فیدمطالب

پلتفرم چیست؟ استراتژی پلتفرم

پلتفرم یک مدل کسب‌وکار و استراتژی طراحی محصول است که هدف آن ایجاد فضایی برای تعاملات میان کاربران مختلف است. در این مدل، شرکت خود را به‌عنوان تسهیل‌کننده‌ای میان تأمین‌کنندگان خدمات/محصولات و مصرف‌کنندگان قرار می‌دهد، نه صرفاً به‌عنوان تولیدکننده یا ارائه‌دهنده مستقیم.

تفاوت محصول و پلتفرم

مفهوم پلتفرم از صنعت خودرو شروع شده و امروز تا صنعت آی تی و خدمات ادامه پیدا کرده است، پلتفرم یا platform واژه ای است که ممکن است در حوزه های زیادی آن را شنیده باشید.مثلا در دنیای خودرو،گاهی خبری منتشر میشود که ماشین جدید کمپانی benz،بر اساس platform ورژن قبلی خود ساخته شده است.در دنیای نرم افزار،مخصوصا اپلیکیشن های موبایل نیز گاهی به کلمه پلتفرم یا مولتی پلتفرم برمیخورید.

توضیح پلتفرم (Platform)

خیلی وقتا کار هایی که داریم انجام میدیم تو یه زمینه خاص ، تا حد قابل ملاحظه ای با هم اشتراک دارن مثلا فرض کن می خوای یه سایت درست کنی که یه سرویسی رو ارائه بده، خب هرکی بخواد مث تو بشینه یه سایت بزنه نیاز داره که برای سایتش یه رابط کاربری درست کنه ، لازمه که برا سایتش یه سرور داشته باشه و … اینجور وقتا خیلی عالی میشه که یه بستری وجود داشته باشه که بیاد این کارای تکراری و مشابه رو برامون انجام بده و کار ما رو آسون تر بکنه مثل پلتفرم wordpress  یا مثلا تلگرام رو در نظر بگیر ، درواقع تلگرام یه پلتفرمی رو درست کرده که یه کسب و کار خیلی اسون میتونه خدمتی رو از طریق ربات تلگرامی به مشتری هاش ارائه بده . درواقع پلتفرم ها با میزبانی فعالیت های مشابه در یک حوزه ، زمینه مناسبی رو فراهم میکنن تا خیلی اسون و استاندارد اون خدمت ، سرویس و یا کالا در اختیار مخاطبین قرار بگیره .

جزئیات بیشتر مفهوم پلتفرم: …

 کلمه platform بسته به اینکه در چه زمینه ای داریم ازش استفاده میکنم ، معانی متفاوتی داره وقتی صحبت پیرامون structure و ساختمان باشه معنی “سکو” میده؛بطور کلی میشه گفت که پلتفرم ها یسری “بستر” هستن که معمولا از چندین لایه و کلی پیچیدگی تشکیل شدن منتها ما صرفا با بالاترین لایه شون در ارتباطیم و کاری به چیزای دیگه نداریم. برای این‌که طراحی محصول مبتنی بر پلتفرم را بهتر درک کنیم، ابتدا لازم است طراحی ماژولار را بشناسیم (در فارسی کلمهٔ پودمان را به عنوان معادل ماژول انتخاب کرده‌اند). طراحی ماژولار به این معنا است که محصول به چند بخش تقسیم شده و عملکرد و مسئولیتی جداگانه بر عهدهٔ هر بخش گذاشته شود. این بخش‌ها زیرسیستم (Subsystem) یا ماژول (Module) نامیده می‌شوند. مهم‌ترین ویژگی ماژول این است که طراح می‌کوشد تا حد امکان در مرز تعامل هر ماژول با بقیهٔ ماژول‌ها تغییری ایجاد نکند (به این مرز Interface می‌گویند) بیشتر بخوانید?

جفری پارکر، استاد دانشگاه و محقق آمریکایی است که برای شناخت بهتر کسب و کارهای پلتفرمی، به این موارد اشاره می‎کند: کسب و کارهایی که از طریق ایجاد تعامل، دست به ارزش آفرینی می‌زنند و با فراهم کردن زیر ساخت های مشخص، به ایجاد ارتباط میان مصرف کننده بیرونی و تولید کننده بیرونی می‌پردازند. از این تعریف متوجه شدید که راه اندازی یک وب سایت و اپلیکیشن، الزاما به معنای راه اندازی یک کسب و کار پلتفرم گونه نیست. مثال واضحی که برای این دسته از مشاغل وجود دارد، معاملات املاکی ها می‌باشد. در واقع ارزشی که معاملات املاکی ها ایجاد می‎کنند، همان تعاملی است که از طریق معاملات رهن، فروش، اجاره و غیره، میان افراد متقاضی این گونه معاملات، برقرار می‎کنند. به بیان ساده تر، معاملات املاکی ها، واسطه تعامل میان فروشنده یک ملک با خریدار هستند.

