صنعت و دیزاین، دیزاینر و صنعتگر
همونطور که اشاره شد دیزاین ترکیبی از علم، هنر و صنعتِ و در عین حال با این شاخه ها تفاوت هایی رو هم داره!تفاوت دیزاین و هنر رو قبلا بهش اشاره کردیم(+).
اگر تمام فعالیتهای اقتصادی که با تولید کالا و خدمات با استفاده از ماشین آلات و تجهیزات ساخته دست بشر سروکار دارند را به عنوان یک کل تصور کنیم، هرصنعت، زیرمجموعهای از این کل است که عده فراوانی از فعالیتهای مشابه را شامل میشود.
اما در صنعت هم افراد با رویکرد های مختلفی وجود دارن، که در این مطلب بهش پرداختیم.
تعریف صنعت Industry
همه ما با بخش های مختلف صنعت آشنا هستیم؛ بسیاری از مردم تصور می کنند صنعت به عنوان تولید دسته جمعی کالاها در کارخانه های کاملا سازمان یافته با درجه بالایی از اتوماسیون و تخصص است؛اگرچه این نمونه متداول صنعت است؛ اما صنعت می تواند شامل سایر فعالیت های تجاری باشد که کالاها و خدماتی مانند کشاورزی، حمل و نقل، مهمان داری و بسیاری دیگر را ارائه می دهد.
به مجموعهٔ تمام یگانهایی که در تولید یک فراورده یا یک دسته از فراوردههای مشابه فعالیت میکنند، «صنعت» گفته میشه
صنعت گروهی از موسسات یا سازمان های تولیدی است که کالاها، خدمات یا منابع درآمد را تولید یا عرضه می کنند؛
در ویدیوی زیر برای شما با ذکر مثال توضیح داده میشود که چرا مهم است شما شاخه صنعتی کار خود را در ابتدایی ترین قدم های شروع بشناسید وبا شناخت آن به چه مزایایی دست پیدا می کنید؟
{مطلب مرتبط: معرفی رشته Industrial Design– دیزاین صنعتی }
کارآفرین و بیزنسمن EntrePreneur & Business men
در صنعت ما بادو دسته از افراد مواجه هستیم کارآفرین ها و بیزنسمن ها؛
کارآفرین یا آنترِپرِنواِر (به انگلیسی: Entrepreneur) فردی مبتکر، اهل چالش، و همانند یک راننده است. اون کسی عه که کسب وکار جدیدی خلق میکنه؛ مثلاً یک راهکار جدید، یک پروژه، یک تجارت یا یک شرکت جدید. ممکن است کار آفرین خودش یک ایده پرداز نباشه ولی قطعاً همون کسی عه که تصمیم میگیره یک ایده رو به واقعیت تبدیل کنه! البته جلوتر و در قدم چهارم مفصل تر راجع به کارآفرین صحبت میکنیم و اینجا به گفتن همین دوخط بسنده میکنم؛
بیزینسمن یا تاجر (به انگلیسی: Business men)شخصی است که در یک شرکت یا سازمان فعالیت می کند و کار خرید و فروش را انجام می دهد و یا صرفا روی یک ایده با هدف کسب سود سرمایه گذاری میکند! (با توجه به این که کلمه بیزینس من، یک اصطلاح است و به معنای کسی است که کار تجارت را انجام می دهد، کلمه ی دیگری مثل بیزینس وُمن نداریم؛در این موضوع بحث جنسیت ها مطرح نیست و واژه بیزینس من، به یک تاجر نسبت داده می شود. پس منظور از این کلمه صرفا مردی که تجارت می کند، نیست.)
در این شرایط میتواند، آن شرکت یا سازمان برای خودش باشد یا به عنوان کارمند آن جا کار کند، در واقع بیزینس من ها در عرف این گونه تعریف می شوند که آن ها افرادی هستند که در خرید و فروش و تجارت هایشان، با اشخاصی ارتباط برقرار می کنند که کت و شلوار به تن دارند و از لحاظ رفتاری در سطح بالاتری نسبت به بقیه مردم قرار می گیرند.
در بحث بین الملل اصطلاحا می گویند: بیزینس من ها با یقه سفید ها در ارتباط هستند. با توجه به این که کلمه بیزینس من، یک اصطلاح است و به معنای کسی است که کار تجارت را انجام می دهد، کلمه ی دیگری مثل بیزینس وُمن نداریم؛در این موضوع بحث جنسیت ها مطرح نیست و واژه بیزینس من، به یک تاجر نسبت داده می شود. پس منظور از این کلمه صرفا مردی که تجارت می کند، نیست.
حالا سوال اینه که آیا یک صنعتگر موفق حتماً به آموزش رسمی کارآفرینی و بیزنسمنی نیاز داره یا نه صرفا با داشتن سرمایه میتونه آدم استخدام کنه و خط تولید محصولشو راهبندازه؟
اگر به تجربیات و شهود موجود مراجعه کنیم، پاسخ چنین سوالی، منفی عه!چرا که صنعتگر های موفق بسیاری را میشناسیم که آموزشهای رسمی ندیدهان، ضمن اینکه حتی دانش کارآفرینی هم بر اساس مطالعهی رفتار و تصمیم های کارآفرینان تدوین شده.
به عبارت دیگه، رابطهی بین علم کارآفرینی و افراد کارآفرین، عکسِ چیزی است که معمولاً به ذهن میرسد:
بیش از آنکه کارآفرینها به دانش کارآفرینی نیاز داشته باشند، دانش کارآفرینی نیازمند تجربه کارآفرینان است.
با این حال یک نکته را نباید فراموش کنیم:
مامعمولا کارآفرین های موفق رو میبینیم، این در حالیِ که تعداد کارآُرین های شکست خورده بسیار بیشتر از کارآفرین های موفقه!درصد بسیار کمی از کسب و کار ها بیش از 5 سال دوام میارن، بسیاری از کسب و کارها جوان بسرعت ورشکسته میشن و بخشی ازونها هم پس از چند اشتباه توسط شرکت های بزرگتر بلعیده میشن. بنابراین، اگر بر آموزش آموزش کارآفرینی تأکید میشود، به این علت است که دانش کارآفرینی (بحثهای تئوریک مدیریتی + تجربههای کارآفرینان) میتواند احتمال خطا و سطح خطر را برای کسب و کارهای جوان کاهش دهد.
دوره های مدیریت MBA از جمله دوره های آموزشی مدیریتی پررونق سالهای اخیر هستن.دوره MBA بیش از صد سال قدمت دارد؛ اگر چه شکل و سرفصلهای اون به تدریج تغییر کرده، MBA مخفف عبارت Master of Business Administration است و البته گاهی در نوشتههای فارسی، آن را به صورت ام بی ای هم مینویسند؛ دوره MBA به طور خاص برای کسانی در نظر گرفته شده است که نیازمند دانش مدیریت هستند، اما در زمینههای دیگر تحصیل کردهاند، به همین علت، عموم مخاطبان دوره MBA، تحصیلات اصلی خود را در حوزههای دیگر گذرانده و برای تکمیل مهارتهای مدیریتی خود، این رشته را به صورت دانشگاهی یا در قالب دوره MBA آزاد دنبال میکنند.
اگر به کارآفرینی فکر میکنید و قصد دارید کسب و کار خودتان را راهاندازی کنید، بیتردید مجموعه درسهای رشته MBA یکی از ضرورتهای آموزشی شما محسوب میشود؛ ما قراره در این مسیر دیزاینر شدن آموزش ها و تکنیک های MBA و کارآفرینی و نکات مهم در راه اندازی یک استارت آپ رو به شما آموزش بدیم پس نگران نباشید.
دیزاینر و صنعتگر
به طور کلی، دیزاینر و صنعتگر دو شغل متفاوت هستند. دیزاینر به طور عمده برای طراحی و ایجاد محصولاتی که به صورت صنعتی تولید میشوند، کار میکنند. این شغل به طور گستردهای در صنایع مختلفی مانند خودروسازی، الکترونیک، مبلمان و غیره وجود دارد. دیزاینرها برای ایجاد محصولاتی که به صورت صنعتی تولید میشوند، از تخصصهای مختلفی مانند طراحی صنعتی، طراحی محصول، طراحی گرافیکی و طراحی سمت کاربر استفاده میکنند. به عبارت دیگر، دیزاینرها به طور عمده برای طراحی محصولاتی که در صنایع گوناگون تولید میشوند، کار میکنند.
از سوی دیگر، صنعتگران به طور عمده برای تولید محصولاتی که به صورت صنعتی تولید میشوند، کار میکنند. این شغل به طور گستردهای در صنایع مختلفی مانند خودروسازی، الکترونیک، مبلمان و غیره وجود دارد. صنعتگران برای تولید محصولاتی که به صورت صنعتی تولید میشوند، از تخصصهای مختلفی مانند مهندسی صنایع، مهندسی مکانیک، مهندسی برق و غیره استفاده میکنند. به عبارت دیگر، صنعتگران به طور عمده برای تولید محصولاتی که به صورت صنعتی تولید میشوند، کار میکنند.
جمع بندی
در کل، دیزاینر و صنعتگر دو شغل متفاوت هستند که هر کدام از آنها برای تولید محصولاتی که به صورت صنعتی تولید میشوند، از تخصصهای مختلفی استفاده میکنند.
تمام این مطلب میخواد بگه شما باید شخصیتی برگرفته از، صنعتگر، بیزنسمن، کارآفرین و هنرمند رو در خودتون پرورش بدید.