ارزشآفرینی در طراحی محصول و کسبوکار: چگونه از ایده تا تمایز برسیم؟
ارزشآفرینی یکی از اصول کلیدی در طراحی محصول و توسعه کسبوکار است که تعیین میکند چرا یک محصول یا خدمت باید برای مشتریان جذاب باشد. این مفهوم شامل ایجاد مزایای ملموس و ناملموس است که باعث میشود محصول شما در بازار مورد توجه قرار گیرد و از رقبا متمایز شود.
ارزش چیست و ارزشآفرینی به چه معناست؟
تعریف ارزش Value: واژهی ارزش با همهی تنوعی که در کاربردهایش وجود دارد، یک مفهوم پایه را همهجا در دل خود دارد و آن ارزیدن و ارزشمند بودن است. در دنیای اقتصاد ارزش، بهای مالی یک محصول است پس میتوان گفت هدف هر کسب و کار در ابتدا ارزش آفرینی برای مشتری و در مرحله بعد تبدیل آن به سود است. یعنی برای ساختن یک کسب وکار موفق و پایدار، در ابتدا ما باید برای دیگران سودمند باشیم. سپس از سودی که برای آنها ایجاد کرده ایم انتظار پاداش داشته باشیم…
ارزش آفرینی مفهومی است که اگر در کسبوکارها لحاظ شده و به عنوان یک گزینه کلیدی به آن نگاه شود، میتواند هم برای مشتریان یک سازمان ارزش والایی ایجاد کند و هم سود خوبی را برای صاحبان کسب وکارها به همراه داشته باشد. اما ارزش گذاری در سازمان به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که هریک میتوانند جنبهها خاصی از ارزش را برای عام و خاص ایجاد کنند. ارزش به زبان ساده باورها و عقایدی است که برای ما بسیار مهم است، در حالی که هدف ارزش آفرینی در وهله اول بهبود زندگی دیگران و در ادامه اضافه کردن چیزی به جهان است که قبلا وجود نداشته و پدید آمدن آن راهی آسانتر برای زندگی و کار جلوی پای انسانها میگذارد.
هنوز در بسیاری از دورههای آموزشی مدیریتی، توضیح داده میشود که این دورهها باید شرکتکنندگان را موفق و یا ثروتمند کنند و کمتر بر این نکته تاکید میشود که هدف اصلی این دورهها، بهبود توانمندی ارزش آفرینی است.
اگر هم موفقیت یا ثروتی در کار باشد، محصول جانبی این ارزش آفرینی خواهد بود.آنچه که یک کسب و کار اقتصادی را سودده یا حتی یک سازمان غیرانتفاعی را ماندگار میکند، ارزش آفرینی است. ارزش آفرینی به معنای افزودن چیزی به جهان که قبل از ما وجود نداشته است و موجب تسهیل زندگی و کسب و کار برای دیگران میشود.
ارزشآفرینی به معنای ایجاد چیزی است که برای مشتریان مفید، جذاب و قابل تشخیص باشد. این میتواند شامل حل یک مشکل، بهبود تجربه کاربری، کاهش هزینهها یا ارائه احساسی مثبت و منحصربهفرد باشد.
دو عنصر کلیدی ارزشآفرینی:
- ارزش افزوده:
- بهبود یا توسعه چیزی که مشتریان از آن سود میبرند.
- مثال: یک نرمافزار که فرایندهای پیچیده را سادهتر میکند یا محصولی که علاوه بر کارایی، زیبایی ظاهری هم دارد.
- مزیت رقابتی:
- ویژگی یا خدمتی که محصول شما را از رقبا متمایز میکند.
- مثال: آیفون اپل با ترکیب سختافزار قدرتمند، طراحی مینیمال و اکوسیستم نرمافزاری خاص خود.
مطالعه بیشتر در مورد اهمیت ارزش آفرینی:
چرا ارزش آفرینی مهم است؟
تقریباً هر جایی با تصمیمگیری مواجه هستیم، با سلسله مراتب ارزشها هم روبرو میشویم. در طراحی و مدیریت مسیر شغلی، تصمیمها و انتخابهای متعددی پیش روی ما قرار میگیرند. پس طبیعی است که مکرراً با این پرسش روبرو شویم که: ارزشهای کلیدی در زندگی من چه هستند؟ این ارزشها را چگونه اولویتبندی میکنم؟
اگر با سلسله مراتب ارزشهای خودتان آشنا نباشید، احتمالاً در جستجوی موفقیت بیرونی و رضایت درونی با مشکل مواجه خواهید شد و چه بسا بدون اینکه متوجه شوید، از کنار دوراهیهای مهم و کلیدی زندگی شغلی خود به سادگی عبور کنید.
انسان تنها موجود هوشمند این سیاره است که به ارزش نیاز دارد. همه مشاغل برای رفع نیازهای انسان ایجاد شدهاند، اما همیشه مشاغلی در صدر قرار دارند که در کنار رفع نیازها، ارزشی را نیز برای مردم ایجاد کنند. دلیل محبوب بودن برخی از برندها در بین مردم هم به همین ارزشگذاریها مربوط میشود. در واقع وقتی یک مدیر، ارزش آفرینی در سازمان یا شرکت خود را در اولویت قرار دهد، شاهد موفقیتهای بسیاری در سازمان خود خواهد بود. اما متاسفانه اولویت اول اکثر افراد برای تولید یا خدمت، تحقق اهداف مالی است.
کارل منگر اقتصاددانی است که در سال ۱۸۷۱ کتاب اصول اقتصاد را به چاپ رساند. طبق نظریه او:
” موفقیت هر کسب و کاری به تصویری که در ذهن مشتری خود ساخته بستگی دارد”
هر چقدر این تصویر قابل اعتمادتر باشد ارزش کسب و کار بیشتر میشود و برعکس. منگر با استفاده از ایدههای خود در زمینه اقتصاد، مدرسهای در رابطه با همین موضوع در اتریش تاسیس کرد. او اعتقاد داشت که ارزش آفرینی نیروی شتابدهنده برای اقتصاد است.
اگر مشتری احساس کند که محصولات یا خدمات شما نیاز او را برطرف میکند یا این حس در او شکل بگیرد که شما به عنوان کارآفرین ارزشی برای او قائل شدهاید، دیگر دلیلی برای استفاده از محصولات و خدمات دیگر ندارد و تنها شما را انتخاب میکند.
به زبان سادهتر “یک محصول ارزشمند از نگاه مشتری خود به خود به فروش میرسد. هر چه این ارزش بیشتر باشد، قیمتی که مشتری حاضر به پرداخت آن است بیشتر میشود”
در گذشته به دلیل ناآگاهی مردم و پایین بودن سطح تکنولوژی، به ارزش آفرینی توجه چندانی نمیشد. اما امروزه با رونق امکانات ارتباطی، ایجاد انواع شبکههای اجتماعی، سایتهای بزرگ فروشگاهی و بالا رفتن سطح عمومی دانش مردم، توجه به ارزش آفرینی در کسب و کارها جایگاه ویژهای پیدا کرده است، بهطوری که اگر در حال حاضر بخواهیم یک کسبوکار ایجاد کنیم، چه در سطح فردی و چه در سطح شرکتی و تیمی، باید ارزش آفرینی را اساس کار خود قرار دهیم تا در راستای تحقق آن، از مزایای مادی آن نیز بهرهمند شویم.
مسیر ارزشآفرینی
1. شناخت نیازها و خواستههای مشتریان
- نیاز: چیزی که مشتری بدون آن نمیتواند ادامه دهد.
- مثال: دوام در لباسهای کوهنوردی.
- خواسته: چیزی که مشتری دوست دارد داشته باشد.
- مثال: ظاهر زیبا و طراحی خاص در یک کیف.
2. ارائه راهحلهای نوآورانه
- نوآوری به معنای تغییر یا بهبود در عملکرد، شکل یا مدل کسبوکار است.
- مثال: Dyson با ارائه جاروبرقیهای بدون کیسه و با تکنولوژی بالا، بازار را تغییر داد.
3. استفاده از طراحی برای ایجاد تجربه مثبت
- طراحی محصول میتواند تجربه کاربر را تغییر دهد.
- مثال: Starbucks تجربه قهوهخوری را با فضایی دلپذیر و طراحی داخلی جذاب ارتقا داد.
4. برندسازی قوی
- برند شما باید ارزش و هویت محصول را منعکس کند.
- مثال: Tesla با تمرکز بر پایداری و تکنولوژی پیشرفته، جایگاه خود را بهعنوان برندی پیشرو تثبیت کرد.
ارزش افزوده (Added Value)
ما آنقدر اصطلاح مالیات بر ارزش افزوده (VAT) را شنیدهایم که بار معنایی ارزش افزوده هم برای ما تغییر کرده و بسیاری از ما با شنیدن ارزش افزوده فکر میکنیم موضوع بحث، پولی است که باید به دولت پرداخت شود؛ هرچند این مفاهیم بی ارتباط نیستند در حالی که ارزش افزوده و ایجاد ارزش افزوده یک مفهوم اقتصادی از جنسِ خلق کردن است و البته مانند بسیاری از فعالیتهای اقتصادی دیگر، در کشورهای مختلف مالیاتهایی هم برای آن وضع میشود. درک تعریف ارزش افزوده، با بررسی یک مثال، سادهتر خواهد بود:
- فرض کنید کسی با ۱۰۰۰۰ تومان آرد و ۱۰۰ تومان گاز و ۷۰ تومان هزینهی سربار (اجاره و دستمزد و …) توانسته کیکی بپزد که اکنون ۱۰۱۷۰ تومان فروش میرود. چنین فردی هم کارآفرین است؛ اما ارزش افزوده ایجاد نکرده است. کارآفرین از این جهت که یک کسب و کار با تعدادی موقعیت شغلی ایجاد کرده است. او حتی چیزی خلق کرده که برای دیگران «ارزش مبادلهای» دارد و آنها هم حاضرند در ازاء پرداخت مبلغ مشخصی، کیک را خریداری کنند. اما ارزش افزوده وقتی معنا پیدا میکند که چیزی بر ارزش مواد اولیه و هزینهی سایر عوامل تولید افزوده شود.
ارزش افزوده تفاوت بین هزینه تولید و ارزشی است که مشتری حاضر است برای محصول یا خدمت بپردازد.
راههای ایجاد ارزش افزوده:
- کیفیت بالا: محصولی که بیشتر دوام میآورد یا عملکرد بهتری دارد.
- مثال: کفشهای برند Timberland با دوام و طراحی کاربردی.
- کارایی بیشتر: چیزی که زندگی کاربران را سادهتر یا سریعتر میکند.
- مثال: Google Maps با پیشنهاد مسیرهای سریعتر.
- شخصیسازی: ارائه محصولاتی که با نیازهای خاص کاربر همخوانی دارند.
- مثال: Nike با امکان طراحی سفارشی کفش توسط مشتری.
مزیت رقابتی (Competitive Advantage)
مزیت رقابتی به معنی برتریهای خاصی است که باعث میشود مشتریان شما را به رقبا ترجیح دهند.
عوامل ایجاد مزیت رقابتی:
- قیمت: محصولی ارزانتر از رقبا.
- مثال: محصولات IKEA.
- کیفیت: ارائه کیفیتی که از رقبا بهتر باشد.
- مثال: دوربینهای Leica.
- نوآوری: ایجاد محصول یا تجربهای جدید.
- مثال: Airbnb در حوزه رزرو اقامتگاه.
- دسترسی: راحتتر بودن محصول برای کاربران.
- مثال: Amazon با تحویل سریع و آسان.
در دنیای پررقابتِ فروش کالا و خدمات، شما باید خاص باشید و حرفی برای گفتن داشته باشید تا از میان خیل عظیم همصنفیهایتان دیده شوید و مشتریها را به سمت خود بکشانید؛ به عبارت دیگر باید یک یا چند مزیت رقابتی و ارزش ایجاد کنید. وقتی شما مزیتی برای مشتریانتان ایجاد کنید که رقیبتان نتوانسته باشد برای مشتریانش فراهم کند، آن مزیت را مزیت رقابتی میگویند. این نوع مزیتها نه تنها مشتری را به خرید از شما ترغیب میکند، بلکه نشان میدهد که در مقایسه با رقیبانتان شما برتر هستید. نمونههای زیر مزیت رقابتی محسوب میشوند:
- وقتی شما قیمتهایتان را نسبت به رقبا پایینتر نگهدارید.
- بستهبندی شکیلتر و خاصتری برای محصولاتتان در نظر بگیرید.
- زمان ارسال محصول و رساندن کالا به دست مشتری در سایت شما نسبت به سایتهای رقیب بسیار کمتر باشد.
- هدف گرفتن یک موقعیت جغرافیایی خاص.
- دستیابی به یک تکنولوژی جدید.
- استفاده از نیروهای متخصص.
- خدمات پس از فروش مناسب.
- و…
مزیت رقابتی در چه بخشهایی از کسب و کار قابل استفاده است؟
توجه داشته باشید که مزیت رقابتی تنها به یک بخش از کسب و کار محدود نمیشود؛ بلکه باید در همه بخشها مورد استفاده قرار بگیرد. برای نمونه در موارد زیر:
- کیفیت متریال یا عملکرد محصول
- سرعت تحویل به مشتری
- نحوه فروش
- استفاده از فناوریهای بهروز
- نحوه ارسال محصولات
- خدمات پس از فروش
- قیمتگذاری محصول
چند مثال عینی از مزیت رقابتی
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید.
ورود یا عضویت | خرید یا تمدید اشتراک
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.
نمونههایی از ارزشآفرینی در صنایع مختلف
1. صنعت تکنولوژی
- Apple: طراحی زیبا، اکوسیستم یکپارچه، و تجربه کاربری ساده.
- Zoom: ارائه پلتفرمی ساده برای ویدئو کنفرانس در دوران کرونا.
2. صنعت مد و پوشاک
- Uniqlo: ترکیب لباسهای کاربردی با قیمت مناسب و طراحی مینیمال.
- Patagonia: تمرکز بر پایداری و محیطزیست.
3. صنعت خودرو
- Toyota: دوام بالا و هزینه نگهداری کم.
- Tesla: نوآوری در خودروهای الکتریکی و تکنولوژی خودران.
4. خدمات و محصولات دیجیتال
- Spotify: دسترسی آسان به میلیونها آهنگ با هزینه اشتراک پایین.
- Notion: ابزار مدیریت پروژه با قابلیت شخصیسازی بالا.
نکات حرفهای: چطور ارزش آفرین باشیم؟
شما به این سطح از محتوا دسترسی ندارید و یا وارد اکانت خود نشدید.
ورود یا عضویت | خرید یا تمدید اشتراک
.: برای دانلود کاتالوگ آشنایی بامحتوای دیزاین کلاب اینجا کلیک کنید :.
[/restrict]
جمع بندی: ارزشآفرینی، کلید موفقیت
ارزشآفرینی یعنی تمرکز بر مشتری، خلق مزایا و ایجاد تمایز. اگر طراحی محصول و مدل کسبوکارتان بر اساس این اصول باشد، نهتنها مشتریان وفاداری خواهید داشت، بلکه جایگاه ویژهای در بازار به دست میآورید. اگر به سرفصل دورههای MBA در دانشگاههای مختلف جهان و مدارس کسب و کار مروری داشته باشید و به آنها نگاهی بیندازید، عنوانی به نام ارزش آفرینی در کسب و کار را مشاهده نخواهید کرد، اما ما ارزش آفرینی رو به عنوان یکی از پایه ها و اصول مهم برای شروع یک کسب و کار میدونیم؛ارزشهای ما مسیر کلی زندگیمان را مشخص میکنند، هر انسانی در زندگی و کار خود مسیری را انتخاب کرده و در آن راه شروع به حرکت میکند، در واقع تمامی انتخابها، تصمیمها و اقدامات ما در زمینههای مختلف زندگیما انسانها بر اساس ارزشها تعیین میشوند؛ ما معتقدیم که دغدغهی کسی که میخواهد مهارتهای خود را توسعه دهد و یا دانش مدیریتی خود را عمیقتر کند و یا یک کسب و کار راه بیاندازد، اول از همه باید ارزش آفرینی باشد؛ آنچه اقتصاد کشور به آن نیازمند است، کسانی هستند که مفهوم ارزش و شیوه های خلق ارزش را بفهمند و بدانند و بکوشند آن را در محیط خود به کار بگیرند. با توجه به انواع مدل ارزش آفرینی که در این مطلب عنوان شد، میتوان به این نتیجه رسید که ایجاد ارزش، جزو عناصر اصلی ایده کسب و کار در عصر حاضر است. بدون ایجاد ارزش نمیتوان انتظار سود زیادی داشت.
✨ سؤال کلیدی: محصول شما چه ارزشی به زندگی مشتری اضافه میکند؟