کسب و کار خطی در مقابل کسب کارهای پلتفرمی

برای درک بهتر ساختار کسب و کار پلتفرمی ابتدا ساختار کسب و کار خطی را بررسی خواهیم کرد. کسب و کار خطی ارزش خود را با تولید کالا یا خدمات  ایجاد می کند. اما کسب و کار پلتفرمی با تسهیل تراکنش‌ها ارزش ایجاد می کند به بیان دیگر پلتفرم ها با ساختن رابطه و ایجاد تراکنش ارزش خلق می‌کنند. تراکنش اصلی همان چیزی است که پلتفرم تولید می کند و با اجرای این روش برای کاربران خود خلق ارزش می کند. در طی این فرایند ارتباطات بالقوه تبدیل به تراکنش می‌شوند. مهم ترین بخش طراحی پلتفرم ها انجام درست تراکنش اصلی است زیرا کاربران پلتفرم باید دفعات زیادی برای تولید و مبادله ارزش از آن استفاده کنند. تراکنش اصلی توسط پلتفرم انجام می شود اما اصلی ترین چالش در کسب و کار پلتفرمی کنترل مستقیم رفتار میلیون ها انسان به سمتی است که شما می خواهید.

 چهار عمل اصلی پلتفرم عبارتند است از:

  1. ایجاد مخاطب
  2. وصل کردن افراد
  3. فراهم آوردن خدمات اصلی
  4. اعمال استانداردهای لازم و قوانین مشخص

ساختار کسب‌وکار خطی (Linear Business Model):

در مدل خطی، کسب‌وکارها با تأمین منابع، تولید محصول، و فروش مستقیم به مشتری نهایی فعالیت می‌کنند.
مثال:

  • یک کارخانه پوشاک، لباس تولید کرده و مستقیماً آن را به خرده‌فروشان می‌فروشد.
  • شرکت‌های سنتی مثل فورد یا کوکاکولا در این مدل عمل می‌کنند.

معایب مدل خطی:

  1. وابستگی به منابع داخلی.
  2. محدودیت در گسترش مقیاس (Scaling).
  3. عدم انعطاف‌پذیری در ایجاد ارتباطات گسترده.

ساختار کسب‌وکار پلتفرمی (Platform Business Model):

کسب‌وکارهای پلتفرمی، شبکه‌ای از کاربران دو یا چندطرفه ایجاد می‌کنند که در آن این کاربران با یکدیگر تعامل دارند. پلتفرم‌ها زیرساختی برای تبادل ارزش ارائه می‌دهند و خودشان ارزش مستقیمی تولید نمی‌کنند.

ویژگی‌ها:

  1. تسهیل تعاملات میان طرفین (فروشنده و خریدار، تولیدکننده و مصرف‌کننده).
  2. وابسته به ایجاد شبکه‌ای از کاربران (Network Effect).
  3. تمرکز بر طراحی تجربه کاربری و زیرساخت دیجیتال.

مثال‌ها:

  • Uber: اتصال رانندگان و مسافران.
  • Airbnb: پیوند مسافران با میزبانان.
  • Amazon: پلتفرمی برای فروشندگان و خریداران کالا.
توضیح بیشتر:

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. 

ورود یا عضویتخرید یا تمدید اشتراک

برای دسترسی کامل به صدها درس و محتوای تخصصی در باشگاه طراحی شما نیاز به ثبت نام و تهیه اشتراک دارید. بخشی از مطالب مختص مشترکین می‌باشد

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.


 

مزایای طراحی محصول مبتنی بر پلتفرم

  1. مقیاس‌پذیری بالا:
    • اضافه کردن کاربران جدید هزینه کمتری نسبت به مدل خطی دارد.
  2. شبکه‌سازی و اثرات شبکه‌ای (Network Effect):
    • هرچه کاربران بیشتر شوند، ارزش بیشتری برای همه ایجاد می‌شود.
  3. انعطاف‌پذیری در توسعه خدمات:
    • امکان افزودن ویژگی‌ها یا خدمات جدید در چارچوب پلتفرم موجود.
  4. تنوع در کاربران و درآمد:
    • امکان جذب کاربران از مناطق مختلف و با نیازهای متنوع.
  5. کاهش هزینه‌های عملیاتی:
    • شرکت‌ها نیازی به تولید مستقیم محصول یا خدمات ندارند.

معایب طراحی محصول مبتنی بر پلتفرم

  1. پیچیدگی طراحی و توسعه:
    • ایجاد پلتفرمی که بتواند نیاز کاربران مختلف را برآورده کند، چالش‌برانگیز است.
  2. وابستگی به شبکه کاربران:
    • موفقیت به شدت وابسته به تعداد و تعامل کاربران است.
  3. ریسک‌های رقابتی:
    • اگر کاربران پلتفرم دیگری را انتخاب کنند، این مدل به سرعت آسیب‌پذیر می‌شود.
  4. مدیریت کیفیت:
    • کنترل کیفیت خدمات یا محصولات ارائه‌شده توسط تأمین‌کنندگان دشوار است.

مثال‌هایی از پلتفرم‌ها در صنایع گوناگون

  1. تکنولوژی:
    • Apple App Store: پلتفرمی برای توسعه‌دهندگان اپلیکیشن و کاربران.
    • Microsoft Azure: پلتفرمی برای سرویس‌های ابری.
  2. سلامت:
    • Zocdoc: اتصال بیماران با پزشکان.
    • HealthTap: مشاوره پزشکی آنلاین.
  3. آموزش:
    • Coursera: پیوند دادن دانش‌آموزان با دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی.
    • Udemy: بستری برای اساتید و دانشجویان آنلاین.
  4. طراحی و معماری:
    • Behance: نمایش نمونه‌کارها و اتصال طراحان با کارفرمایان.
    • 99Designs: رقابت‌های طراحی گرافیک.
مثال بیشتر برای پلتفرم‌ها – مارکت پلیس

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. 

ورود یا عضویتخرید یا تمدید اشتراک

برای دسترسی کامل به صدها درس و محتوای تخصصی در باشگاه طراحی شما نیاز به ثبت نام و تهیه اشتراک دارید. بخشی از مطالب مختص مشترکین می‌باشد

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.


 

نکات حرفه‌ای: پلتفرم به‌عنوان استراتژی طراحی محصول

شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید. 

ورود یا عضویتخرید یا تمدید اشتراک

برای دسترسی کامل به صدها درس و محتوای تخصصی در باشگاه طراحی شما نیاز به ثبت نام و تهیه اشتراک دارید. بخشی از مطالب مختص مشترکین می‌باشد

.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.


 

چرا طراحان باید پلتفرم‌ها را بشناسند؟

  1. درک بهتر از چگونگی ایجاد ارزش برای کاربران.
  2. توانایی طراحی سیستم‌های انعطاف‌پذیر و مقیاس‌پذیر.
  3. امکان ایجاد تأثیر بلندمدت در بازار از طریق تعاملات پایدار بین کاربران.

جمع‌بندی

پلتفرم‌ها به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد دیجیتال و طراحی محصول مدرن، نقش حیاتی در توسعه و موفقیت کسب‌وکارها دارند.اما آیا می‌دانستید با وجود اینکه اکثر مدیران نسبت به مزایای کسب و کارهای پلتفرم گونه آگاه هستند اما از آن دوری می‌کنند و این موضوع مختص کشور ما نیست؟ بله، متأسفانه طبق تحقیقات انجام شده، از هر ۸ مدیر اگاه نسبت به این مورد، فقط یک نفر استراتژی کسب و کار خود را بر مبنای پلتفرم طراحی کرده و بقیه مدیران، جایی برای پیشرفت سازمان شان از این طریق، در نظر نمی‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام شده، این اتفاق به ۳ دلیل زیر رخ می‌دهد.

  1. این نوع کسب و کار، در واقع نوعی خودزنی محسوب می‌شود. یعنی کسب و کار فعلی یا قسمت بزرگی از آن، به ناچار باید از میان برود و مجددا تمامی فرایندهای کسب و کار بر مبنای پلتفرم طراحی و اجرا شود. طبیعی است که چنین تغییر بزرگی برای مدیران، کاملا سخت و رنج آور است. از سوی دیگر ایجاد چنین تغییری، مدیران را متحمل هزینه‌های فراوانی می‌کند که ممکن است نتوانند از پس آن برآیند. به همین دلیل، می‎گوییم این کار نوعی خودزنی محسوب می‌شود؛ هرچند آینده‌ای درخشان در انتظار مدیر و کسب و کارش باشد.
  2. علت دوم مربوط به اشکالات موجود در سرمایه گذاری‌های حوزه فناوری اطلاعات شرکت‌ها می‌باشد. از این رو، مدیران فناوری اطلاعات، در مقابل تغییر شرکت به سمت پلتفرم، جبهه گیری شدیدی دارند فقط به این دلیل که ممکن است تمام خطاهای دوران مدیریت آنان در حیطه مورد اشاره، آشکار شود.
  3. از آنجایی که کسب و کارهای پلتفرم گونه، فراتر از یک کسب و کار صرف هستند، پس مدیران و کارمندان باید خود را برای ورود یک فرهنگ سازمانی جدید آماده کنند. فرهنگی که مطابق آن باید کوشید تا دیگران نیز رشد کرده و به سود برسند.

بنابراین، بنیان تمام کسب و کارهای پلتفرم، بازارسازی است و نه بازاریابی. از این رو، بسیاری از مدیران که تنها به فکر سود بیشتر هستند، نمی‌توانند این واقعیت را بپذیرند که رشد و پویایی شرکت شان به توسعه اجتماعی و رشد دیگران گره خورده است. این در حالی است که آنان همچنان به فکر منافع شخصی خودشان هستند و یک مانع جدی برای تغییر سبک کسب و کار شرکت، به شمار می‌روند.

مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *