی اگه جواب نهایی رو ندونیم.

👀 مشکل “دیده” می‌شود، اما مسئله “تعریف” می‌شود
مثلاً توی یه تیم طراحی محصول:
❌ می‌گیم: “فروش محصول پایینه، یه مشکلی هست!” (مشکل)
✅ می‌گیم: “کاربرها تو مرحله خرید سردرگم می‌شن و فرآیند رو نیمه‌کاره رها می‌کنن.” (مسئله)

چطور مشکل رو به مسئله تبدیل کنیم؟
1️⃣ وضعیت فعلی رو دقیق ببینیم و تعریف کنیم.
2️⃣ مشخص کنیم وضعیت مطلوب چیه.
3️⃣ مسیرهایی برای رسیدن به وضعیت مطلوب پیدا کنیم.
4️⃣ بهترین راه‌حل رو انتخاب کنیم و تست کنیم.

مشکل یه حس ناخوشاینده که باید شفاف بشه. مسئله، یه چالش مشخصه که برای حلش به راهکار نیاز داریم.
پس لازمه قبل از حل کردن، درست ببینیم و تعریف کنیم!

بیشتر بخوانید: تفاوت مشکل با مسئله: …

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. 

ورود یا عضویتخرید یا تمدید اشتراک

برای دسترسی کامل به صدها درس و محتوای تخصصی در باشگاه طراحی شما نیاز به ثبت نام و تهیه اشتراک دارید. بخشی از مطالب مختص مشترکین می‌باشد

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.


 

تعریف حل مسئله

اگر حل مسئله برای دنیای امروز ما بسیار مهم است، پس به چه معناست؟ حل مسئله را می‎‌توان به اشکال زیر تعریف کرد:

  • فرآیند مشاهده چیزی که در محیط جریان دارد و شناسایی مواردی که می‌توانند تغییر یا بهبود یابند.
  • تشخیص اینکه چرا وضعیت فعلی به این شکل است و چه عوامل بر آن تأثیر می‌گذارند.
  • ایجاد رویکردها و گزینه‌هایی برای تأثیرگذاری بر تغییر و تصمیم گیری است.
  • اقدامی برای اجرای تغییرات و مشاهده تأثیر آن اقدامات در محیط است.

هر مرحله در فرآیند حل مسئله شامل مهارت‌ها و روش‌هایی است که پیچیدگی مسائل را تعیین کرده و آنها را حل می‌کند.

انسان می‌آموزد که چگونه از سنین پایین مشکلات ساده را حل کند (یادگیری در غذا خوردن، ایجاد حرکات هماهنگ و برقراری ارتباط) و با گذراندن زندگی، مهارت‌های حل مسئله در انسان اصلاح شده و پیچیده‌تر می‌شوند (آنها را قادر می‌سازد تا مشکلات بیشتری را حل کنند). به توانایی پیدا کردن راه‌حل مناسب و خلاقانه، حل مسئله خلاق یا همان CPS گفته می‌شود. افراد دارای این توانایی می‌توانند در مدت کوتاهی فرصتها را شناسایی کنند و با راه‌های نوآورانه برنامهای برای غلبه بر موانع و رسیدن به اهداف تدوین کنند.

هدف از حل مسئله

حل مسئله هم برای افراد و هم سازمان‌ها مهم است چون به ما توانایی می‌دهد به محیط خود کنترل داشته باشیم. هدف از حل مسئله:

  • طراحی محصول
  • پیدا کردن راه‌حل برای مشکلاتی که در راه رسیدن به هدف قرار گرفته‌اند
  • درست کردن چیزهایی که خراب شده‌اند
  • دور زدن موانع
  • ریسک‎پذیری
  • بهبود عملکرد فرآیندها

مسئله توسط افراد مختلف به شکلی متفاوت تعریف می‌شود. برای برخی از افراد شغل پیدا کردن نوعی مسئله است و برای برخی دیگر انجام دادن کار یک مسئله است. ممکن است یک یا چندین مشکل برای یک فرد وجود داشته باشد، اما هیچ کس نمی‌گوید که مشکلی در زندگی من وجود ندارد. به نظر می‌رسد همه افراد هر روز با مشکلاتی روبرو هستند.

در یک تعریف ساده: «مسئله به رخدادی گفته می‌شود که وضعیت مطلوب را دستخوش تغییر قرار داده است.»

زمانی که ما در وضعیت مطلوب قرار می‌گیریم، عملاً هیچ مشکلی نداریم، اما وقتی وضعیت فعلی ما به سمت مطلوب در حرکت نیست، ما دچار مسئله یا مشکل می‌شویم. اگر مسئله‌ای در زندگی شخصی وجود داشته باشد، ممکن است افراد سعی کنند آن را رها کنند. اکثر مردم می‌گویند، اگر نمی‌توانید برای مشکلی راه حلی پیدا کنید، آن را رها کنید و تسلیم شوید. آنها ممکن است آن را رها کنند اما مشکل ممکن است آنها را رها نکند! این همیشه اتفاق می‌افتد، مردم از بانک وام می‌گیرند، اما نمی‌توانند آن را پَس دهند. آنها می‌خواهند وام را رها کنند، اما بانک آنها را رها نمی‌کند.

گام‌های حل مسئله

  1. فهم مسئله :دراین مرحله می‌باید درک کاملی از مسئله در ذهن خواننده به وجود آورید. این یعنی باید بفهمیم مسئله چه معلوماتی به ما داده‌است و چه مواردی را از ما خواسته‌است.
  2. انتخاب روش:در این مرحله با استفاده از درکی که از مسئله در ذهن ما وجود دارد یکی از روش‌های حل مسئله مناسب با این مسئله را انتخاب می‌کنیم.
  3. اجرای روش: حال که روش مناسب را انتخاب کردیم آن را اجرا می‌کنیم.
  4. بازگشت به عقب:جواب‌های بدست آمده را با صورت مسئله مقایسه کرده و یکبار دیگر مراحل بالا را مرور می‌کنیم تا مطمئن شویم قسمتی از مسئله را اشتباه نرفته یا جا نینداخته باشیم.

سطوح مختلف مهارت حل مسئله

  1.  سطح پایه: می‌توانم مشکلات خودم را تشخیص دهم. شاید نتوانم آنها را حل کنم. اما حداقل می‌دانم چه مشکلاتی دارم و می‌توانم در میان اطرافیان یا دوستان و آشنایان و متخصصان و کارشناسان، فرد یا افرادی که می‌توانند به حل مشکلاتم کمک کنند را تشخیص دهم.
  2. سطح میانی: نه تنها در تشخیص مشکلاتم توانمند هستم. بلکه معمولاً می‌توانم راهکار مناسب برای آنها را نیز انتخاب و اجرا کنم. اگر هم به دیگران مراجعه می‌کنم، صرفاً برای بهبود کیفیت تحلیل و تصمیم‌گیری است. اما در نهایت خودم از قدرت ریشه یابی و تحلیل و انتخاب راه‌حل بهره‌مند هستم.
  3. سطح پیشرفته: می‌توانم به دیگران در تشخیص مشکلاتشان کمک کنم. گاهی اوقات که انسان‌ها در محیط کار یا خانه، در میانه‌ی مشکلات هستند و به همین علت، به سادگی نمی‌توانند وجود این مشکلات را تشخیص داده یا آنها را ریشه یابی کنند، می‌توانم نقش یک نگاه بی‌طرف با سوگیری کمتر، برای کمک به آنها تبدیل شوم.
  4. سطح خبره: می‌توانم به دیگران کمک کنم تا مهارت حل مسئله‌ی خود را بهبود دهند. به عبارتی بتوانند در زمینه تشخیص مسائل و جستجوی راهکارها و اقدام برای رفع آنها، به سمت استقلال از دیگران گام بردارند و اگر هم دیگران را به کار می‌گیرند، مسئولیت نهایی راهکار انتخاب شده را آگاهانه بر عهده بگیرند.

با وجودی که همه‌ی ما هر روز و هر لحظه درگیر مسئله‌های مختلف هستیم، شاید تا به حال به این نکته فکر نکرده باشیم که مسئله را چگونه می‌توان تعریف کرد؟بسیاری از ما دو واژه‌ی مشکل و مسئله را به‌جای یکدیگر و در حد واژه‌هایی مترادف به‌کار می‌بریم. وقتی وضعیت فعلی (Current State) خود را می‌شناسید و نیز می‌دانید که وضعیت مطلوب و هدف شما (Goal State) چیست؛ اما نمی‌دانید که با طی کردن چه مسیری می‌توانید از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب برسید، عملاً با یک مسئله مواجه هستید.

مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *