شروع کسبُکار شخصی و پایان دادن به زندگی کارمندی
هر انسانی برای رفع نیازهای مالی روزمره خودش نیازمند داشتن یک شغل و کسب درآمده،
عموم مشاغل باکار کردن برای شخصی تحت عنوان، کارفرما، مافوق یا عناوین اینچنینی تعریف میشن،
در این میان افرادی هم هستند که ترجیح میدن شیوه متفاوتی برای کسب سود، داشته باشن، داشتن کسب و کار شخصی و کارآفرینی، برای این افراد ارزش بیشتری دارد؛ در مطلب پیش رو قصد داریم به معرفی کسب و کار ها شخصی و کارمندی و خوبی بدی های هرکدوم بئردازیم، با ما همراه باشید؛
طبق آمار رسمی سایت اطلاع رسانی دفتر ریاست جمهوری ایران، در حال حاضر، نزدیک به ۲ونیم میلیون نفر، کارمند رسمی و حقوقبگیر مستقیم دولت هستند و این آمار شامل نیروهای مسلح و نظامی نیز نمیشود. این آمار در بخش خصوصی، نزدیک به ۹ میلیون نفر در کل کشور است. نتیجه تخمین نهچندان دقیق آماری نشان میدهد که حدود ۱۱ میلیون نفر از شهروندان، کارمند هستند!
عدد بزرگ ۱۱ میلیون نفر، خود نشاندهنده اهمیت کارمندان در سطح کشور است. علاوه بر تعداد بالای افراد شاغل در این دستهبندی شغلی، کارمندان یک شرکت یا اداره زنجیرهای از امور مجموعه را به یکدیگر پیوند میزنند که پاره شدن این زنجیره کل مجموعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
از ۲ ونیم میلیون موقعیت شغلی کارمندان دولتی، نزدیک به ۱ میلیون موقعیت در اختیار خانمها است. این جمعیت در گذشته بسیار کمتر بوده است و در حال حاضر، روزبهروز در حال افزایش است. همین مسئله نشاندهنده اهمیت روزافزون نقش کارمندان خانم در بخشهای خصوصی و دولتی کشور است.
آزادکاری یا فریلنسری
برخلاف کارمندان رسمی یا قراردادی یک مجموعه، آزادکاران افرادی هستند که بهصورت تماموقت و حضوری با هیچ شرکت یا ادارهای قرارداد کاری نبستهاند. درواقع، آزادکاران افرادی هستند که از محیط خانه و از طریق تلفن و اینترنت، کارها و پروژههای کارفرماهای مختلف را بر عهده میگیرند و بهصورت خوداشتغالی انجام میدهند.
آزادکاری یا فریلنسینگ در حقیقت، نقطه مقابل زندگی کارمندی است و تفاوتهای بسیاری با این سبک از مسیر شغلی دارد.
کارمندان یکی از مهمترین اقشار جامعه هستند که بخش مهمی از کارها بر عهده آنان است. در این مطلب تلاش شده است تا موارد زیر برای شما روشن شود:
اول: یکی از ویژگیهای عصر فناوریهای نوین، کاهش تعداد کارمندان دولتی و خصوصی و بهبود بخشیدن و افزایش تمرکز بر آموزش هدفمند مهارتها و تقویت قوه خلاقیت افراد، در جهت ایجاد کسبوکارهای جدید و بهروز نگهداشتن جامعه است.
دوم: هر فرد، ازلحاظ تمام ویژگیهای شخصیتی با تمام افراد دیگر تفاوت دارد. استعدادها، تواناییها و علایق همه افراد با یکدیگر متفاوت است. این موضوع بیانگر این است که هر فردی باید با توجه تواناییها و با در نظر گرفتن علاقه خود، شغل و آینده حرفهای خود را انتخاب کند.
ممکن است مدیر یکی از بزرگترین شرکتهای دنیا، اصلاً نتواند کارمند خوبی باشد؛ اما فرد دیگری در سِمَت کارمندی، خلاقیتهایی به خرج دهد که کسبوکار و گروه شغلی را بهطورکلی متحول کند.
پایان عصر کارمندان اداری
ما بههیچعنوان به دنبال کم کردن ارزش کار کارمندان نیستیم اما این یک واقعیت انکار ناپذیره…
عصر کارمندی رو به افول است چرا که کشورهای توسعهیافته در غرب یا کشورهایی مثل ژاپن، ظرفیت کارمندی خود را بسیار کاهش دادهاند و از ظرفیت افراد آزادکار از سراسر دنیا استفاده میکنند.
طبق آمارهای جدید، درآمد آزادکاران و دورکاران در سراسر دنیا با شیب بسیار زیادی در حال افزایش است و کشورهای توسعهیافته به این نتیجه رسیدهاند که روالها و بروکراسی خشک اداری عصر انقلاب صنعتی و پسازآن، دیگر پاسخگوی نیازها و اولویتهای بشر امروزی نیست.
تخمینهای آماری نشان میدهد که در آینده نزدیک (سال ۲۰۳۰)، ۷۰ درصد از مشاغل دنیا به آزادکاری یا دورکاری اختصاص خواهد داشت.
اگر به فرهنگ قالب جامعه دقت کنید، اکثر افراد تصور میکنند که بهترین مشاغل، مشاغل کارمندی است. این طرز تفکر از دیوانسالاری در دوران قاجار و پهلوی ریشه میگیرد و نوع آموزش ما در مدارس هم به این تفکر دامن میزند. نتیجه این تفکر در بطن جامعه این است که افراد تمایل خود به کارآفرینی، خلاقیت و ابداع مفاهیم را از دست میدهند.
بیان این مسائل به این معنی نیست که کارمند بودن شغل آسانی است و فایدهای برای جامعه ندارد. درواقع، بهتر است بگوییم که تعداد کارمندان کشورهای درحالتوسعه بسیار بیشتر از کشورهای توسعهیافته است. دلیل این مسئله هم این است که همه کارمندان در موقعیتهای کارمندی استعداد، توانایی و علاقه ندارند و برای جامعه مفید مواقع نمیشوند.
بهترین راه برای انتخاب شغل، در نظر گرفتن منطقی علاقه، استعداد، تواناییها و بازار هدف آن کار است. همیشه در نظر داشته باشید که نوع کار شما، حق انتخاب شخصیتان است و الزاما برای انتخاب شغل نباید به عرف جامعه احترام گذاشت!
شروع کسب و کار شخصی
این بحث رو با یک جمله معروف از پاولگتی شروع کنیم:
کارکردن برای سازمانها و شرکتهای بزرگ مثل سوار قطار شدن است، نمیدانی که این سرعت حرکت تو نیز هست؟!و یا تو متوقف هستی و این قطار هست که به سرعت پیش میرود…
G- Paul getti
ازونجایی که جملهی بالا، دربارهی کار کردن در شرکتهای بزرگ است، بد نیست اشاره کنیم که پاولگتی مدیر ، کار آفرین و مالک یک شرکت بسیار بزرگ آمریکایی بوده و برخی منابع، اون را در مقطعی از زندگیاش، ثروتمندترین فرد زنده در آمریکا دونستن! جملهی گتی رو با وجود ظاهر منتقدانهاش، نمیتونیم به صورت مطلق، به عنوان یک دیدگاه منفی تفسیر کنیم، اما این جمله به نکتهی مهمی که در ذهن بسیاری از ما وجود دارد اشاره میکنه:مزایا و معایب کار کردن برای شرکتهای بزرگ چیست؟
به نظر میرسه که کارهای ما در شرکتهای کوچک، سریعتر و بهتر دیده میشن،اما با احساسِ خوبِ تکیه دادن به برندهای بزرگ چه کنیم؟آیا حس بهتری نیست که در جلسات و مهمانیها، وقتی نام محیط کارمان را میگوییم، دیگران آنجا را بشناسند؟
هر انسانی برای رفع نیازهای مالی روزمره خودش نیازمند داشتن یک شغل و کسب درآمده، عموم مشاغل باکار کردن برای شخصی تحت عنوان، کارفرما، مافوق یا عناوین اینچنینی تعریف میشن، در این میان افرادی هم هستند که ترجیح میدن شیوه متفاوتی برای کسب سود، داشته باشن، داشتن کسب و کار شخصی و کارآفرینی، برای این افراد ارزش بیشتری دارد …در مطلب پیش رو قصد داریم به معرفی کسب و کار ها شخصی و کارمندی و خوبی بدی های هرکدوم بپردازیم، با ما همراه باشید.
مسیرشغلی
کارمندی را در نظر بگیرید که در آستانهی بازنشستگی، سوابق شغلی خود را مرور میکند و میگوید که ای کاش در دوران جوانی به سراغ کارآفرینی و راهاندازی کسب و کار خودم میرفتم، یا بالعکس، کارآفرین ورشکستهای را در نظر بگیرید که به نتیجه میرسد راهاندازی کسب و کار، گزینهی مناسب او نبوده و میتوانست در یک سازمان بزرگ، پلههای ترقی را به شکلی بهتر و موثرتر طی کند!
یا به جوانی فکر کنید که در نخستین سالهای دانشگاه، در جستجوی یک کار پارهوقت است و امید دارد که آن کار، بخشی از هزینههای تحصیلش را فراهم کند؛
همهی این مثالها را میتوان با یک موضوع مرتبط دانست: “مسیر شغلی” شاید سادهترین تعریف مسیر شغلی این باشد که بگوییم: «مسیر شغلی یعنی زندگینامه شغلی یک فرد. به این معنا که هر فرد در طول زندگی خود کدام جایگاههای شغلی را کسب میکند.»
متاسفانه، تحصیل در بهترین دانشگاه ها، کار کردن در شرکت ها بزرگی با نام و نشان مطرح؛ خیلی ساده میتونن رویاهای شما را نابود کند… شاید کمی باورنکردنی و ناجوانمردانه به نظر برسد اما واقعا اینچنین است!
اگر تا به امروز تصور شما این بود که برای موفقیت باید در بهترین دانشگاه درس خواند یا اگر میخواهید به یک جای خوبی در زندگی برسید باید در یک شرکت مشهور و بزرگ کار کنید، متاسفانه نه تنها این باور اشتباه است، بلکه خطر به قتل رساندن رویاهایتان را نیز دارد…
منتقدان کار کردن برای شرکتهای بزرگ، معتقدند که شما در نهایت، برند دیگری را بزرگ میکنید و به نسبت تلاشتان، سهم کمتری برای خودتان حاصل میشود؛
برند شرکت، دارایی شما نیست، درست همانطور که قدرت و سرعت قطار را نباید به عنوان داشتهی خود فرض کنید!
من به شخصه تجربه کار در هر دو محیط رو دارم،
کار کردن تو شرکتهای بزرگ و معروف برای رزومهسازی خوبه، همیشه برای آدم یک اعتباره، ولی کار کردن تو شرکتهای کوچک جا را برای خلاقیت و یادگیری مطالب جدید و متنوع رو خیلی بیشتر باز می کنه؛
از طرفی، مدافعان کار کردن در شرکتهای بزرگ، میگن که کار کردن در این نوع شرکتها، بهتر میتونن به ما فعالیت در چارچوب ساختار و بر اساس فرایند رو بیاموزه و به نظر میرسه که نمیتونیم در بحث مزایا و معایب کار کردن در شرکتهای بزرگ، به یک جمعبندی قطعی برسیم، ضمن اینکه تصمیم گیری دربارهی انتخاب محیط کار، تابع فاکتورهای شخصی متعددی نیز هست، بنابراین، نمیتوان در این زمینه، حکمهای کلی صادر کرد؛
اما…
تعریف کارمند و زندگی کارمندی
پیدایش شغل کارمندی و کارمندان دولتی رو باید در دربار های پادشاهان جستجو کنیم،
در گذشته پادشاهان اشخاصی با مهارت های خاص را به صورت دراز مدت و ثابت در ازای دستمزدی دائمی استخدام می کردند، این کارمندان ناگزیر باید سرسپردگی خود را به حاکمان و پادشاهان ابراز می کردند. با جایگزینی حکومت های مردمی به جای پادشاهی، کارمندان باید به جز مهارت های مورد نیاز، به نظام حکومتی نیز وفادار می بودند. در مقابل، پیدایش کارمندان بخش خصوصی به دوران پس از انقلاب صنعتی باز می گردد، در این دوره، شرکت های تولیدی و صنایع مختلف افرادی را که به صورت ثابت به آنها احتیاج داشتند را استخدام می کردند، با پیشرفت صنایع، ملاک ها و معیارها برای پذیرش کارمندان نیز دشوارتر شدند؛ به این ترتیب، کسانی که می خواستند وارد مشاغل کارمندی شوند باید در مراکزی آموزش های لازم را می دیدند و سپس با ارائه مدارک لازم استخدام می شدند. با رشد هرچه بیشتر جامعه صنعتی، تعداد کارمندان از کارگران پیشی جست و کارمندان هم با توجه به ماهیت کار خود از جایگاه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل توجهی برخوردار شدند.
اصطلاح و لغت کارمند در ابتدا به کسانی گفته شد که برای دولت کار می کردند و به تدریج تبدیل به یک تیپ اجتماعی – اقتصادی شد که سبک زندگی خاصی را برای خود انتخاب کرد که تا اندازه ای با سبک زندگی کارگر و کشاورز و پیشه ور و کاسب متفاوت بود و برای اینکه این تمایز و تفاوت در نام گذاری هم مشهود شود، پسوند «مند» به کار افزوده شد تا با معنی دارای کار با تیپ های کاری مذکور فرق کند.
کارمند شخصی است که به صورت تمام وقت، پاره وقت یا قراردادی باید در یک سیستم اداری شرکتی یا سازمانی در بخش خصوصی یا دولتی مشغول به کار شود و انجام فعالیت های فکری را برعهده بگیرد، به کارمندان در ازای وظایفی که برعهده دارند، حقوق ثابتی پرداخت می شود. کارمندان نیز طبق ویژگی هایی به چند دسته تقسیم می شود. ابتدا نوع قرارداد کارمندان مختلف دستگاه ها و ادارات دولتی را از هم جدا می کند. کارمندان بر اساس قرارداد خود به کارمندان رسمی، پیمانی، خدماتی و قرارداد کاری تقسیم می شوند.
کارمندان رسمی بالاترین رتبه را در میان کارمندان دولتی دارد. کارمند رسمی مشمول قانون استخدام و قانون مدیریت خدمات کشوری بوده و تحت پوشش بیمه صندوق بازنشستگی کشوری هم قرار می گیرند. کارمند پیمانی مشمول آیین نامه استخدام پیمانی بوده و به لحاظ پوشش تامین اجتماعی هم مشمول صندوق تامین اجتماعی است. گروه دیگری از کارکنان که امور خدماتی و پشتیبانی را انجام می دهند را نیز کارمندان خدماتی می نامند. مشاغل این گروه از کارمندان متنوع بوده و شامل مشاغلی همچون نظافتچی، آبدارچی، آشپز، خیاط و غیره می شود.
تعریف کسب و کار یا بیزینس
یک سازمان است که برای فراهم کردن کالا، خدمات یا هر دو برای مشتری ایجاد شدهاست، کسب و کار در اقتصاد سرمایهداری حکمفرماست، بیشتر کسب و کارها که مالک آنها بخش خصوصی است، برای این ایجاد شدهاند که سود ساز باشند و دارایی صاحبشان را بیشتر کنند. کسب و کارها میتوانند ناسودبر باشند یا مالک آنها دولت باشد. از کسب و کاری که چندین فرد در دارایی آن شریک باشند، با عنوان شرکت یاد برده میشود،
هر چند که این واژه تعریف دقیقتری نیز دارد؛
پترس و پلومن، از صاحب نظران این حوزه، بر این باورند که هر نوع خرید و فروش، کسب وکار نیست، بلکه کسب وکار هر نوع تبادل تکرار شونده و تجدید پذیر است.
معمولاً کسب و کار در شکل خصوصی آن نمود پیدا میکند که تلاش دارد بر سود بیشتر یا فروش بیشتر تمرکز کند و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد. اما در شکل دولتی آن بیشتر مشارکت تعداد بیشتری از افراد جامعه اهمیت دارد.
بهطور خلاصه سه روش برای شروع یک کسب و کار وجود دارد:
- راه اندازی کسب و کار و تولیدمحصول از صفر
- خرید کسب و کار موجود از شخص دیگر
- نمایندگی یا فرانچایز (فرانشیز)
برای کسانی که هنوز هیچ کسب و کاری به نام خود ندارند، شروع یک کسب و کار کوچک میتواند ریسک کمتری به دنبال داشته و درصد موفقیت بیشتری هم برای آنها ایجاد کند. نهتنها از جهت تحلیل بازار و رقبا بلکه دردسرهای مدیریتی، حقوق کارکنان و تمام هزینههایی که برای کسب و کارهای بزرگتر وجود دارد از جمله دلایل قانعکنندهای هستند تا راهاندازی یک کسب و کار کوچک را در اولویت قرار دهند.
مزایا و معایب کسب و کارهای کوچک
شناخت مزایا و معایب کسب و کارهای کوچک قبل از آغاز کار بسیار حائز اهمیت است.
- مزایا
- خودتان رئیس خودتان هستید.
- آزادی عملتان نسبت به یک کارمند بیشتر است.
- امکان برنامهریزی زمانی کار در اختیار شما خواهد بود.
- در عین کوچک بودن کسب و کار، سود زیادی برای کارآفرینها به همراه دارد.
- امکان رشد وجود دارد.
- هر پیروزی احساس شعف زیادی در انسان ایجاد میکند.
- تلاش کردن برای موفقیت شخصی و لذت رسیدن به مراتب بالاتر.
- هزینهها مقرونبهصرفه و قابل کنترل است.
- نیازی به استخدام کارمندان زیاد نخواهید داشت.
- مدیریت و برنامهریزی برای کار آسانتر است.
- معایب
- اگر کار نکنید از پول خبری نیست. درواقع این کسب و کارها به نسبت زمانی که برای آنها صرف میشود، درآمدزایی خواهند داشت.
- درآمد شما از ابتدا قابل پیشبینی و تضمین نیست.
- شکستهای مقطعی میتوانند بسیار دردناک باشند.
- امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.
- از بیمه و مزایا خبری نخواهد بود.
- هیچ زمانی برای استراحت پیدا نخواهید کرد.
دستهبندی کسب و کارهای کوچک بر اساس حرفه
برخی از مهمترین دستهبندیها به قرار زیر است:
- کسب و کارهای خدماتی
- کسب و کارهای واسطهگری
- کسب و کارهای کامپیوتری
- کسب و کارهای فناوری و اطلاعات
- کسب و کارهای تولیدی
- کسب و کارهای خانگی
- کسب و کارهای روستایی
- کسب و کارهای مالی و سرمایهگذاری
- کسب و کارهای وابسته به موبایل
- کسب و کارهای دانشگاهی
دستهبندی کسب و کارهای کوچک در دنیای واقعی و مجازی
کسب و کارهای کوچک را از نظر بستر ایجادشان به دو دسته اصلیِ:
کسب و کارهای اینترنتی و کسب و کارهای فیزیکی
تقسیم میکنند و که خود آنها نیز به موارد جزئیتری تقسیم میشوند. البته به دلیل پیشرفتهای امروزی که در فناوریهای مبتنی بر اینترنت سراغ داریم، خیلی نمیتوان این تفکیک را بهصورت کامل انجام داد. در حال حاضر بدون استفاده از اینترنت و امکانات موجود در آن، استفاده نکردن از چنین ابزاری منجر به یک شکست کامل برای کسب و کارهای کوچک خواهد شد.
و اما مسیرشغلی خود را از کجا شروع کنیم؟
برای فردی که در آستانهی بازنشستگی قرار گرفته، مسیر شغلی بیشتر از جنس یک خاطره است. به این مفهوم که او به گذشتهی خود فکر کرده و موقعیتهای شغلی مختلفی را که تجربه کرده به عنوان مسیر شغلیاش فهرست میکند ، اما برای کسی که هنوز در ابتدا یا نیمهی راه است و امید دارد که موقعیتهای شغلی بهتری را تجربه کند، مسیر شغلی از جنس برنامه است . او میتواند انتظار «پیشرفت شغلی» داشته باشد و یا به این فکر کند که با انباشته کردن تجربه، جذب سازمانهای قدرتمندتر، برندهای بزرگتر و کسب و کارهای جذابتر شود؛
بنابراین وقتی در دنیای مدیریت از Career صحبت میشود، گاهی اوقات به این معناست که فرد، چه تصویری را از آینده شغلی و موقعیتهای شغلی آتی خود در سر میپروراند و چه هدفهایی را در این زمینه در ذهن دارد؛ از آنجا که دغدغهی ما در محبیدیزاین توسعه فردی شماست، توجه ما به مسیر شغلی هم از زاویهی نگاه فردی خواهد بود؛
به عبارت دیگر، به این پرسش میپردازیم که من به عنوان یک فرد چگونه میتوانم مسیر شغلی بهتر و مطلوبتری را بسازم و طی کنم؟!
این سوالیِ که افراد زیادی که از شغل فعلی شون رضایت ندارن از خودشون میپرسن تا به سراغ علایق شغلی خودشون برن،
اغلب افراد علاقه مند هستند تا به شروع کسب و کار شخصی خودشون در حیطه مورد علاقه خود بپردازند و طعم شیرین موفقیت در کسب و کار رو بچشند اما در نحوه شروع کسب و کار سردرگم هستند و سوالاتی از این قبیل رو در ذهنشون از خودشون میپرسن:
-اصلا چه کسب و کاری رو باید شروع کنم؟
-چه محصولی توی بازار نیست که من اقدام به تولیدش کنم؟
-چطور باید یک کسب و کار رو اداره و مدیریت کرد؟
-برای کسب و کار از کجا شروع کنیم ؟
در ادامه به پاسخ این سوالات میپردازیم.
افراد بسیار زیادی هستند که دارای ایده هستند اما در حال حاضر با توجه به شرایط بد اقتصادی در ایران و نیاز به درآمد کارمندی، نمیتونن به دنبال ایده و کسب و کار خودشون برن و در حال حاضر برای شروع کسب و کار قدرت ریسک پایینی دارن!
البته از اونجایی که وب سایت ما در حوزه کسب و کار و دیزاین محصول فعالیت داره هدف ما بیشتر بررسی کسب و کارهای این حوزه اس اما در این مقاله سعی داریم تا روش های ابتدایی برای شروع همه کسب و کارها را بررسی کنیم تا در مسیر درست قدم برداریم؛
اگر در حال حاضر ایده خاصی دارید و قصد دارید تا شروع به فعالیت بر روی اون ایده کنید کمی تامل کنید و ابتدا مواردی رو بررسی نمایید، هیجان در شروع یک کسب و کار اصلا خوب نیست و می تونه موجب هدر رفتن زمان و بودجه شما بشه!
اگر کارمند هستید، برای شروع کسب و کار خود، احتمالا باید از شغل فعلی خودتون استعفا بدید و این موضوع کمی ریسک داره، چراکه باید مدتی رو بدون کسب درآمد زندگی کنید، برای همین ابتدا باید شرایط فعلی و ایده خود را بررسی نمایید تا بصورت منطقی و با برنامه، فعالیت روی ایده جدید را آغاز کنید.
گاهی اوقات برخی از افرادی که ایده خاصی دارند هیجان زده عمل میکنند و بسراغ کسب و کار جدید مورد نظر خود میروند و پس از مدتی که به موفقیت نمیرسند حسرت شغل قبلی خود را خواهند خورد، به همین علت است که میگوییم باید کمی تامل کرد و با برنامه ریزی کسب و کار خود را شروع کنید، گاهی اوقات آسیب های وارد شده آنقدر زیاد هست که شما حتی تا مدت ها به شرایط قبلی خود نیز دسترسی پیدا نخواهید کرد، در حالی که به همان شرایط نیز قانع هستید و حسرت آن روزها را میخورید؛
البته این بدان معنی نیست که در شرایط فعلی به سراغ شروع کسب و کار خود نروید، بلکه فقط هدف این است که حساب شده عمل کنیم.
اما برای شروع کسب و کار باید به چه مواردی دقت کنیم و از کجا شروع کنیم ؟
قبل ازاینکه به این سوال پاسخ بدم بزارید یک مطلب دیگه رو هم کمی بازش کنم
با توجه به محوریت این سایت به دیزاین بر رشته های دیزاین محور و البته گسترده بودن دامنه رشته های دیزاین محور در متن زندگی پیشنهاد ما به شما دیزاینر شدنه!
مسیرهای پیش روی دیزاینرها
1-فریلنسری(Freelance)
فریلنسینگ یا آزادکاری یعنی دریافت و انجام پروژه به صورت شخصی و بدون تعهد بلند مدت به شرکت یا مجموعه ( حداقل تعهدی بیش از چارچوب همان پروژه ).
*در ضمن فریلنسینگ الزاما به معنای “دورکاری” نیست.
مزایا :
- آزادی در مدیریت پروژه ها
- آزادی در انتخاب زمان و مکان کار کردن
- نبود سقف درآمدی ( روی کاغذ چنین سقفی وجود نداره اما عملا بیشتر اوقات از مقدار خاصی فراتر نمیره اما خب بر خلاف حقوق ثابت این شانس رو داری که درآمدی بالاتر به دست بیاری )
- یادگیری مدیریت زمان و خود مدیریتی ( میشه به عنوان نکته منفی هم در نظر گرفت اما خب سعی میکنیم نیمه پر لیوانو نگاه کنیم! )
معایب :
- عدم وجود دریافتی ثابت و مزایا ( همونطور که میتونی درآمد بالاتری کسب کنی و سقفی نداره ، حداقلی هم نداره و ممکنه در صورت بروز مشکلاتی، درآمد بسیار کمی داشته باشی و اکثر اوقات طبق تجربه شخصیم و مشاهدات درآمد فریلنسینگ به تنهایی کافی نیست.)
- نبود امنیت شغلی ( هرچند در کشورمون عملا در مسیرهای دیگه هم اینو به اون صورت تجربه نمیکنیم اما به هر حال در این مسیر کمتر از بقیه اس)
- تجربه نکردن کار تیمی (یا شاید تجربه بسیار کم به نسبت سایر مسیرها) و متعاقبا ضعف در مهارت های نرم مرتبط
- کمتر بودن روابط اجتماعی حرفه ای
2-آتلیههای دیزاین محور
شرکتهایی که در یک حوزه خاص به دریافت و انجام پروژه ها مشغول اند. این آژانس ها معمولا با آژانس هایی در حوزه های دیگه یا شرکت ها طرف قرارداد هستند و با کار برای این آژانس ها شما روی پروژه های دریافتی اون ها مشغول به فعالیت میشید، در چنین فضایی بیشتر با فرآیند دیزاین و حل مسئله سر و کار دارید و غالبا تمرکز روی رضایت سفارش دهنده اس تا کاربر نهایی.
مزایا :
- افزایش گستره مهارت ها و آشنایی با حوزه ها و صنعت های مختلف به علت مواجه بودن با طیف گسترده ای از پروژه ها با نیازهای گوناگون .
- وجود حقوق ثابت ، مزایا و امنیت شغلی در قیاس با فریلنسینگ.
معایب :
- عدم افزایش عمق یک مهارت خاص یا تسلط بر بخشی از پروسه طراحی باز هم به علت مواجه بودن با تعداد پروژه های زیاد.
- استرس و فشار زیاد به علت وجو ددلاین های متعدد برای پروژه های مختلف.
- در مقابل پروژه های متعددی که روی اونها کار میکنید، در نهایت دریافتی یکسانی دارید.
3-تیم طراحی شرکت ها ( In-House Design Teams ) :
شرکتهای دیزاین محور رو میتوان به 2 دسته تقسیم کرد یکی استارت آپ ها و تیم های کوچک، یکی شرکت های بزرگ (میشه گفت شرکت هایی با یوزر بیس بالا، سرمایه بیشتر یا تعداد کارمندان زیاد) تو هر دوی این شرکت ها ، تمرکز بیشتر روی کاربر و مخاطب نهایی محصوله و بیشتر با بخش بیزنسی پروژه سر و کار دارید تا فرایند دیزاین. در واقع این پروسه ی طراحی و حل مسئله رو در بخش های کوچک تری از یک محصول بزرگ تجربه خواهید کرد و تنوع پروژه های یک آژانس رو نخواهید داشت.
-استارت آپ ها(Start”up)
استارت آپ ها معمولا تیم های کوچیکی دارند و شما به عنوان عضوی از این تیم به توسعه و رشد یک محصول مشغول میشید، (در مورد استارت آپ در این مقاله بیشتر توضیح دادم)
مزایا :
- تمرکز روی یک محصول مشخص.
- امکان دور کاری وجود دارد.
- به نسبت یک شرکت بزرگ قدرت بیشتری در ایده دادن و اثرگذاری روی محصول دارید.
- زمان بندی ها و ددلاین ها منعطف تری دارید.
معایب :
- به علت کوچیک بودن تیم ها معمولا باید مهارت های مختلف و معمولا بیشتری به نسبت سایر مسیرهایی که بیان کردم داشته باشید. مهارت هایی که گاها ممکنه ارتباط زیادی با هم نداشته باشند.
-شرکت های بزرگ
در چنین شرکت هایی شما عضو کوچکی از تیم های بزرگ تر خواهید بود و غالبا وظیفه خاصی در پروسه طراحی و رشد محصول رو به انجام خواهید رسوند.
مزایا
- افزایش عمق یک مهارت خاص ( به عنوان مثال اگر در حوزه UX فعال باشید ممکن در یک شرکت فقط با بحث UX writing سروکار داشته باشید و طبیعتا بعد از مدتی اطلاعات و تجربه بیشتری تو این موضوع خاص کسب میکنید. )
- بیشتر بودن اتباطات حرفه ای نسبت به سایر مسیرها
- به نسبت بقیه مسیرها میتونید انتظار حقوق بیشتری رو داشته باشید.
معایب
- به علت بزرگ بودن تیم ها بیشتر موارد با مدیران رده بالا در ارتباط مستقیم نیستید و متعاقبا قدرت زیادی در ایده پردازی و تاثیر مستقیم روی محصول نخواهید داشت. همینطور با وجود کلی آدم دیگه امکان دیده شدن شما پایین تره.
- باید با گستره زیادی از افراد در حوزه های مختلف محصول در ارتباط و هماهنگ باشید؛
خب، حالا که این مطالب رو ازشون آگاه شدید برگردیم به اون سوالمونبرای شروع کسب و کار باید به چه مواردی دقت کنیم و از کجا شروع کنیم ؟
توی این سایت با توجه به اهمیت این موضوع ما یک مسیر تعریف کردیم و یک سلسله درس منتشر کردیم، تا شما بصورت گام به گام و پیوسته ابتدا با مفاهیم دنیای دیزاین و سپس به صورت کامل با روند ساخت یک کسب و کار دیزاین محور در جهت تولید یک محصول آشنا بشید؛بخوانید و لذت ببرید.